نسخه آزمایشی
شنبه, 01 ارديبهشت 1403 - Sat, 20 Apr 2024

جلسه دوم حرم مطهر/ راه های بهره مندی از فیوضات ماه مبارک رمضان/ ماه شفاعت قرآن

متن زیر سخنان آیت الله میرباقری به تاریخ 8 اردیبهشت ماه 99 است که در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ایراد فرمودند و از شبکه قرآن پخش شده است. ایشان در این جلسه بیان میدارند؛ ماه رمضان ماهی است که خدای متعال درآن رزق خاصی را قرار داده است. این رزق خاص کتاب حکیم و قرآن مجیدی است که در معرض استفاده ما قرار گرفته، یعنی خدای متعال در این ماه باب شفاعت قرآن را به سوی ما گشوده و تمام اتفاقاتی که در ماه رمضان می افتد می تواند با شفاعت قرآن باشد. یعنی اگر ما به شب قدر یا به امام و عتق من النار می رسیم با هدایت و شفاعت قرآن است. پس انسان لااقل در این ماه باید سعی کند که در تلاوت قرآن با حضرت همراهی کند، چرا که عبادت ایشان برای هدایت ماست و ایشان تلاش می کنند ما را سیر بدهند. بنابراین ممکن است خدای متعال قرآن را به کسی عطا کند، البته این معنایش این نیست که کل قرآن را به ما می دهند، چون ظرف کل قرآن قلب امیرالمومنین و امام زمان است، ولی ما هم اگر شیعه شدیم شعاعی از نور قرآن در قلب ما می آید. اگر ما همراه با حضرت شدیم ممکن است یک جایی این کلام را از امام زمانمان دریافت کنیم. آن وقت گویا خدای متعال به واسطه حضرت با ما صحبت می کند و حقیقت کلام الله به اندازه ظرف ما تلقی می شود.

آداب تلاوت قرآن در ماه رمضان

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و اللعنۀ علی اعدائهم اجمعین. در جلسه گذشته که مقدمه بحث توجه به قرآن و تفسیر قرآن بود دو نکته را اشاره کردیم. نکته اول این بود که وجود مقدس نبی خاتم بالاترین خبر را از عالم الهی برای ما آوردند و همه انبیاء و اولیاء محتاج به خبر او هستند. ایشان خبر مهمی به ما دادند و آن این است که ماه رمضان ماه خاصی است، در این ماه ما دعوت به مهمانی شدیم و در این ضیافت الهی آنچه تقسیم می شود نجات ما از وادی جهنم به سمت وادی بهشت است. در این ماه ما می توانیم از وادی غفلت وارد وادی ذکر بشویم، از وادی ظلمت وارد وادی نور بشویم، از وادی شرک وارد وادی توحید و از وادی ولایت اولیاء طاغوت وارد وادی ولایت الله بشویم. ما در این ماه می توانیم از شیطان نجات پیدا بکنیم و اگر با آن سیر کردیم می توانیم به عتق من النار برسیم. آزاد شدن از آتش هم یعنی آزاد شدن از ولایت اولیاء طاغوت و به ولایت امام رسیدن.

رزق خاصی که در این ماه خدای متعال نازل فرموده و در اختیار ما قرار داده این است که کتاب حکیم و قرآن مجید خودش را در معرض استفاده ما قرار داده است، یعنی باب شفاعت قرآن را به سوی ما گشوده و تمام اتفاقاتی که در ماه رمضان می افتد می تواند با شفاعت قرآن باشد. یعنی اگر ما به شب قدر یا به امام و عتق من النار می رسیم با هدایت و شفاعت قرآن است، لذا این ماه ماه توجه خاص به قرآن است.

