نسخه آزمایشی
سه شنبه, 04 ارديبهشت 1403 - Tue, 23 Apr 2024

جلسه اول شبهای ماه رمضان حرم رضوی/ معنای عصمت در ائمه هدی/ راه نجات ما از وسوسه شیطان و نفس

متن زیر سخنان آیت الله میرباقری به تاریخ 7 تیرماه 95 است که در ماه مبارک رمضان در حرم مطهر رضوی برگزار شده است. ایشان در این جلسه به عصمت امام که ریشه آن اعتصام بالله است اشاره کرده و فرمودند معنای مقام عصمت این است كه امام هر كاری که انجام دهد كار الهی است هیچ چیزی در قلب، فكر و عمل امام واقع نمی شود الا اینكه خدا بخواهد. ایشان در ادامه بخشی از زیارت غدیریه امیرالمؤمنین را که از امام هادی علیه السلام نقل شده ترجمه کردند که چند خصوصیت حضرت امیر را بیان کرده است و در پایان ورود به حصن امام، راه نفوذ ناپذیری انسان در برابر شیطان، نفس و وسوسه های دنیا معرفی شده است.

تفاوت عصمت و زهد

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم والحمدلله رب العالمین و صل الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و اللعن علی أعدائهم أجمعین. روایات بسیار فراوانی در مورد مقامات وجود مقدس امیرالمومنین علیه السلام است. با اینكه در طول تاریخ بسیاری از فضائل حضرت بخاطر تقیه ای كه از دشمنان می كردند، مخفی شده و حتی گاهی بسیاری از فضائل به دلیل مصالحی گفته نشده، در عین حال مجامع و كتب روایی نه فقط علماء امامیه و شیعه بلكه كتب روایی علما اهل سنت هم پر از فضیلت های خاص امیرالمومنین علیه السلام است.    

در حدیثی مرحوم كلینی در روضه كافی نقل كردند كه وجود مقدس رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به وجود گرامی امیرالمومنین علیه افضل صلوات مصلین فرمودند: «لَوْ لَا أَنْ تَقُولَ فِيكَ طَوَائِفُ مِنْ أُمَّتِي مَا قَالَتِ النَّصَارَى فِي عِيسَى ابْنِ مَرْيَم‏‏‏»(1) علی جان اگر آن چیزی را كه طایفه ای از اهل كتاب نسبت به حضرت عیسی گفتند و غلو كردند که گفتند حضرت عیسی خدا است فرزند خدا است اگر نبود كه ممكن است در باب شما هم غلو کنند و آن حرف را بزنند، سخنی را در فضیلت شما می گفتم كه وقتی بر جمع مسلمان ها عبور می كنید خاك زیر پای شما را به عنوان تبرك بردارند.

بنابراین آشکار است که شاید بعضی از فضائل حضرت گفته نشده كه مبادا عده ای به اشتباه بیفتند. با فرض اینكه بسیاری از فضائل حضرت پنهان مانده اما روایات، مجامع و كتب روایی پر از فضائل وجود مقدس امیرالمومنین علیه السلام است. آیات فراوانی از قرآن باطنش تفسیر به امیرالمومنین شده است. مقامات باطنی حضرت در جای خود بیان می شود كه حضرت چه مقاماتی داشتند؛ من فقط چندی از فضائل ظاهری حضرت را ترجمه می كنم. بیشتر نكاتی كه عرض می كنم مرحوم سید رضی در نهج البلاغه از كلمات خود امیرالمومنین علیه السلام آوردند. مقام عصمت امام چه مقامی است؟ یكی از مقاماتی كه اهل بیت علیهم السلام دارند و از مقامات بسیار مهم است مقام عصمت آنها است که نباید از آن تعبیر به زهد كرد عصمت مقامی فراتر از مقام زهد است؛ یک معنی نازل عصمت این است که امام علیه السلام هیچ چیزی را اراده و قصد نمی كند الا همان چیزهایی كه خدا قصد كرده است. معصوم در مقامی است كه هر كاری انجام می دهد طبق مشیت و بر اساس رضای خدای متعال است.

