نسخه آزمایشی
شنبه, 01 ارديبهشت 1403 - Sat, 20 Apr 2024

جلسه سوم شبهاي ماه رمضان مسجد ارك/ دستور خدای متعال به صبر و تلاش جامعه مومنین ذیل برنامه عظیم و طولانی نبی اکرم در معیت ایشان

متن زیر سخنان آیت الله میرباقری به تاریخ 13 خرداد ماه 96 است که به مناسبت ماه مبارک رمضان در مسجد ارک ایراد فرمودند. ایشان در این جلسه بیان میدارند؛ برنامه جامعی که خدای متعال در نظر گرفته و پیامبر و ائمه را هم به طور ویژه مامور به اجرای آن کرده، طرح بسیار عظیمی است و تا دوران ظهور و رجعت و قیامت هم وجود دارد و باید صبر پیشه کرد تا کار پیش برود و ان شاء الله پیروزی قطعی برای جبهه مومنین خواهد بود. خداوند پیوسته مومنین و جامعه آن ها را دعوت به قرار گرفتن در این طرح کرده و خواسته تا خودشان را برای دوران ظهور آماده کنند و عجله هم نداشته باشند. جای بسی تعجب و شکرگزاری است که خدای متعال با ما انسان ها که در سطح بالایی هم نیستیم از این طرح بزرگ و الهی سخن گفته و ما را تشویق کرده تا از این فرصت ارزشمند همراهی با امام استفاده کنیم. به اندازه عظمت این طرح ما هم باید بزرگ بشویم و برای ظهور برنامه ریزی و کار کنیم تا در این برنامه گسترده قرار بگیریم. پیداست که توانایی این امر هم در ظرفیت وجودی ما گذاشته شده چرا که اگر غیر از این بود هیچ وقت خدای متعال ما را امر به آن نمی کردند. خدای متعال تاکید بسیار زیادی بر این مسئله دارد که آن چه از جلوه های دنیا در دست گروه مقابل و دشمنان است شما را فریب ندهد چرا که این ها از ظواهر دنیا و از ابزار دستگاه باطل است. شما در این راه استقامت کنید و در برابر مشکلات عصر غیبت استوار باشید و مراقب باشید که در این مسیر سخت امام را گم نکنید تا در تاریکی ها گرفتار نشوید.

صبر در برابر دشمنان برنامه بزرگ الهی

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين‏ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِين‏ وَ اللَّعْنَةُ عَلَى أَعْدَائِهِم‏ أَجْمَعِين‏. عرض کردیم که خدای متعال یک برنامه جامعی دارد که به وسیله وجود مقدس نبی اکرم و اهل بیت ایشان محقق و اجرایی می شود و ما هم باید درون این برنامه بزرگ قرار بگیریم و خودمان را با آن تطبیق بدهیم. هم خودمان را و هم جامعه مان را، یعنی ما و جمع مومنین امت باید درون این برنامه بزرگ عمل کنیم.

بزرگی و عظمت این برنامه به حدی است که یک مرحله اش دوران انبیاء بزرگ الهی، دوران نبی اکرم و ائمه است. یک مرحله اش دوران غیبت است، مرحله دیگرش دوران ظهور و دوران رجعت است، یک مرحله اش هم دوران قیامت است. این یک برنامه بسیار با عظمتی است که خدای متعال ما را هم درون آن قرار داده، و اگرچه اصل برنامه خطاب به نبی اکرم و امیرالمومنین و ائمه شده و این بار روی دوش آنهاست و خطاب خدای متعال را می فهمند و مأمور به اجرای آن هستند، ولی بالاخره ما هم در این برنامه قرار گرفته ایم و خدای متعال ما را هم مخاطب قرار داده است.