حضرت فرمود: اگر می خواهید به استقبال این ماه بروید قرآن را تلاوت کنید. لذا تلاوت قرآن در این ماه یک آداب خاص دارد. در کتاب القرآن کافی آمده که ابوبصیر به امام صادق علیه السلام عرض کرد: «جُعِلْتُ فِدَاكَ أَقْرَأُ الْقُرْآنَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فِي لَيْلَة»(1) آیا در ماه رمضان در هر شب یک ختم قرآن کنم؟ حضرت فرمودند: نه، گفت: آقا هر دو شب یک ختم کنم؟ حضرت فرمودند: نه، گفت: هر سه شب چطور؟ حضرت فرمودند: بله و بعد با دستشان اشاره کردند که هر سه شب یک ختم قرآن بخوانید. بعد حضرت به ابا بصیر فرمودند: رمضان یک حق و حرمت خاصی دارد که با ماه های دیگر متفاوت است، اصحاب نبی اکرم قرآن را در یک ماه یا کمتر از یک ماه ختم می کردند، بعد فرمودند: توجه داشته باشید که «إِنَّ الْقُرْآنَ لَا يُقْرَأُ هَذْرَمَة» قرآن را با سرعت نباید خواند بلکه باید به نحو ترتیل خوانده شود. ترتیل هم یعنی حروف کاملا اظهار بشود و با توجه خوانده بشود.

بعد حضرت این گونه ترتیل را توضیح دادند: «إِذَا مَرَرْتَ بِآيَةٍ فِيهَا ذِكْرُ النَّار وَقَفْتَ عِنْدَهَا»، هر آیه ای را که مرور می کنید که در آن ذکر بهشت است توقف کنید و احساس کنید این به شما دارد گفته می شود، پس از خدای متعال بهشت را تقاضا کنید و بعکس اگر از آیه ای عبور کردید که در آن جهنم هست آنجا توقف کنید و از خدای متعال بخواهید شما را نجات بدهد. بنابراین قرآن به یک سبک خاص، با حضور و با روش ترتیل باید تلاوت شود. لذا در غیر ماه رمضان کمتر از ماه رمضان و در ماه رمضان هم در هر سه شب یک ختم قرآن باید انجام شود. لذا خیلی ها رسمشان این است در ماه رمضان ده ختم قرآن می کنند با همین آدابی که گفته شد.

آنچه حقیر از مجموع روایاتی که در این ابواب آمده می فهمم، این است که قرآن را باید با توجه و آداب خواند، حتی در روایت آمده که قرآن را با حزن بخوانید، تأمل در آیات کنید و بعد از این هرچه که می توانید «فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن‏»(مزمل/20). البته آدم ها هم متفاوت اند، بعضی می توانند روزی یک ختم قرآن کنند، بعضی هم نه، روزی یک جزء قرآن می توانند بخوانند، ولی در خصوص ماه رمضان کثرت تلاوت تأکید شده است. البته انسان باید یک فراغتی برای خودش ایجاد کند. چطور می شود که یک حادثه طبیعی پیش می آید ما همه کارهایمان را تعطیل می کنیم و خودمان را در خانه قرنطینه می کنیم! من نمی گویم در ماه رمضان خودمان را در مسجد قرنطینه کنیم ولی باید در ماه رمضان یک آداب خاصی برای تلاوت قرآن داشته باشیم.

لذا این که در ماه رمضان ده ختم قرآن و در ماه های دیگر یک ختم داشته باشیم اصلا غیر عادی نیست. پس قرآن را هرچه می توانیم باید بخوانیم ولی شرطش این است که با آداب باید خوانده شود. ممکن است کسی که می خواهد با آداب قرآن را بخواند بتواند روزی ده جزء بخواند، یک کسی هم ممکن است روزی دو جزء بیشتر نتواند بخواند. اما ماه رمضان استثناست و باید فراغت ایجاد کرد، آداب را رعایت کرد و تلاوت را تا ده ختم قرآن افزایش داد.

در کتاب شریف کافی آمده که به حضرت ابالحسن علیه السلام عرض کرد: پدر من از جد شما پرسید که من در ماه رمضان در هر شب یک ختم قرآن کنم، چطور است؟ حضرت فرمودند: اشکال ندارد. پیداست یک آدمی بوده که می توانسته یک ختم قرآن را با توجه و حضور داشته باشد. بعد گفت: پدر من روشش این شده بود که در شهر رمضان گاهی 40 ختم قرآن می کرد، من هم حالا به پدرم اقتدا کردم و در ماه رمضان گاهی 30 ختم یا بیشتر ختم قرآن می کنم، در پایان ماه رمضان این قرآن هایی که خواندم هدیه می کنم به یک یک معصومین، آیا این کار، کار خوبی است؟ ثوابش چیست؟ حضرت در جوابشان هم کار را تأیید کردند و هم ثواب کار را گفتند.