قرآن وقتی بعضی از شئون وجود مقدس نبی اكرم صلی الله علیه و آله و سلم را بیان می كند می فرماید مثلا در جنگ بدر شما آن سنگریزه ها را به طرف دشمن پرتاب كردید و كار جنگ به نفع مسلمان ها ختم شد؛ می فرماید: «وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى»(انفال/17) كاری كه شما انجام دادید در عین اینكه شما آن سنگ ها را پرتاب می كردید ولی شما این كار را نكردید. گاهی می گویند پیامبر خدا شما این كار را نكردید خدا كرد، نه تعبیر این نیست. تعبیر این است همان هنگام كه این كار را انجام می دادید شما انجام نمی دادید این كار، كار خدا بود؛ بنابراین حضرت در مقامی است كه همه كارهایش كار خدا است. یا وقتی در بیعت رضوان مسلمان ها با حضرت بیعت می كنند خدای متعال می فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ»(فتح/10) آنهایی كه با شما بیعت می كنند با خدا بیعت كردند دست شما بالای دست آنها بود ولی در واقع دست خدا بالای دست آنها بود.

شاید معنای مقام عصمت همین است یعنی امام در مقامی است كه هر كاری انجام دهد كار الهی است هیچ چیزی در قلب، فكر و عمل امام واقع نمی شود الا اینكه خدا بخواهد. مقام عصمت بسیار بالاتر از این است كه امام گناه نمی كند، چرا كه بسیاری از متقین و انسان های مؤمن كه تمرین می كنند عادل می شوند و گناه نمی كنند. معنایش حتی این نیست كه امام خطا و سهو نمی كند، از این هم بالاتر است. از نظر علما امامیه ائمه علیهم السلام نه گناه می كنند، نه فكر گناه به ذهنشان خطور می کند، آنها مرتکب خطاهای عادی هم نمی شوند. بلكه از همه اینهـا بالاتر است در یك مقامی است كه «وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى» كاری كه شما انجام دادید كار خدا بود. آنهایی كه با شما بیعت كردند با خدا بیعت كردند «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ».

تحلیل مقام عصمت امام؛ ولایت امام همان ولایت الله

مقام عصمت مقامی است كه معصوم نسبت به خدای متعال پیدا می كند كه در بعضی از روایات به تعبیر دیگری ائمه آن را بیان كردند. در ذیل یكی از آیات قرآن خدای متعال می فرماید: «وَمَا ظَلَمُونَا وَ لَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»(اعراف/١٦٠) آنهـا كه به ما ظلم كردند در واقع به خود ظلم كردند به ما ظلم نكردند.

امام صادق علیه السلام می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَعْظَمُ وَ أَعَزُّ وَ أَجَلُّ وَ أَمْنَعُ مِنْ أَنْ يُظْلَمَ وَ لَكِنَّهُ خَلَطَنَا بِنَفْسِهِ فَجَعَلَ ظُلْمَنَا ظُلْمَهُ وَ وَلَايَتَنَا وَلَايَتَهُ حَيْثُ يَقُولُ إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا»(2). ساحت خدای متعال رفیع تر از آن است كه به او ظلم شود یا او به كسی ظلم كند. فرمود «وَ لَكِنَّهُ خَلَطَنَا بِنَفْسِهِ»، معنای این جمله همان ایمان باطنی مؤمنین است. معنایش این نیست كه خداوند جسم و جسمانی است، مخلوق است. فرمود خدای متعال ما را با خودش قاطی كرده این قاطی كردن به معنای قاطی كردن جسمانی نیست یعنی خدای متعال جسم نیست که با كسی مخلوط شود. یعنی مقام ما را به مقام خود نزدیك كرده تا جاییكه خدای متعال ظلم به ما را ظلم به خود به حساب آورده، ولایت ما را ولایت خود قرار داده فرمود: «إِنَّمَا وَلِیكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»(مائده/٥٥) این آیه در شأن امیرالمومنین علیه السلام نازل شده است. سائلی وارد مسجد حضرت شد، درخواست كرد كسی كمكش نكرد مكدر شد. شاید مثلا بگونه ای موجب كدورت وجود مقدس رسول الله صلی الله علیه و آله شد. امیرالمومنین علیه السلام در حالت نماز در ركوع اشاره كردند انگشتر خود را به سائل دادند سائل انگشتر را گرفت.

