نسخه آزمایشی
پنج شنبه, 30 فروردين 1403 - Thu, 18 Apr 2024

جلسه 82 / انقلاب نسبت (17)

متن زیر تقریر و خلاصه ای از جلسه 82 درس خارج اصول مبحث تعادل و تراجیح؛ جناب حجت الاسلام و المسلمین میرباقری است که در تاریخ سه شنبه 14 بهمن 93 برگزار شده است. قابل ذکر است که متن برداشت شاگردان ایشان از مباحث است

گفتیم مرحوم شهید صدر میفرمایند: منکرین انقلاب نسبت هم باید در مواردی تعارض عامین را غیر مستقر و دارای جمع عرفی بدانند.

یکی از آن موارد جایی است که عامی که بعد از تخصیص اخص از عام معارضش شده است، قطعی السند و الجهة باشد. در اینجا منکرین انقلاب نسبت هم باید عام عنوان خورده را بر عام دیگر مقدم دانسته، تعارض را غیر مستقر بدانند.

اگر حجیت سند و جهت و دلالت با علم و قطع اثبات شود، اماره نمیتواند با آن معارضه کند. لذا نمیتوان قائل به تساقط چنین عامی به خاطر تعارض با عام دیگر شد. چون موجب تخلف از علم اجمالی میشود.

اما اگر دلالت عام بر عموم، با اصالة العموم اثبات شده بود ولی سندا و جهتا قطعی بود، علم اجمالی ایجاد میشود که قطعا نسبت به بعض افراد عام در ما عدا الخاص، اراده جدی واقع شده است. و هیچ اماره ای نمیتواند با این مقدار از علم اجمالی تعارض کند.

اقتضای این علم اجمالی در مقام این است که علم اجمالی پیدا میشود که حتما در عام  دیگر بعضی افراد اراده نشده اند. اگر طبق قواعد علم اجمالی گفتیم که اقتضای چنین علم اجمالی الغاء عام دیگر است رأسا که مطلوب حاصل است. اما اگر اقتضای علم اجمالی الغاء عام دیگر هم نباشد، باز هم در مقام از اعتبار ساقط است چون مخصص لبی دارد و در مقام معارضه با عامی که چنین مخصصی ندارد و حتما اراده جدی بر بعض افرادش تعلق گرفته، مرجوح است.

به نظر ما، این کلام اقتضای قواعد علم اجمالی است و ربطی به جمع عرفی و بحث انقلاب نسبت ندارد. بلکه اقتضای علم اجمالی این است که اگر دو خطاب با هم تعارض کنند که یکی از آنها قطعی السند و الجهة است، قطعی السند و الجهة مقدم میشود چون علم اجمالی به تخصیص در دیگری ایجاد میکند. در واقع اگر عام قطعی السند و الجهة مخصصی هم نداشته باشد، بر دیگری مقدم و موجب الغاء آن میشود و ربطی به بحث تعارض و انقلاب نسبت ندارد. این تقدیم از باب قرینیت و جمع عرفی نیست بلکه از لوازم علم اجمالی است.