حضرت به او فرمودند: «لَكَ بِذَلِكَ أَنْ تَكُونَ مَعَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَة»(2)، ثوابی که برای تو دارد این است که در قیامت با آنها هستی. این معیت صرفا معیت ظاهری نیست، به تعبیر دیگر پرده ها کنار می رود و انسان از امام خودش در حجاب نیست. بالاترین لذات اهل بهشت هم نظر به وجه نبی اکرم و مقامات باطنی حضرت و مقامات اهل بیت است. لذا اگر کسی این کار را انجام بدهد فرمود: «لَكَ بِذَلِكَ أَنْ تَكُونَ مَعَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَه». آن شخص از این ثواب تعجب کرد و با خود گفت: ما کار به این کوچکی می کنیم اما ثواب به این بزرگی دارد! پیداست که فهمید مقام معیت در بهشت و مقام معیت در آخرت یعنی چه، برای همین هم تعجب کرد. حضرت سه بار این را فرمودند و گفتند: بله همینطور است. این روایت را من برای این نکته خواندم که تلاوت قرآن به اندازه ظرفیت آدم است.

اوصاف همراهان نبی اکرم صلی الله علیه و آله

تلاوت باید با آداب باشد، با ترتیل و با حضور و حزن باشد، با طهارت و رو به قبله باشد، سعی کنیم ایستاده و در نماز باشد، هر کدام از این ها درجات را افزایش می دهد و ولی بعد از این آمده که هر چه که می توانید انجام دهید. لذا وقتی قرآن همراهان نبی اکرم را توصیف می کند می فرماید: «يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَليلاً * نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَليلا * أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتيلاً»(مزمل/1-4)، شب را بیدار باش و جز اندکی در شب، قیام در شب داشته باش، نیمی از شب را بیدار باش و یا کمی از آن کم کن و یا کمی به آن بیافزا. بعضی گفتند این برای حالات مختلف آدم است، یک موقعی حال اقبالش بیشتر است یک موقع هم نه. بعضی هم گفتند برای شبهای مختلف است مثل تابستان که در آن شبها کوتاهتر است، یعنی متناسب با بلندی شب و طول شب بیش از نیمی شب  یا کمی کمتر از نیم شب را بیدار باش، «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتيلاً» و قرآن را ترتیل کن. این ترتیل را هم مفسرین گفتند در نماز شب یا در بیرون نماز شب است.

پس این گونه شد که انسان باید نیمی از شب یا بیش از نیمی از شب را در تمام طول سال بیدار باشد و هم در نماز شب و هم در خارج از نماز شب سعی کند قرآن را ترتیل کند. در پایان سوره پیامبر به خدای متعال می فرماید: یک تخفیفی بده! می فرماید: «إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنى‏ مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ»(مزمل/20) خدای متعال می داند که تو دو سوم شب، نیمی از شب و ثلث شب را بیداری. «وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَك»‏ همراهان حضرت، یعنی کسانی که در سفر به سوی خدا با حضرت سیر می کنند، دستشان در دست حضرت است، با نور حضرت و با شفاعت ایشان سیر می کنند و در سایه حضرت به سمت خدا می روند، از حضرت تبعیت کرده و شبشان مثل شب حضرت است. اگر حضرت دو ثلث شب بیدار بود اینها هم بیدارند، یک ثلث شب بیدار بود آنها هم بیدارند. اینطور نیست که آنهایی که با حضرت هستند وقتی حضرت بیدار می شود بخوابند. حضرت که بیدار می شود آنها هم بیدار می شوند و اصلا معیت یعنی این.

داستان اویس قرن را شنیده اید، وقتی دندان مبارک حضرت در جنگ احد در دهان مبارکشان افتاد، دندان اویس هم در یمن در دهانش افتاد! آدمی که همراه امام زمان است وقتی امام زمان بیدار شد، بیدار می شود. آدمی که خواب است پیداست همراه و همسفر نیست.