به یاد دارم در مجمع البیان مرحوم طبرسی از وجود مقدس نبی اكرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل کردند همان گونه كه خدایا تو موسی كلیم را كمك كردی و هارون را وزیری برای او قرار دادی تا كمك كار او باشد، برای من هم كسی را كمك كار قرار بده گویا امیرالمومنین را. سپس این آیه نازل شد: «إِنَّمَا وَلِیكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»(مائده/٥٥) ولی شما خدا و رسول اوست و آن كسانی كه در حال ركوع صدقه می دهند. معنایش این است که ولی شما خدا، رسول و امیرالمومنین و ائمه علیهم السلام هستند. آیا ما در عرض ولایت خدا ولایت دیگری داریم كه خدا بگوید ولایت من را بپذیرید ولایت دیگری را هم بپذیرید؟ بنابراین چرا خدای متعال كنار ولایت خود ولایت نبی اكرم و امیرالمومنین را قرار داده است؟ حضرت فرمودند «خَلَطَنَا بِنَفْسِهِ»، این را بزرگان معنا كنند خداوند ما را به خود نزدیك كرده كانه یكی كرده و لذا ولایت ما را ولایت خود قرار داده است. این مقام عصمت است یعنی امام در مقامی است كه آنچه را اراده می كند همان است كه خدا می خواهد نه اینكه امام خدا است العیاذ بالله امام خدا نیست بلکه عبد و بنده خدا است. «لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ»(انبیاء/٢٧) آنها بنده های مورد كرامت خدا هستند كه بر او سبقت قول نمی گیرند و هر چه امر خدا است انجام می دهند.

ریشه عصمت؛ اعتصام بالله

در بعضی از روایات عصمت را معنا كرده اند؛ در روایت آمده است: «الْمَعْصُومُ هُوَ الْمُمْتَنِعُ بِاللَّهِ مِنْ جَمِيعِ‏ مَحَارِمِ‏ اللَّه»(3). امام متكی به حضرت حق است و بواسطه اعتصام و اتكایی كه به حضرت حق دارد هر چیزی را كه خدای متعال حرام و ممنوع كرده باشد از امام صادر نمی شود او معتصم به خدا و ممتنع بالله است.

در بعضی از روایات آمده است امام معصوم است یك مرتبه پایین تر عصمت را بیان كردند فرمودند: «هُو الْمُعْتَصِمُ بِحَبْلِ اللَّه‏» امام كسی است كه دائما به ریسمان الهی چنگ زده است؛ و این ریسمان الهی قرآن است. یعنی امام دائما بر اساس قرآن عمل می كند هر كاری كه انجام می دهد نگاه می كند، راه می رود، حرف می زند، می جنگد، صلح می كند حتی شئون عادی و زندگی او همان پرتو قرآن است؛ امام بر اساس قرآن زندگی می كند این دستورالعملی كه خدای متعال قرار داده، همه مشی و زندگی امام بر اساس قرآن است لذا هیچ كاری از جانب خود انجام نمی دهد سخنی نمی گوید نگاهی نمی كند. هر سخنی می گوید بر اساس دستور و كتاب خدا است چه بجنگد و چه صلح كند.

در باب امیرالمؤمنین فرمودند: انّ النبيّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كان يقاتل على التنزيل، و عليّ عليه السّلام يقاتل على التأويل وجود مقدس نبی اكرم بر اساس تنزیل قرآن می جنگید و امیرالمومنین بر اساس باطن قرآن؛ هر كاری که انجام می داد اگر با سه دسته ناكثین و قاسطین و مارقین جنگیده بر اساس تأویل و باطن قرآن است.

بنابراین یكی از مقاماتی كه امام دارد این است که امام معصوم است؛ معتصم بالله، متكی به خدا است و با اتكاء به خدا به مقامی رسیده كه هیچ چیز جز خدا در او اثر نمی گذارد. گناه ناشی از این است كه امری در انسان غیر از اراده و رضای خدا اثر می گذارد. امام در مقامی است كه هیچ چیز در او اثر نمی گذارد كه بخواهد بخاطر آن كاری را انجام دهد تنها كاری را كه انجام می دهد ناشی از امر خدا است. عصمت امام از این هم بالاتر است امام در یك شأنی قرار دارد كه خدا در باب آنها اینگونه آیات را نازل كرده است.