انقدر این برنامه بزرگ است که خدای متعال وقتی با پیغمبرش صحبت می کند و برنامه این پیامبر را توضیح می دهد که شما می آیید و در مقابلتان صف آرایی می شود. زمانی که می خواهد از مجازات دشمنان بگوید، می گوید: پیغمبر ما! صبر کن ما که برای آن ها سلسله ها و غل هایی را در قیامت آماده کردیم. خیلی از عقوبت هایی که خدای متعال از آن صحبت می کند این است که پیغمبر ما صبر کن! می فرماید: ما این ها را در قیامت مجازات می کنیم. البته بعضی از وعده هایی هم که خدای متعال به وجود مقدس پیامبر داده وعده در دوران ظهور و در دوران رجعت است. پیامبر! در همین دنیا یک دورانی است که دوران ظهور کلمه حق و ظهور کلمه تامه الهی و در حقیقت دوران ظهور امام زمان است که بساط اینها جمع می شود ولی تا آن موقع باید صبر کنید.

غیر از این که خدای متعال در این طرح به پیامبرش می فرماید: پیامبر ما به اینها مهلت بده، قیامت و آخرتی وجود دارد، غیر از این ها خدای متعال وقتی می خواهد در این دنیا به این پیغمبر گرامی وعده بدهد، می فرماید: به این ها مهلت بده که یک دوران ظهور و یک دوران رجعتی هست یعنی اینقدر این طرح عظیم است. لذا در روایات ما یک باب مفصلی است که وقتی محضر ائمه می آمدند و عجله می کردند که آقا پا به رکاب کنید، مگر آن امام موعود شما نیستید؟ ائمه مکرر می فرمودند: صبر کنید! همه ما صفت قیام را داریم ولی صبر کنید و دنبال دولت مستعجل نباشید، صبر کنید تا وقتش برسد.

تحقق پیروزی نهایی در گرو صبر و تلاش

در دعای عصر غیبت امام زمان که از حضرت توسط یکی از نواب اربعه نقل شده و دعای فوق العاده ای است که خوب است به آن مداومت داشته باشیم. آنجا دارد که من نمی دانم که چه وقت مصلحت است ولیّ تو ظهور بکند «وَ صَبِّرْنِي عَلَى ذَلِكَ حَتَّى لَا أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لَا تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ»(1) خدایا به من پایداری بده تا بتوانم در این طرح تو پایدار باشم و عجله نکنم و نخواهم آنچه که تو به تأخیر انداختی، جلو بیافتد و کارها جا به جا بشود.

خدای متعال یک طرح بزرگی دارد و در این طرح وعده پیروزی قطعی داده که حداقل این وعده پیروزی قطعی در ظهور است و بعد از آن دیگر در رجعت و قیامت است. این طرح خیلی با عظمت است و به پیامبر گرامی هم فرموده: پیامبر ما! صبر کن، ظهوری هست، ایام الله و قیامت و رجعتی هست و ما باید درون این طرح بزرگ قرار بگیریم. این ها را خدای متعال با پیغمبرش در میان گذاشته، پیغمبر با عظمتی است این پیغمبر و همه عالم تحت نگینش است و اول و آخر عالم را می بیند. با ما هم در میان گذاشته شده و یعنی اینطور نیست که ما غایب از این طرحیم.

به مومنین هم گفتند: بیایید و درون این طرح بزرگ قرار بگیرید. زمان ها در نظرتان کوتاه و فاصله ها برایتان کم بشود، برای کارهای بزرگ خودتان را آماده کنید، عجله نکنید و دولت مستعجل نخواهید. این چیزی که می خواهد محقق بشود، امر بسیار عظیمی است و این امر با عظمت زمان خودش را دارد. باید عالم سیر کند و برسد به نقطه ای که عالم برای ظهور آماده بشود، به یک نقطه ای که عالم برای تجلی حقیقت امام آماده بشود، برسد و به ما هم این ها را گفته اند.

این خیلی عجیب است، به پیامبر گرامی می فرمایند: پیامبر ما! «فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ»(طه/۱۳۰) «وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ»(طور/۴۸) «فَاصْبِرُوا حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ»(اعراف/۸۷) به ایشان می گویند: صبر کن، خدای متعال حکم خودش را در عالم جاری می کند. خب ایشان که وسعت و عظمت دارد، چرا این طرح با ما در میان گذاشته شده است؟ چرا به ما می گویند: این طرح بزرگ خدا را بفهمید. کوچک نباشید و اینقدر در این طرح های کوچک خودتان نقشه نریزید؟ آن برنامه بزرگ خدا را ببینید، خودتان را وفق بدهید و در هر کجای عالم که هستید، یک خشت و یک سنگ از این بنا باشید، یک سلول این پیکره بزرگ باشید.