وقتی حضرت برای قیام لیل بلند می شوند، ما با همراهی با ایشان می توانیم به طرف خدا حرکت کنیم، چون نماز و قرآن خودمان که ما را به جایی نمی رساند. لذا قرآن می فرماید: پیامبر ما، خدای متعال می داند که شما و یک طائفه ای از کسانی که با شما هستند، دو ثلث شب یا نیمی از شب بیدارند و تلاوت قرآن می کنند. پس یکی از راه های همراهی با امام زمان علیه السلام همین است، لذا امیرالمومنین وقتی شیعیان خودشان را توصیف می کنند که شعاع حضرتند و دنبال حضرت در عالم راه می روند، می فرمایند: «فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالِينَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ يُرَتِّلُونَهَا تَرْتِيلا»(3) اینها شبها خبردار می ایستند و قرآن می خوانند، قلب خودشان را محزون می کنند و انوار قرآن به قلبشان وارد می شود، پس دگرگونی حال در آنها پیدا می شود.

عبادت اهل بیت برای شفاعت بندگان

ماه رمضان ماهی است که انسان لااقل در این ماه باید سعی کند که در تلاوت قرآن با حضرت همراهی کند. تلقی من این است که عمده عباداتی که وجود مقدس نبی اکرم و اهل بیت و الان هم امام زمان انجام می دهند، عبادات شفاعتی است یعنی برای هدایت ماست و ایشان تلاش می کنند ما را سیر بدهند.

امیرالمومنین فرمود: «الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّين»(4)‏ استغفار درجه کسانی است که در مقام علیین اند. در پشت استغفار آنها شش معنا قرار دارد، ندامت بر گذشته، تصمیم نسبت به ترک گناه در آینده، ادای حقوق مردم و حقوق الهی و این که همینطوری که به خودت لذت گناه را چشانده ای رنج عبادت را هم بر خودت هموار کنی، این جزئی از استغفار است. لذا اگر به نبی اکرم می گویند که بر امتت استغفار کن «وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُول‏»(نساء/64)، استغفار حضرت که فقط استغفار زبانی نیست! باید یک رنجی ببرند که ما پاک بشویم. لذا تلقی حقیر این است که همه عبادات ایشان در این عالم برای شفاعت است. ایشان آمده اند تا عالم ما را نورانی کنند، لذا قسمت مهمی از عبادت ایشان شفاعت برای تدارک خطا و خطیئه ماست. لذا به حضرت می گویند که برای مومنین استغفار کنید.

بخشی از تلاوت قرآن حضرت هم برای همین است. حضرت سحر بلند می شوند و نیمه شب مشغول تلاوت اند، برای این که ما با قرآن سیر کنیم و باب قرآن به روی ما باز بشود. حالا اگر ما خودمان بخوابیم، چطور می توانیم از قرآن بهره مند بشویم؟! حضرت فرمودند ما بین الطلوعین بیداریم، شما هم بین الطلوعین بیدار باشید چون رزق شما به دست ما در بین الطلوعین تقسیم می شود. این یعنی اگر خواب بودید محروم می شوید! وقتی حضرت نیمه شب بلند می شوند و برای شفاعت ما تلاوت قرآن می کنند که ما به حقیقت قرآن راه پیدا کنیم و درهای حقایق قرآن با تلاوت حضرت به روی ما باز بشود، آن وقت اگر ما خودمان بخوابیم پیداست خودمان را محروم می کنیم.

زُهری می گوید: به امام سجاد علیه السلام عرض کردم که کدام عمل افضل است؟ حضرت فرمودند: «الْحَالُّ الْمُرْتَحِل»(5)‏، عرض کردم: «الْحَالُّ الْمُرْتَحِل» چیست؟ فرمودند: این که قرآن را آغاز کند و به پایان برساند «كُلَّمَا جَاءَ بِأَوَّلِهِ ارْتَحَلَ فِي آخِرِه» و آن را ‏ رها نکند. یعنی قرآن را دست بگیرد و تا آخر برود، بعد دوباره برگردد و از اول شروع کند. بعد حضرت فرمودند: «وَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ مَنْ أَعْطَاهُ اللَّهُ الْقُرْآنَ فَرَأَى أَنَّ رَجُلًا أُعْطِيَ أَفْضَلَ مِمَّا أُعْطِيَ فَقَدْ صَغَّرَ عَظِيماً وَ عَظَّمَ صَغِيراً»، جدم رسول الله فرمود: اما یک موقع خدای متعال به کسی قرآن عطا می کند و بعد به دیگری چیز دیگری می دهد که او خیال می کند بهتر است، یعنی قرآن را کوچک شمرده و آن چه به او دادند را بزرگ شمرده است.