مقام عصمت امیرالمؤمنین

من جمله ای از زیارت غدیریه امیرالمومنین علیه السلام را نقل می كنم. این زیارت بسیار فوق العاده ای است با توجه به اینکه برای روز غدیر است ولی بقیه ایام هم آن را می خوانند؛ یك دوره اعتقادات شیعی است؛ بعضی از اولیاء خدا گاهی دو بار این زیارت را می خواندند مرحوم محدث قمی در مفاتیح الجنان در زیارت امیرالمومنین علیه السلام این را نقل كردند. آنجا تعبیری از امام هادی علیه السلام است: «أَنْتَ الْقَائِلُ لَا تَزِيدُنِي كَثْرَةُ النَّاسِ حَوْلِي عِزَّةً وَ لَا تَفَرُّقُهُمْ عَنِّي وَحْشَةً وَ لَوْ أَسْلَمَنِي النَّاسُ جَمِيعاً لَمْ أَكُنْ مُتَضَرِّعاً اعْتَصَمْتَ بِاللَّهِ فَعَزَزْتَ وَ آثَرْتَ الْآخِرَةَ عَلَى الْأُولَى‏ فَزَهِدْتَ» «فَمَا تَنَاقَضَتْ أَفْعَالُكَ وَ لَا اخْتَلَفَتْ أَقْوَالُكَ وَ لَا تَقَلَّبَتْ أَحْوَالُك».

امام هادی خطاب به امیرالمومنین فرمودند: شما فرموده اید مردم دور من جمع شوند تجمعشان بر عزت من اضافه نمی كند. اینطور نیست كه وقتی مردم می آیند من احساس عزت كنم، وقتی مردم پراكنده شوند احساس ذلت و خواری كنم. این بیان امیرالمومنین در نهج البلاغه است مرحوم سید رضی هم این را نقل كردند؛ حضرت در جواب نامه برادرشان عقیل این مطلب را فرمودند: «لَا تَزِيدُنِي كَثْرَةُ النَّاسِ حَوْلِي عِزَّةً وَ لَا تَفَرُّقُهُمْ عَنِّي وَحْشَةً». شاید عقیل گلایه داشته که مشی حضرت مردم را متفرق می کند. همانطور که عدل امیرالمومنین علیه السلام حضرت را تنها گذاشت. و حضرت این جمله را در جواب او فرمودند که تجمع مردم اطراف من یا تفرق آنها چیزی از من كم یا زیاد نمی كند. اینطور نیست كه من برای جمع شدن مردم یا پراكنده شدنشان كاری را كنم. من كاری را که انجام می دهم تحت فرمان خدا است.

این جمله در نهج البلاغه آمده است امیرالمومنین در خطبه ٢٢٤ نقل كردند. ضمن یك مطلبی می فرمایند كه برادرم عقیل نزد من آمد از بیت المال ظاهرا یك مَن گندم برای بچه هایش می خواست درحالیكه من دیدم رنگشان تغییر كرده گویا آنها را با نیل رنگ كرده باشند اینطور در اثر گرسنگی چهره هایشان تیره شده بود. مكرر رفت و آمد كرد من آهنی را داغ كردم به دست ایشان نزدیك كردم وقتی حرارت آهن را احساس كرد فریاد كشید من به او گفتم تو نمی توانی آتشی را تحمل كنی كه من گداخته اش كردم چگونه می خواهی من را گرفتار آتش خدای متعال كنی.

بعد حضرت می فرمایند از این بدتر، كسی نیمه شب آمده بود برای من رشوه ای بیاورد ظرف در بسته ای را آورده بود حضرت فرمودند این طعامی كه در آن ظرف بود گویا با آب دهان مار یا زهرمار مخلوط شده بود در نظر من اینقدر بد و زننده بود. به او گفتم برای چه آوردی؟ آیا زكات است، صله است یا صدقه؟ صدقه و زکات كه بر ما حرام است. گفت نه هدیه است گفتم از راه دین خدا آمدی من را فریب دهی؟ بعد حضرت این جمله را می فرمایندِ: «لَوْ أُعْطِيتُ الْأَقَالِيمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاكِهَا وَ اسْتُرِقَّ قُطَّانُهَا مُذْعِنَةً بِأَمْلَاكِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِيَ اللَّهَ فِي نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا شَعِيرَةً فَأَلُوكَهَا مَا قَبِلْت‏» اگر همه هفت اقلیم و آنچه در آنها است به من امیرالمومنین دهند و از من امیرالمومنین بخواهند خدا را معصیت كنم، یك پوست جو به ناحق از دهان یك مورچه بگیرم نمی گیرم. این مرتبه پایین عصمت امیرالمومنین است. می فرمایند هفت اقلیم را به من دهند من این اندازه خدا را تخلف نمی كنم.