در بدن ما میلیاردها موجود زنده مشغول کار هستند و همه شان هم برای خودشان نقشه دارند، زاد و ولد و حیات دارند ولی درون این برنامه دارند عمل می کنند. منتها این عمل کردن ما باید همراه با اختیار و آگاهی باشد. جبری نیست، ما می توانیم عمل نکنیم و کنار حضرت قرار نگیریم، و هم می توانیم خودمان را در این طرح جا بدهیم.

توانایی در انجام تکالیف الهی

برای من خیلی جای شگفتی و لطافت است که با ماهایی که در این سطح هستیم، از آن طرح های بزرگ گفته شده است. اگرچه اسرار واقعی قرآن و آن نقشه ها برای ما مشهود نیست ولی بالاخره یک پرده را برای ما بالا زدند و به اندازه ای هم که همراه بشویم بیشتر این پرده ها کنار می رود و حقایق برایمان آشکار می شود. به چه دلیل با مایی که اسیر امروز و فردای خودمان هستیم و از الان نمی توانیم برای زمستان مان برنامه ریزی کنیم، می گویند: برای دوران ظهور برنامه ریزی کنید؟ من که برای پنج سال آینده خودم یک طرح ندارم، برای بیست سال آینده طرح ندارم، منی که احساس کنم این کاری که دارم انجام می دهم مزدش پنج سال دیگر ظاهر می شود و حاضر نیستم برنامه ریزی کنم، به تعبیر کشاورزها همه مان هندوانه کار و خربزه کاریم، اول فصل مثلا می کارد که آخر فصل در سفره اش باشد و بچیند و بخورد. هیچ کداممان حاضر نیستیم درخت گردو بکاریم که بیست سال دیگر میوه می دهد.

خدای متعال با ماها اینطور صحبت کرده و گفته یک طرح عظیمی است، شما بیایید در این طرح و صبر کنید و کار کنید برای ظهور، چطوری با ما خدای متعال این حرف را بزند؟ بیایید بایستید در این طرح برای قیامت کار کنید. حالا به پیامبرش فرموده، پیامبر که می بیند اما به ما چرا گفتند؟ این علامت این است که ما هم می توانیم عظمت و وسعت پیدا کنیم و بزرگ بشویم و فاصله ها برایمان کم بشود. یعنی این طرح بزرگ را بشناسید و بزرگ بشوید. این برای ما شدنی است، اگر شدنی نبود خدای متعال ما را تکلیف نمی کرد.

«لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا»(بقره/۲۸۶) این آیه یک معنای منفی دارد و یک معنای مثبت. معنای منفی یعنی این که کاری که شما عاجزید را خدای متعال از شما نمی خواهد و یک معنای لطیف تری هم دارد که یادم هست یک موقعی رهبر عزیز انقلاب اسلامی اینطوری معنا می کردند و معنای خیلی خوبی است. فرمود: یعنی اگر خدای متعال یک کاری می گوید انجام بدهید، شما می توانید، نگویید نمی توانید. اگر نمی توانستید به شما نمی گفت انجام بدهید. «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا» این را از آن طرفی معنا نکنید. این که وقتی نمی توانید پس تکلیف ندارید. نه، هر تکلیفی که خدای متعال روی دوشتان گذاشته را نگویید نمی توانیم.

امام زمان می تواند، به ما چه ربطی دارد؟ نه، می توانید اگر نمی توانستید که روی دوش شما نمی گذاشتند. خدای متعال به ما می گوید: بزرگ بشوید و بیایید در طرح ظهور و الان کار کنید برای هزار سال دیگر، کما این که انبیاء اینطوری کار می کردند؛ حضرت ابراهیم خلیل وقتی اسماعیل را می برد در بیابان کنار کعبه که اتفاقا ویران هم شده بوده و حضرت ابراهیم کعبه را از نو بنا کردند «وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعِيلُ»(بقره/۱۲۷) بعدا دوباره این کعبه را به پا کردند و دیوارهایش را بالا بردند. در یک بیابان لم یزرع، یک طفل را گذاشته است «رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ» خدایا من یک نفر را نبردم بلکه یک نسل از ذریه من است، چون ذریه حضرت ابراهیم بعضی از نسل اسحق اند و آن هایی که از نسل اسماعیل اند. همه آمدند در این منطقه، در منطقه جزیره العرب من یک بخشی از نسل خودم را در یک بیابان لم یزرع رها کردم «رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ» که چی بشود؟

«رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ»(ابراهیم/۳۷) می خواهم در آینده دین و یاد تو را در عالم به پا کنند، حضرت با این کلام اشاره می کند به نسل حضرت اسماعیل که می شود نبی اکرم و اهل بیت و چند هزار سال بعد به دنیا می آیند. آن هایی که بزرگ بودند اینطوری کار می کردند. می گوید من فرزندم را می برم و در این بیابان می گذارم بعد هم می آید اینجا کعبه را به پا می کند که نبی اکرم بیاید، روح های بزرگ اینطوری اند.

تجلی نور قرآن در وجود مومن

قرآن به ما هم می گوید: بروید در این طرح عمل کنید. پیداست ما هم می توانیم آرام آرام با قرآن حرکت کنیم و با قرآن بزرگ بشویم و به وسعت برسیم، از منظر قرآن به عالم نگاه کنیم و به تعبیر دقیق تر نور قرآن در ما تجلی کند و ما با چراغ قرآن عالم را ببینیم و به نور قرآن روشن بشویم. اینها اصلا تعابیر مجازی نیست و گمان نکنید که من دارم مجاز می گویم. واقعا ممکن است انسان یک جوری بشود که نور قرآن به اندازه خودش در وجودش تجلی کند و با قرآن عالم را ببیند.

در روایت می فرماید: کسی که یک ختم قرآن کند از اول تا آخر، گویا نبوت بین دو پهلوی او درج شده و فقط پیامبر نیست. البته من مکرر این را عرض کردم، این ثواب هایی که برای این اعمال گفته می شود مثلا گفته می شود یک زیارت امام حسین علیه السلام معادل هفتاد هزار حج است، معنایش این است که ظرفیت هفتاد هزار حج در زیارت امام حسین است، بروید و پیدایش کنید.

معنای این روایت هم این است که می توانید یک جوری قرآن بخوانید که وقتی از اول تا آخر قرآن را تلاوت کردید، انوار قرآن که حقایق نبوت است در وجود شما جلوه کند. اگرچه پیغمبر نمی شوید ولی آن حقایق نبوت می آید در وجودتان، می شود با قرآن به عالم نگاه کنیم و بزرگ بشویم و اگر کسی به یک ظرفی رسید که نور قرآن در او تجلی کرد و از منظر قرآن به عالم نگاه کرد، این طرح بزرگ را می فهمد و می تواند در این طرح شریک بشود. می تواند الان برای دوره ظهور تلاش کند. می تواند از الان برای رجعت و بعد هم قیامت کار کند.

لذا قرآن در سوره مبارکه حدید که سوره خیلی عجیبی است؛ یعنی از مباحث توحیدی شروع می شود تا به بحث امام زمان می رسد، در ذیل آیات این سوره می فرماید: «وَ لَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ» مثل آن هایی نباشید که از امم گذشته اهل کتاب بودند و خدای متعال بهشان کتاب آسمانی داده بود، وقتی وعده رسیدن به مقصد در نظرشان طولانی شد، دیگر به قساوت قلب رسیدند و از مسیر انبیاء جدا شدند. همین هایی که پشت سر حضرت موسای کلیم و پشت سر حضرت عیسی بودند، دیدند که این وعده پیروزی به تأخیر افتاد، زمان در نظرشان طولانی شد و به قساوت رسیدند، شما اینطوری نباشید.