پس «مَنْ أَعْطَاهُ اللَّهُ الْقُرْآنَ»، یعنی ممکن است خدای متعال قرآن را به یک کسی عطا کند، البته پیداست که حقیقت قرآن رزق نبی اکرم است و تمام عالم هم جمع شوند نمی توانند به آن برسند. قرآن سفره و مثل گندم های روی زمین است، همه گندم های روی زمین برای جهاز هاضمه ما خیلی زیاد است، ولی من که می توانم به اندازه خودم از آن بردارم و خودم را سیر کنم، پس چرا خودم را محروم کنم؟! «مَنْ أَعْطَاهُ اللَّهُ الْقُرْآنَ» در ما معنایش این نیست که کل قرآن را به ما می دهند، چون ظرف کل قرآن قلب امیرالمومنین و امام زمان است، ظرف نزول قرآن لیله القدر و حضرت زهرا سلام الله علیها هستند، به ما ربطی ندارد! ولی ما هم اگر شیعه شدیم شعاعی از نور قرآن در قلب ما می آید. پس قرآن با همه مقاماتش نمی آید ولی می تواند با بعضی از مقاماتش بیاید.

همراهی با امام، شرط رسیدن به قرآن

«لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى‏ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّه‏»(حشر/21)، این قرآن اگر بر قلب ما نازل شد قلب ما خشوع پیدا می کند. البته این وقتی است که وقتی در سحر امام زمان قرآن تلاوت می کند ما هم بلند شویم و به حضرت اقتدا کنیم به نیت این که پرتویی از آن انوار قرآن که به واسطه تلاوت حضرت در عالم منتشر می شود به قلب ما برسد. این ادب ماه رمضان است و اگر کسی اینطوری شد می تواند بهره مند بشود.

پس قرآن در ماه رمضان یک آداب خاصی دارد و بیشتر باید تلاوت کرد. من اینطور می فهمم که وجود مقدس امام زمان علیه السلام هم شاید تلاوتشان شفاعتی بیشتر برای ما در ماه رمضان باشد و با تلاوت حضرت باب گشوده شود. به نبی اکرم دستور می رسد که قرائت کنند تا درها به روی ما باز شود والا قرآن کجا و ما کجا؟! لذا تلقی حقیر این است که اگر کسی بیدار باشد و با تلاوت امام زمان تلاوت بکند آن وقت ممکن است حقیقت قرآن را از لسان الله دریافت بکند، کانه قرآن بر قلب او نازل می شود و او از ورای حجاب امام زمان کلام الهی و قرآن را دریافت می کند.

اگر ما همراه با حضرت شدیم ممکن است یک جایی این کلام را از امام زمانمان دریافت کنیم. آن وقت گویا خدای متعال به واسطه حضرت با ما صحبت می کند. آن وقت حقیقت کلام الله به اندازه ظرف ما تلقی می شود و ما هم «مَنْ أَعْطَاهُ اللَّهُ الْقُرْآنَ» می شویم که رزقی بالاتر از این نیست. حضرت فرمودند: اگر کسی بتواند حقیقت قرآن را از سرچشمه قرآن که امام است بگیرد و این قرآنی که کلام الله است از طریق امام به او برسد، گویا کلیم می شود و خدا به واسطه امام دارد با او صحبت می کند. مگر موسای کلیم در اولین وحی من وراء حجاب نبود و از طریق یک شجره ای با او صحبت نکردند؟! در روایات دارد که آن شجره سیدالشهداء بودند. حالا اگر کسی از وراء امام زمان کلام الهی را شنید، کلیم می شود. حالا اگر به کسی قرآن را عطا کردند اما او خیال کند که بهتر از این هم رزقی در عالم هست، قرآن را کوچک شمرده است.

لذا ماه رمضان ماهی است که ما می توانیم سر سفره ضیافت الهی بنشینیم و از رزق قرآن برخوردار شویم و با قرآن سیر کنیم بتا امام و عتق من النار برسیم و تمام رحمت ها و فضیلت های این ماه را ان شاء الله درک کنیم.

پی نوشت ها:

(1) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 617

(2) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 618

(3) الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 571

(4) نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 549

(5) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 605