اعتصام بالله، منشأ عزت امام

در زیارت غدیریه كه خوانده شد امام هادی علیه السلام می فرمایند شما خودتان فرمودید تجمع مردم اطراف من چیزی به من اضافه نمی كند پراكندگی شان موجب نمی شود تنها شوم و در مقابل دشمن احساس زاری و تنهایی كنم. در ادامه حضرت می فرمایند: «اعْتَصَمْتَ بِاللَّهِ» شما معتصم بالله، متكی و معتمد به خدا هستید؛ به تعبیر من شما دامن خدا را گرفتید و با همه وجود متكی به خدا هستید. كسی كه معتصم بالله شد عزیز می شود؛ عزیز یعنی آن كسی كه چیزی در او اثر نمی كند. «أرض عزیز» به آن زمینی می گویند كه آب درونش نفوذ نمی كند. عزیز آن كسی است كه اراده هیچ كس در او اثر نمی كند، هیچ عاملی در او اثر نمی كند؛ اما مخلوق اینگونه نیست. مخلوق عزیز نیست؛ ما گرممان می شود، سردمان می شود، می ترسیم، خوشحال می شویم، حرف مردم روی ما اثر می گذارد. مخلوق با همه وجود ذلیل خدا است اگر مخلوق به خدای متعال تكیه كند تحت فرمان او قرار گیرد دیگر هیچ كسی جز خدا در او اثر نمی كند در مقابل دیگران عزیز می شود. انسان به اندازه ای كه در مقابل خدای متعال ذلیل می شود فرمان خدا را قبول و به خدا تكیه می كند، در مقابل بقیه عزیز می شود.

بنابراین مومن اگر مومن بود در سایه عزت خدا و رسولش عزیز می شود. در سوره منافقون آمده است: «يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ»(منافقون/8) گفتند بعداً می بینید مسلمان ها را ذلیل می كنیم به چنگشان می آوریم خدای متعال می فرماید منافقین نمی فهمند عزت از آن خدا و رسول و مومن است. مومن كه هیچگاه ذلیل نمی شود. مومنی كه تحت فرمان خدا و تسلیم اوست، در مقابل عزت خدا تواضع و خشوع می كند، در مقابل هیچ مخلوق دیگری تحت تاثیر قرار نمی گیرد. مومن باید بگونه ای باشد كه «تَزُولُ الْجِبَالُ وَ لَا تَزُلْ‏»(4) همه كوه ها به حركت بیفتند هیچ چیز او را به حركت در نمی آورد.

در باب متقین قرآن می فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ»(اعراف/201) آنهایی كه تقوا پیشه كردند؛ تقوا پیشگان یعنی شیعیان امیرالمومنین، آنهایی كه به حضرت چنگ می زنند؛ وقتی طائف شیطان آنهـا را مَس می كند؛ شیطان اطراف مؤمن می چرخد و طواف می كند تا راه نفوذی به مومن پیدا و او را آلوده كند؛ در این آیه خدای متعال می فرماید متقین وقتی طائف شیطان دورشان می چرخد متذكر می شوند و بصیرت پیدا می كنند. بجای اینكه فریب بخورند شیطان در آنها نفوذ كند وقتی شیطان اطرافشان می چرخد بیشتر بصیرت پیدا می كنند.

اگر شما گنجی داشته باشید كه خود نمی دانید قیمتی است یا نه همین كه عتیقه فروش ها و گنج شناس ها به دنبال آن می آیند متوجه می شوید کالای شما قیمتی است پنهانش می كنید. اگر مؤمن هر شب مثلا برای نافله شب بیدار می شود شبی كه احساس می كند شیطان بیشتر اطرافش می چرخد بیدار شدن سخت تر است آن شب حتما بیدار می شود چون می داند خبری است. «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ» شیطان می آید بجای اینكه یك نسیم بفرستد گردبادی اطراف مومن می فرستد این هم مومن را مَس می كند ولی در او اثر نمی كند متذكرشان می كند. مومن اینگونه است امام كه جای خود دارد.