بعد بلافاصله به دنبالش می فرماید: «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا»(حدید/۱۶-۱۷) بدانید برنامه خدای متعال این است که زمین مرده را دوباره زنده می کند و در روایات ما این احیا به دوران ظهور امام زمان تفسیر شده است. عرض کرد: خدای متعال زمین را زنده می کند یعنی چی؟ فرمود: «يَعْنِي بِمَوْتِهَا كُفْرَ أَهْلِهَا وَ اَلْكَافِرُ مَيِّتٌ»(2) مرگ زمین مرگ اهلش است و کافر مرده است، نبینید روی زمین دارد راه می رود، بلکه او الان هم در قبرش و در قبرستان است. «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا» خدای متعال زمین را زنده می کند، بناست عالم گلستان بشود و بنا نیست دنیا و این زمین همیشه دار لهو و لعب باشد.

نزدیک بودن قیامت و ظهور در نگاه مومن

خدای متعال در قرآن می فرماید: «وَ مَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ» زندگی دنیا همه اش لهو و لعب است. اگر کسی در دار دنیا بود پایش را از دار دنیا بیرون نگذاشت پیرمرد هم بشود گیس و محاسنش هم سفید بشود، این آدم بچه است، بازیگر است و دارد بازی می کند فقط در هر زمان اسباب بازی هایش عوض می شود، بازیچه هایش تغییر می کند وگرنه بازی است. «وَ مَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ و َإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ»(عنکبوت/۶۴) اما یک دار آخرتی وجود دارد که آن دار حیات است. در روایات ما ائمه فرمودند: دار دنیا و حیات دنیا محیط ولایت دشمنان ماست. تا در آن محیط زندگی می کنید، بازیچه هستید و بازیگر و طفلید و آنجا دار لهو و لعب است. فرمود: دار الآخرۀ محیط ولایت ماست. اگر در محیط ولایت ما وارد شوید، زنده می شوید.

قرآن می فرماید: «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا» بعد از این که زمین می میرد، ولایت باطل بر آن حاکم می شود و همه اهلش زیر چتر آن اولیاء زندگی می کنند. همه اهل لهو و لعب و گویا مردار می شوند و از نو این عالم زنده می شود چون بناست ولایت حقه در این عالم ظهور پیدا کند، بناست امام بیاید و عالم به حیات طیبه برسد. «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا» قبلش می فرماید: «وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ» شما مسلمان ها، شمایی که قرآن برایتان آمده، مثل آن هایی نباشید که به آنها هم کتاب دادیم. مسیحی ها، یهودی ها و کلیمی ها به تعبیر بهتر ما به آنها کتاب دادیم و پیامبر آنها هم صاحب کتاب بود و به آنها هم وعده داده شده بود اما فرصت در نظرشان طولانی شد و به قساوت قلب رسیدند، شما اینطوری نشوید.

خدای متعال می خواهد زمین را زنده کند، اینکه این طرح زمان بر است، موجب نشود شما بروید بیرون و کافر بشوید بلکه باید در این محیط بمانید. در روایت داریم که فرمودند: غیبت که طولانی می شود، همه یکی یکی پایشان را از محیط ولایت امام بیرون می گذارند. اینطوری نباشید «فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ» پس می شود ما هم در این طرح بزرگ قرار بگیریم لذا با ما از آن صحبت می شود.

زمانی که قرآن از این طرح می گوید نباید عجله کرد چون اولا ظهور و قیامت باید رخ بدهد و این دوران طولانی می شود «فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ» ولی واقعا این دوران طولانی نیست و می گذرد. در نگاه مومن «أَلَیسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ»(هود/۸۱) قیامت و ظهور نزدیک است. دوما در این دوران یک اتفاق عجیبی می افتد؛ آنهایی که در دستگاه باطل و ابلیس اند به حسب ظاهر همه چیز دارند و دستشان پر از امکانات است و شکوفه های مختلف دنیا برایشان سبز شده است. به هر کدام که سر میزنی می بینی یک جلوه ای از دنیا را دارند ولی در طرف دیگر همه چیز بسته شده، این تعبیر قرآن قابل تامل است.

