نسخه آزمایشی
جمعه, 31 فروردين 1403 - Fri, 19 Apr 2024

جلسه 161 / سب المومن (2)

متن زیر تقریر و خلاصه ای از جلسه 161 درس خارج فقه مبحث مکاسب محرمه؛ جناب حجت الاسلام و المسلمین میرباقری است که در تاریخ سه شنبه 18 فروردین 94 برگزار شده است. قابل ذکر است که متن برداشت شاگردان ایشان از مباحث است

بحث در ادله حرمت سب مومن بود.

اولین دلیل اجماع بود که گفتیم در جایی که اجماع در عرض ادله دیگر مطرح میشود اعتباری ندارد و فقط مؤید است.

دلیل عقل هم از باب ظلم نزد کسانی که تنها حکم عقل عمل را قبح ظلم میدانند تمام و سب از مصادیق ظلم است. اما استقلال عقل بر حرمت اذلال و ایذاء نزد ایشان محل تأمل است. مگر اینکه به بیان مرحوم شهید صدر عقل را حاکم به قبح سایر موارد مثل خیانت در امانت و اذلال و ایذاء و ... هم بدانیم که لازم است اثبات شود این حکم ناشی از بدیهی و فطریات عقل عملی است نه اثر تربیت اجتماعی عقل عمل.

استدلال به آیات هم گذشت که تمام نبود.

استدلال به روایات

158 بَابُ تَحْرِيمِ سَبِّ الْمُؤْمِنِ وَ عِرْضِهِ وَ مَالِهِ وَ دَمِهِ‏

16347- 1- مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع فِي رَجُلَيْنِ يَتَسَابَّانِ قَالَ الْبَادِئُ مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صَاحِبِهِ عَلَيْهِ مَا لَمْ يَعْتَذِرْ إِلَى الْمَظْلُومِ.

مرحوم شیخ این روایت را اینگونه نقل میفرمایند: «البادی منهما اظلم و وزره علی صاحبه ما لم معتذر الی المظلوم». اگر این نقل اینگونه معنی شود که وزر بادی بر صاحبش (یعنی رادّ) است که بی معنی است. اگر به این معنی باشد که وزر راد بر صاحبش یعنی بادی است معنی صحیح است الا اینکه اولا ضمیر مرجع لفظی ندارد و ثانیا اگر به معنی این باشد که رادّ اصلا وزری ندارد با اینکه بادی را «اظلم» میخواند سازگار نیست چون این عبارت رادّ را هم ظالم میداند. اشکال دوم قابل جواب است به اینکه بودن وزر رادّ به عهده بادی ملازم این نیست که وزری به عهده رادّ نباشد. بلکه همانطور که مرحوم شیخ فرموده اند این عبارت به این معنی است که مثل وزره علی صاحبه. مثل روایاتی که میفرمایند  «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً كَانَ لَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ سَنَّ سُنَّةً سَيِّئَةً كَانَ عَلَيْهِ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة» که در بعضی روایات دیگر اینطور آمده است: «مَنْ سَنَّ سُنَّةَ عَدْلٍ فَاتُّبِعَ كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْ‏ءٌ وَ مَنْ سَنَّ سُنَّةَ جَوْرٍ فَاتُّبِعَ كَانَ عَلَيْهِ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ أَوْزَارِهِمْ شَيْ‏ء» که در واقع در روایت محل بحث هم «مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ وزره شَيْ‏ء» مقدر است.

مرحوم خویی این مشکل را به گونه ای دیگر حل کرده اند که اشکال اول هم پاسخ یابد و آن اینکه مرجع ضمیر در وزره به «سبّ» بر میگردد که از جمله قبل مستفاد است، مانند «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‏» که هو به «عدل» باز میگردد. لذا معنی این است که وزر السب علی صاحب السبّ.

به هر حال، طبق نسخه موجود در وسائل اشکال اول اصلا وارد نیست و اشکال دوم هم به همین جواب پاسخ می یابد. یعنی به عبارتی این حدیث اصلا ناظر به بیان گناه رادّ نیست الا اینکه اصل ظالم بودن او را هم با عبارت «اظلم» اثبات میکند.

در نسخه کافی این حدیث اینگونه آمده است که: «الْبَادِي مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صَاحِبِهِ عَلَيْهِ مَا لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ». یعنی اگر تعدی از حد کرد گناه سب بر عهده خود رادّ است. و ظاهر این است که بادی وزری زائد بر سب خود ندارد.

مرحوم علامه مجلسی میفرمایند: مفهوم این عبارت این است که قبل از تعدی، برای رادّ گناه و ظلمی نیست. اما میتوان گفت در این نسخه هم معنی این است که «ما لم یتعد» مثل گناه به عهده بادی است اما در موارد تعدی، مثل گناه رادّ بر عهده بادی نیست. اما روایت در مورد رادّ «ما لم یتعد» ساکت است.