مقام اخلاص چه مقامی است؟ در این بیان از زیارت غدیریه که در بالا ذکر شد، امام هادی علیه السلام می فرمایند: به امیرالمومنین عرض كنید كه شما می گویید تجمع مردم و تفرقشان روی من اثر نمی گذارد، نكته اش این است كه شما معتصم بالله هستید تكیه به خدا كردید، به دامن خدا چنگ زدید و خاضع در مقابل او هستید. كسی كه معتصم بالله و متكی به خدا است عزیز می شود دیگران در او اثر نمی گذارند؛ همه او را تعریف یا تكذیب کنند فرقی نمی كند این مقام اخلاص است؛ اخلاص یعنی مومن در مقامی نفوذ ناپذیر است تعریف یا تكذیب دیگران برایش تفاوتی ندارد كار خود را انجام می دهد، راه خود را می رود؛ مردم خوششان بیاید راه خدا را می رود بدشان هم بیاید راه خدا را می رود، این آدم مخلص است؛ اخلاص یعنی آدم به خدا تكیه كند عزیز شود، تعریف، تكذیب یا تمجید مردم روی او اثر نگذارد.

در این بیان امام هادی می فرماید شما به خدا معتصم هستید كه عزیز هستید «اعْتَصَمْتَ بِاللَّهِ فَعَزَزْتَ وَ آثَرْتَ الْآخِرَةَ عَلَى الْأُولَى‏ فَزَهِدْتَ» آخرت را انتخاب كردید طالب آخرت هستید زاهد در دنیا و فارغ از آن هستید؛ آنهایی كه نگاهشان به آمد و شد مردم، تعریف ها، تكذیب ها، جمع و تفرق ها است برای این است كه هنوز به آخرت نرسیدند اگر كسی به آخرت روی آورد زاهد در دنیا می شود. زاهد شدن در دنیا به راحتی نیست انسان اگر بیش از دنیا را نخواهد خدا و آخرت را نخواهد چگونه می تواند در دنیا زاهد باشد؟ امیرالمومنین اینگونه هستند.

اعتصام بالله ریشه وحدت اعمال

سپس امام هادی می فرماید: «فَمَا تَنَاقَضَتْ أَفْعَالُكَ وَ لَا اخْتَلَفَتْ أَقْوَالُكَ وَ لَا تَقَلَّبَتْ أَحْوَالُك» چون شما تحت فرمان یك نفر هستید برای یك نفر كار می كنید هیچ یك از افعال شما متناقض نیستند و همدیگر را نقض نمی كنند همه افعالتان هماهنگ است هیچ فعلی فعل دیگر را نقض نمی كند. آدمی كه معصوم نیست اینگونه نیست یك كار خوب که انجام می دهد در کنارش مرتکب یك كار بد هم می شود، آن كار به خدا نزدیكش می كند این كار از خدا دورش می كند. بعضی از انبیا با اینكه معصوم هستند ترك اولی داشتند؛ وقتی ترك اولی می كردند به او می گفتند باید از بهشت بیرون روی؛ حضرت آدم یا حضرت یونس كه معصیت نكردند، یك ترك اولی بود.

معصوم در مقامی است كه همه كارهایش برای خدا است. كسی كه معتصم بالله است عزیز می شود وقتی عزیز شد عوامل مختلف بر او اثر نمی گذارند كه یك روز برای این و یك روز برای آن کار کند. كسی كه تحت تأثیر عوامل مختلف است امروز کاری انجام می دهد فردا خود آن را نقض می كند، امروز به طرف خدا می رود فردا باز می گردد؛ ولی كسی كه عزیز است عوامل مختلف روی او اثر نمی گذارد بنابراین همه كارهایش برای خدا می شود. هیچ كس نمی تواند از امیرالمومنین تناقض در كار بگیرد. تعبیری در قرآن است که خدای متعال می فرماید: اگر قرآن از طرف غیرخدا بود در آن اختلاف پیدا می شد، كلام بشر عادی در طول 23 سال عوض می شود فكرش رشد می كند. گاهی بعضی از محققان بزرگ یك كتاب علمی كه نوشتند اول یك حرف می زنند و آخر آن یك حرف دیگر، حرفشان یادشان نرفته نظرشان عوض می شود.