سختی ها در راه معیت معصوم

در سوره ضحی به پیامبر می فرماید: پیغمبر ما! قسم به آن موقعی که خورشید می آید بالا و عالم روشن می شود، «وَ الضُّحَى * وَ اللَّيْلِ إِذَا سَجَى» قسم به آن موقعی که تاریکی شب کاملا فراگیر می شود و عالم تاریک می شود، «مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَ مَا قَلَى»(ضحی/۱-3) پروردگار تو نه تو را رها کرده و نه بر تو غضب کرده، توجهش به تو هست و رهایت هم نکرده است. خب مگر توهم این بوده که پیامبر خدا رها شده یا خدا بر این پیغمبرش غضب کرده است؟ به نظر من کلید فهم سوره همین است که این توهم از کجا ناشی شده است؟

این پیامبر آمده و به فلاح و رستگاری وعده داده، اما در مکه که جریان شعب ابی طالب است، در مدینه اصحاب صُفّه هست و جنگ احزاب و حنین و خیبر، در جنگ احزاب گاهی سه نفر با یک دانه خرما شب را صبح و صبح را شب می کنند. اصحاب صفه گاهی یک لباس داشتند، یک پیراهن و با همین یک پیراهن این نماز می خواند و بعد آن یکی نماز می خوانده است و اینطور زندگی می کردند. می گویند: ای بابا! این پیامبر که بنا بود برای ما پیروزی بیاورد، نکند خدای متعال پیامبرش را در وسط راه کرده است؟ نکند اصلا به او غضب کرده؟ چطور آنها دستشان پر است؟ قریش این قدر کاروان تجارتی دارند؟ «رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَ الصَّيْفِ»(قریش/۲) زمستان یک جور، تابستان یک جور و دائم برایشان می رسد، ما اینجا در مکه در شعب ابیطالب هستیم و در مدینه هم در جنگ و محاصره و سختی و... پس نکند حق با آن طرف است؟ در جنگ احد دارد که یک عده ای می گفتند: «لَوْ كانَ لَنا مِنَ الْأَمْرِ شَيْ‌ءٌ ما قُتِلْنا هاهُنا»(آل عمران/۱۵۴) اگر حق با ماها بود که نباید اینطوری قلع و قمع بشویم، بنابراین پیداست که حق با آن طرف است.

پس کنار پیامبر ایستادن بسیار سخت است چون حضرت دارد عالم را عبور می دهد ولی این عبور دادن با سختی هاست. حالا رمز این سختی ها هم در قرآن مفصل توضیح داده شده است: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ»(اعراف/۹۶) اگر از این ها عبور کنند، همه چیز را در اختیارشان می گذاریم. امکانات برای مومن است، منتها باید عبور کنند تا بهشان بدهیم و الا مشغول می شوند. آنها هم می شوند مثل کفار، خدای متعال به حضرت ابراهیم، اسماعیل را داد و گفت: سرش را ببُر. او می خواهد چیزی از ابراهیم بگیرد و این طوری نیست که وقتی از حضرت اسماعیل عبور کرد، دو تای دیگر هم خدا به او داده است. داستان سختی این است و ما باید عبور کنیم اگر بنا شد ما هم اسیر این تعلقات بشویم که مثل کفار می شویم.

بنابراین قرار نبود که مثلا یک رژیمی برود و ما دوباره بیاییم و همان بساط دنیا پرستی آنها را به پا کنیم. اگر بساط دنیا پرستی بود که آن ها بودند دیگر، ما نه از آنها خوشگل تر و نه شیک تریم. این که حضرت وقتی می آید قرآن می فرماید: هر پیغمبری ما می فرستادیم کنار این پیغمبر سختی ها را هم می فرستادیم «وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ»(اعراف/۹۴) در هر قریه ای ما پیغمبر فرستادیم، سختی هم فرستادیم که در این سختی ها به حالت بندگی برسند و الا اگر مشغول بشوند به دنیا که مثل آن قبلی ها می شوند، وقتی از دنیا عبور کردند «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ»(اعراف/۹۶) به یک جایی رسیدند که دیگر دنیا مشغولشان نمی کند، آن وقت برکات آسمان و زمین را برایشان نازل می کنیم و دوران ظهور این دوران است.

