نسخه آزمایشی
چهارشنبه, 05 ارديبهشت 1403 - Wed, 24 Apr 2024

جلسه بیست و یکم / مناقشه و جوابی بر امکان احراز الاهم ملاکا

متن زیر تقریر و خلاصه ای از جلسه بیست و یکم  درس خارج اصول مبحث تعادل و تراجیح؛ جناب حجت الاسلام و المسلمین میرباقری است که در تاریخ یکشنبه 7 اردیبهشت 93 برگزار شده است. در این جلسه مناقشه ای که بر امکان احراز أهم ملاکا وارد شده ایراد و به پاسخ آن پرداخته شده است. قابل ذکر است که متن برداشت شاگردان ایشان از مباحث است.

مرجح چهارم: الأهمیة فی الملاک

الف)جایی که اهمیت یکی از ملاکین احراز شود:

دو استدلال برای تقدیم اهم فی الملاک بیان شد.

هر دو استدلال هم تمام بود. در اولی گفته شد که خطاب اهم اطلاق دارد ولی مهم مقید است و مطلق مقدم است. در دومی هم اتیان اهم را عقلا موجب عذر میدانست دون العکس.

در استدلال دوم مناقشه شده است که گاهی ملاکها متباینند و قابل مقایسه نیستند، لذا مقایسه ملاکها در اکثر موارد امکان پذیر نیست. مانند اینکه غذایی موجب تقویت وزن طفل میشود و غذایی موجب تأمین ویتامین. کدام اهم است؟ در چنین مقامی مقایسه معنا ندارد بلکه مقایسه در جایی است که جهت واحدی داشته باشند. مثل اینکه دو غذا تأمین کننده ویتامینی هستند و مقایسه میکنیم که کدام بیشتر این ویتامین را تأمین میکند. مقایسه دو ملاک که با هم متباینند مانند این است که بگوییم که درجه حرارت بدن زید بیشتر است یا وزن عمرو؟!

جواب این مناقشه به این است که در مقایسه اهمیت ملاک، جهت واحدی را مد نظر داریم و از آن جهت واحد با هم مقایسه میکنیم و آن جهت واحد اهتمام مولاست. ما مقایسه میکنیم که این تکلیف بیشتر مورد اهتمام مولاست یا آن؟ بعبارتی ما ملاک را بعد از تعلق اهتمام و نظر مولا مورد توجه قرار میدهیم و الا ملاک فارغ از عنایت مولا هیچ اهمیت و موضوعیتی ندارد چون ما بنده ملاک نیستیم بلکه تابع اهتمام مولاییم. لذا مقایسه دو تکلیف از حیث ملاک در مقام مانند این است که بین غذایی که ویتامین را تأمین میکند و غذایی که وزن را تأمین میکند مقایسه کنیم از جهت واحد مثل اینکه برای تحصیل سلامت این کودک کدام غذا اهم و مفیدتر است؟

لذا با در نظر گرفتن میزان اهتمام مولا، ملاک را به امر جامعی برمیگردانند که جهت واحد دارد و قابل مقایسه و سنجش است.

البته در مقام اثبات، میزان اهتمام مولا را باید از ناحیه خطاب سنجید. وقتی غرض اصلی کشف میزان اهتمام مولاست، درست این است که با مراجعه به غرض و مقاصد مولا اهم را بشناسیم. اما چون تنها راه ما برای رسیدن به اغراض و مقاصد مولا خطابات اوست، از طریق خطاب میزان اهتمام را کشف میکنیم. به همین نکته اگر خطابی از ناحیه مقاصد شریعت اهمیت فعلی را بیان میکرد و خطابی تنها ناظر به موضوع خودش بود، بیان اهمیتی که در خطاب ناظر به مقاصد الشریعه، مقدم است بر خطابی که موضوع را بیان میکند.