می فرماید اگر قرآن از طرف غیر خدا بود در آن اختلاف پیدا می شد وقتی از طرف غیر خدا نیست هیچ اختلافی درونش نیست. امام هم اگر تكیه اش به خدا و اراده اش تحت فرمان خدا نبود، حرف هایش با افعالش متناقض می شد. می فرماید شما فقط به خدا تكیه كردید عزیز شدید هیچ كسی در شما اثر نمی كند بجز فرمان خدا لذا افعال شما متناقض نیست «وَ لَا اخْتَلَفَتْ أَقْوَالُكَ» حرفهایتان مختلف نیست «وَ لَا تَقَلَّبَتْ أَحْوَالُك» حالات شما متحول نیست؛ مثل ما نیست كه یك شب حال عبادت داریم یك شب نداریم، یك شب دل ما به سمت خدا است یك شب به دنیاست، احوال شما همیشه یكسان است همیشه حال بندگی، خشوع و اخلاص است این مقام عصمت است.

اعتصام به امام، راه نفوذناپذیری در برابر شیطان

یكی از شئون ائمه علیهم السلام این است كه مقام عصمت دارند. امام معصوم است عصمتش با خدا است؛ امام عصمت المعتصمین است آنهایی كه به امام معتصم شوند، چنگ بزنند و تكیه كنند نگاهشان می دارد؛ همانگونه كه امام به خدا تكیه می كند و خدا امام را نگه می دارد عزیز می شود و تنها تحت فرمان خداست این معصوم مطلق است. اگر ما در ظرف خودمان به اماممان تكیه كنیم او ما را از شیطان، از نفس و جلوه های دنیا حفظ می كند و آنها روی ما اثر نمی گذارند. ما در ظرف خودمان به اندازه خودمان پاك می شویم نه فقط مرتکب گناه نمی شویم فكر گناه هم به ذهنمان خطور نمی کند. اگر كسی به دامن امیرالمومنین چنگ زد شیعه امیرالمومنین شد، نه اینكه گناه نمی كند فكر گناه هم نمی كند. خود امیرالمومنین كه در مقامی است كه همه كارهایش كارهای خدایی است دستش می شود یدالله، چشمش می شود عین الله، گوشش می شود اذن الله.  

ما در مقامی قرار می گیریم كه در حفاظ امام هستیم «وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي»(5). یعنی كسی که تحت ولایت امیرالمومنین قرار گرفت حضرت او را حفظ می كند، خدا حفظش می كند و شیطان، نفس و دنیا رویش اثر نمی گذارد؛ همیشه همراه امامش و تحت فرمان او است. ما هم باید معتصم به امام باشیم به دامن امام چنگ بزنیم و تكیه كنیم همانطور كه امام به خدا تكیه كرده است.

روز قیامت هم همینطور است فرمود نبی اكرم به دامان خدا چنگ می زند -حالا هرطور می خواهید معنا كنید- و ما دامان نبی اكرم را چنگ می زنیم، شیعیان ما دامان ما را می گیرند. ما باید در این دنیا دست به دامن آنها شویم و در همه حالات به آنها تكیه كنیم والا اگر به آنها تكیه نكنیم با یك حرف، با یك نسیم شیطان جابجا می شویم، احتیاجی به طوفان و گردباد نداریم؛ یك نسیم شیطان ما را می برد؛ شیطان خیلی توانا است با اینكه ضعیف است شش هزار سال عبادت كرده شش هزار سال را هم به آتش كشیده كه راه ما را سد كند همه راه های فریب را هم بلد است. تنها راه همین است ما باید معتصم به امام باشیم اگر در حصن امام برویم شیطان، دنیا و نفس دیگر نمی توانند ما را تصرف كنند. دیگر دم چوگان دنیا، نفس و دیگران نیستیم اینطور نیست از ما تعریف كنند خوشمان بیاید تكذیبمان كنند بدمان بیاید هیچ تفاوتی نمی كند. مومن باید اینگونه باشد. شیعه امیرالمومنین باید متكی به حضرت باشد آنها عصمت المعتصمین و نگهبان هستند. همانطور كه خدای متعال عصمت امام است آنها هم عصمت نسبت به دوستانشان هستند.

پی نوشت ها:

(1) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏8، ص: 57

(2) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 146

(3) معاني الأخبار، النص، ص: 132

(4) نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 55

(5) عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص: 136