پس انبیاء که می آیند، حضرت که می آیند، یک سختی های سنگینی کنارش می آید به حدی که اطرافیان می گویند: خدا این پیغمبر را رها کرده پس ایستادن کنار پیامبر این سختی ها را هم دارد. می بینی آن طرف قریش کاروان تجارتی زمستان و بهاره و تابستانه دارند اما این طرف حضرت قحطی است. نان ندارند بخورند و لباس ندارند بپوشند. تردید که می کنند، قرآن می فرماید: پیامبر ما اینطوری نیست؛ «مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَ مَا قَلَى * وَ لَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولَى» آن آخرتی که ما برای تو در نظر گرفتیم خیلی از این چیزی که می بینی بهتر است. ما برای شما یک رجعتی گذاشتیم و شما باید این دوران سختی را پشت سر بگذارید، این که ما به شما می گوییم باید بزرگ شوید تا بتوانید کنار پیامبر بمانید یعنی این، اگر چشمت به آن دوران نباشد نمی توانی این سختی ها را طی کنی بخصوص با توجه به این که دست کفار پر است.

پیامبر ما یک رجعتی داری، یک قیامتی وجود دارد «وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى»(ضحی/۵) در قیامت انقدر بهت می دهیم که راضی بشوی، نگاه واسعی می خواهد که آدم بتواند این سختی های دنیا را با توجه به رجعت و قیامت برای خودش حل کند.

زرق و برق دنیا در دست دشمنان

سخت ترین مسئله این است که در دوران غیبت می بینید امپراتوری های مادی می آیند و خدا به این ها همه جور امکاناتی می دهد، بخصوص امکانات آخرالزمانی. بعد هم به ما می گوید: «وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى‌ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ»(طه/۱۳۱) امت پیامبر شما چشمتان را به این شکوفه های دنیا که برای این کفار انواع مختلفش را سبز کردیم و برای هرکدام یک جلوه ای از دنیا قرار دادیم، دوتا چشمتان را ندوزید «وَ مَنْ مَدَّ عَيْنَيْهِ»(3) یک بار آدم نظر می کند اما یک بار نگاهش امتداد پیدا می کند و می رود در خانه مردم و هی نگاهش را امتداد می دهد. چشم دلتان که به دنیای آنها افتاد، این نگاه را امتداد ندهید تا به تمنی نرسید و شما هم مثل دنیای آنها را نخواهید.

اگر خواستید که مثل آنها می شوید، «لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ» این دنیای آنها فتنه آنهاست. «وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ» آن روزی که خدا برای شما در نظر گرفته، خیلی بهتر است، اگر شما چشمتان را به دنبال دنیای آنها ندوختید، به سوی آن رزق و خیر باز می شود و وقتی باز شد می توانید کنار پیغمبر بایستید. شما خیال می کنید سلمان همینطوری کنار حضرت امیر می ایستاد و بهشت و جهنم را می دید؟

به عنوان جمع بندی لازم است اشاره کنم که خدای متعال، وجود مقدس نبی اکرم و اهل بیتشان یک طرحی دارند که ما هم باید درون آن قرار بگیریم و معیت یعنی این، «وَ قَلْبِي لَكُمْ مُسَلِّمٌ وَ رَأْيِي لَكُمْ تَبَعٌ وَ نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ» این سه چیز باید محقق بشود: قلب دنباله رو باشد، طرح من در طرح حضرت باشد و همه امکانات را هم به میدان بیاورم. این کار یک لوازمی دارد و این طرح یک طرح بسیار طولانی است، باید فاصله ها برایمان کم بشود، اگر نتوانستیم این فاصله ها را کم کنیم به قساوت می رسیم و نمی توانیم حرکت کنیم.«وَ لَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ».

هم چنین باید موانع راه را هم خوب بشناسیم چون یک دوران طولانی است و قرآن از آن اینطور تعبیر می کند «وَ اللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى»(لیل/۱) «وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ»(فجر/۴) زود دنبال فجر و آن صبح نباشید، زود به دنبال ظهور نباشید، یک شبی هست که باید این شب را پشت سر بگذاریم. چقدر طول می کشد؟ تا الان که هزار و چهارصد سال شده، عجله نکنیم، غیر از این که یک شب تاریک است این شب و باید فاصله کوتاه بشود، مراقب باشید این شب تاریک شما را در ظلمت خودش فرو نبرد.

