نسخه آزمایشی
پنج شنبه, 06 ارديبهشت 1403 - Thu, 25 Apr 2024

جلسه 65 / دوران بین نسخ و تخصیص (3)

متن زیر تقریر و خلاصه ای از جلسه 65 درس خارج اصول مبحث تعادل و تراجیح؛ جناب حجت الاسلام و المسلمین میرباقری است که در تاریخ یکشنبه 16 آذر 93 برگزار شده است. قابل ذکر است که متن برداشت شاگردان ایشان از مباحث است

تقریر اول مرحوم خویی ادعایی است مبنی بر قرینیت و دلیلی بر آن نیاورده اند.

اما اینکه گفته اند در مقام نسخ ممکن نیست، مرادشان این است که گرچه در مقام، ثبوتا عام موخرا بیان شده باشد ولی ثبوتا ناظر به حکم زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و حکم از اول تشریع است که آن تشریع در زمان پیامبر اکرم تمام و بیان هم شده است، و لو در بیان و خطابی خصوصی.

پس هم خطاب خاص و هم عام، در مقام تشریعند و احتمال اینکه کلام امام بعدی ناسخ کلام امام قبلی باشد قطعا نیست. بله! اگر جایی معلوم شد که یکی از ائمه علیهم السلام جعل حکمی کرده و امام بعدی، آن را با بیان عامی، نقض کرده اند، این بحث معنی دارد.

این تقریر بیان دقیقی است اما لازم دارد که اثبات شود که همه احکامی که حضرات ائمه علیهم السلام بیان میکردند تقنین و تشریع نیست و صرفا بیان قوانین شریعت است.

همچنین منوط است به چگونگی معنای نسخ.

بیان ذلک: کلام مرحوم خویی تمام است اگر نسخ به معنی این باشد که یک موضوع ضربدر زمان اول که دیده شده باشد، حکمی داشته است و موضوع ضربدر زمان دوم، حکم دومی داشته باشد. مثل اینکه خمر در ابتدای شریعت حلال و در ادامه محکوم به حرمت باشد.

اما همه فقهاء معتقدند که ممکن است حکمی در ابتدای تشریع نزد شارع أمد داشته است ولی بیان أمدش به امام صادق علیه السلام واگذار شده باشد. با این بیان ممکن است کسی بگوید نسخ به این معنی است که هر موضوعی بسته به شرایط و ضمیمه قرائن و امور خارج از موضوع، احکام متفاوتی دارد. لذا نسخ به معنی بیان تغییر شرایط و به تبع تغییر حکم و به عبارتی نسخ بیان سلب حکم به خاطر سلب حکم است، باز ممکن است که در کلام ائمه علیهم السلام هم نسخ واقع شود. به این معنی که ممکن است که در زمان امام باقر علیه السلام شرایطی ایجاد شود که حکمی که سابقا نسخ شده بود را بیان کنند و شرایط امام صادق علیه السلام اقتضای بیان حکم ناسخ را ایجاد کند. یعنی موضوع به ضمیمه شرایط و امور دیگری مثل قابلیت عمل اجتماعی و تسهیل در مدیریت و هدایت و تربیت و ایجاد بستر تربیتی، محکوم به احکام شریعت است نه مطلق از شرایط. لذا معنی فاصله و أمد زمانی از نسخ برداشته میشود و نسخ به معنی اعلام حکم ناسخ و منسوخ میشود. با این معنا، نسخ در روایات ائمه علیهم السلام  هم متصور است و در تقریر دوم مرحوم خویی مناقشه راه دارد.

حتی میتوان توسعه داد و گفت بنابر هر دو معنی برای نسخ، در کلام ائمه علیهم السلام هم احتمال اینکه بیانگر حکم ناسخ باشند وجود دارد و لذا این تقریر مخدوش است. مگر اینکه بگوییم که در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله أمد همه منسوخات سررسیده و بیان شده اند.