اگر در دل این تمدن افتادید، موج فتنه شما را می برد و چیزی از شما باقی نمی گذارد و از سرتان رد می شود. اگر ما در سختی بودیم و آنها هم در سختی بودند، می گفتیم خب ما هم برابر شما در سختی هستیم اما آنها دستشان به ظاهر پر است. چیزی دستشان نیست آنها «زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا» و شکوفه های دنیاست نه آخرت. لهو و لعب و پوچ است «أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ»، «قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ»(نساء/۷۷) است. چیزی که به آنها دادیم اندک و جزء متاع دنیاست. چشمتان را به آن ندوزید، این دوران طولانی با این همه شکوفایی قدرت های ظاهری برای آنها، شما هم در دوران غربت و سختی چشم دلتان را رو به آن ببندید که زمانی که باز بشود آن وَ «رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ» را ببینید والا نمی توانید در این راه همراه باشید.

همه ما چشم مان دنبال ماشین آخرین سیستم و خانه و هواپیما و فلان است و هیچ کس با مدنیت و پیشرفت مخالف نیست ولی نه این توحش منظم اروپا و آمریکا، نه این جنگل مدرن، نه این وحشی گری و نه این جهنم مدرن. این عین جهنم است و بهشت نیست «زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا» است. این پرده را باید درید و این حجاب را کنار زد تا این شب تاریک ما را در ظلمت خودش نبرد. شب تاریکی که «إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا»(نور/۴۰) این دریای مواج طوفانی ما را غرق نکند، این ها از مشکلات عصر غیبت است.

اگر این اتفاق افتاد، دیگر نمی توانید با حضرت همراه بشوید. دلی که می رود سر سفره معاویه دیگر نمی تواند با حضرت نماز هم بخواند و دروغ می گوید اگر بگوید که سفره معاویه و نماز حضرت هر دو باهم جمع شدنی است، پس اینها سختی های راه است. اینهاست که استقامت می خواهد و مومنین باید صبر کنند و دولت مستجعل نخواهند، ظهور امام زمان چیزی نیست که به این راحتی ها به دست بیاید. باید یک اتفاقات عظیمی بیافتد و عالم از یک مراحلی عبور کند تا به دوران ظهور برسد.

شما بیایید در این طرح و عظمت آن را ببینید و خودتان را با این طرح تطبیق بدهید، در این صورت هر کجای عالم که باشید کنار حضرتید. چرا عجله می کنید؟ فرمود: اگر شما منتظر بودید در اردوگاه حضرتید. چرا عجله و شتاب می کنید؟ خودتان را وارد این طرح کنید نه اینکه بخواهید آن را به نفع خودتان عوض کنید، ما کوچکیم و می خواهیم طرح حضرت را کوچک کنیم که در زمان ما به نتیجه برسد در صورتی که به این شکل به نتیجه نمی رسد.

این بعضی نکاتی بود که عرض کردم و ان شاء الله در همراهی حضرت باید به آن توجه داشته باشیم و رعایت این امور لازم است وگرنه آدم نمی تواند همراه حضرت بشود و خیال می کند که منتظر آمدن ایشان است. منتظر هوا و هوس های خودش است و وقتی حضرت هم بیایند، آدم جدا نمی شود. آدمی که در این طرح قرار نگرفت و با توهم خودش کنار ایشان آمد، قرار نیست که حضرت طرحش را عوض کند بلکه شما باید راهت را عوض کنی، اگر شما بزرگ نشدید و در طرح بزرگ حضرت جایتان نشد، شما جدا می شوید وگرنه حضرت طرحش را کوچک نمی کند که شما خوشتان بیاید. ساختن یک شهر بزرگ برای پنج میلیون آدم غیر از ساختن یک ساختمان یک طبقه است. این یک برنامه دراز مدت است و زمان خودش را می خواهد، شما بیایید در این طرح و مدام نخواهید آن را مثل یک لباس کوچک کنید که به تن شما بخورد، اینطوری نیست و خودمان باید بزرگ شویم.

پی نوشت ها:

(1) جمال الأسبوع بكمال العمل المشروع، ص: 523

(2) كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص: 668

(3) بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج 74، ص: 156