نسخه آزمایشی
پنج شنبه, 09 فروردين 1403 - Thu, 28 Mar 2024

جلسه آخر حرم مطهر/ ساحت بشری و قدسی امام/ روش صحیح عبادت و راه نجات از کفر

متن زیر سخنان آیت الله میرباقری به تاریخ 3 خرداد ماه 99 است که در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ایراد فرمودند. ایشان در این جلسه بیان میدارند؛ خدای متعال در آیه ۱۸۰ سوره اعراف از اسماء حسنی سخن می گوید و می فرماید: مرا به وسیله این ذوات مقدس عبادت و پرستش کنید. باتوجه به این آیه پیداست که وجود مقدس ائمه معصوم در درگاه الهی مقام ویژه ای دارند و به عبارت دیگر از طریق آن هاست که خداوند متعال عبادت می شود و هرگونه پرستشی به غیر از وساطت آن ها کفر است. هم چنین در روایتی آمده اگر خداوند را با استفاده از آن چه که در توهمتان از او دارید عبادت کنید این هم کفر به حساب می آید. عبادت از طریق معنی این اسماء هم شرک محسوب می شود. بنابراین عبادت خداوند از راه حقیقت این اسماء در ظاهر و باطن صحیح است و اینگونه افراد هم جزء شیعیان حقیقی محسوب می شوند. همه عالم از وجود مقدس این اسماء آکنده شده است و جز از راه واسطه قرار دادن معصومین و توسل به آن ها خدای متعال شناخته نمی شد. البته باید بدانیم که دشمن و شیطان پیوسته در کمین اند تا راه ها و اشخاص دیگر را به جای وساطت معصومین قرار بدهند و ما را از این مسیر دور کنند.

عبادت از طریق اسماء حسنی

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و اللعنۀ علی اعدائهم اجمعین. در سوره اعراف بعد از یک سیری که در آیات قبل است، خدای متعال می فرماید: «وَ لِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَ ذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»(اعراف/١٨۰) خدای متعال اسمای حسنایی دارد، پس او را با این نام ها بخوانید. این عبارتی که اینجا گفته شده «فَادْعُوهُ بِهَا» یک معنای جامعی دارد و فقط به معنی دعا کردن نیست لذا بعضی از مفسرین بزرگوار گفته اند این دعا در اینجا به معنی عبادت است. خدا را وقتی می خواهید عبادت کنید، از طریق اسماء حسنا عبادت کنید، وقتی می خواهید دعا و التجاء کنید و از او بخواهید و اعلام فقر و نیاز به درگاهش کنید، از طریق اسماء حسنای او به او اظهار نیاز کنید و کسانی را که الحاد در اسماء الهی دارند را رها کنید، آن ها در این اسماء انحراف ایجاد می کنند پس شما با آنها همراه نشوید.

«سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» اینها به زودی مجازات عمل خودشان را خواهند دید. در تفسیر شریف المیزان به همین «سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» تمسک کردند، فرمودند: پیداست این الحاد صرفا در دعا و درخواست نیست «يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ» در عمل و زندگی شان است. یعنی از طریق غیر اسماء حسنی، خدا را عبادت می کنند. شما وقتی می خواهید خدا را عبادت کنید از طریق اسماء الهی خدا را عبادت کنید و آنهایی که الحاد و انحراف در این اسماء ایجاد می کنند، پاداش و مجازات عمل خودشان را خواهند دید.

یکی از عناوینی که در قرآن برای ائمه بیان شده و با این عنوان معرفی شدند و شاید در صدر اسامی ائمه هم هست، این است که ائمه با اسمای حسنای الهی معرفی شدند. ما وقتی می خواهیم خدا را عبادت کنیم یا او را صدا بزنیم و اعلام فقر و عجز کنیم، باید یک معرفتی به حضرت حق پیدا کنیم. چطوری خدا را صدا بزنیم؟ خدای متعال یک اسمائی برای خودش در قرآن و کتب آسمانی معرفی کرده و ائمه و انبیاء و اولیاء و اوصیاء الهی خدا را به اسم هایی معرفی کردند، نظیر همین نام هایی که در دعاها می بینید و خیلی هایش را در دعای جوشن کبیر و شب های ماه رمضان خوانده اید.

در قرآن به طور فراوان خدای متعال با این اسماء یاد شده است، در سوره مبارکه توحید چندین اسم برای خداوند وجود دارد «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ»(توحید/١-2) الله، احد، صمد، اینها اسامی خدا هستند. یا فرض کنید «هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ * هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ»(حشر/٢٢-23) این ها همه اسماء حسنای الهی هستند، ملک و قدوس و سلام و مومن و مهیمن و سایر اسماء حسنای الهی مثل حی و قیوم و علی و عظیم و... که برای خدای متعال در قرآن ذکر شده و تعدادش هم زیاد است. بنابراین وقتی می خواهید خدا را عبادت کنید با این اسماء عبادت کنید، وقتی می خواهید دعا کنید با این اسماء دعا کنید.

کفر، عبادت خدا با توهم خود

همین اسمائی که ما می بینیم در قرآن آمده، یک الفاظ و معانی دارد که از طریق آن ها باید به سمت خدای متعال توجه پیدا کنیم. تا وقتی مثلا خدای متعال را با نام الله یاد می کنیم و صدا می زنیم، یا اسم رحمن و رحیم و حی و قیوم، در واقع از طریق این اسماء خدا را مخاطب قرار می دهیم و به سویش اعلام فقر می کنیم، اعلام نیاز به حضرت حق می کنیم.

یکی دو تا روایت در ترجمه این آیه شریفه میخوانم که مشابه یک روایت در کافی هم هست. مرحوم علی بن ابراهیم در تفسیرشان از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمودند: «مَنْ عَبَدَ اللّهَ بِالتّوَهّمِ فَقَدْ كَفَرَ»(1) کسی که بخواهد خدا را عبادت کند و با توهم خودش او را عبادت می کند، کافر است و این پرستش خدا نیست. ما حق نداریم خودمان یک خدایی برای خودمان بسازیم و اسامی ای برای او درست کنیم بعد مثلا در مقابل او تواضع و خشوع کنیم یا از او چیزی بخواهیم «مَنْ عَبَدَ اللّهَ بِالتّوَهّمِ فَقَدْ كَفَرَ» پس باید از طریق اسمائی که خدای متعال و معصومین برای حضرت حق بیان کردند، خدا را شناخت و بندگی کرد و از او در خواست نمود.

«وَ مَنْ عَبَدَ الِاسْمَ دُونَ الْمَعْنَی فَقَدْ كَفَرَ» حالا اگر کسی اسماء را عبادت بکند و در حقیقت خود این اسماء را بپرستد و آن را مخاطب قرار بدهد و از این ها چیزی بخواهد، این هم کافر است. «وَ مَنْ عَبَدَ الِاسْمَ وَ الْمَعْنَی فَقَدْ أَشْرَكَ» اگر کسی اسم را با معنایش یعنی هر دو را عبادت کند، این هم مشرک است. پس راه درست چیست؟ «وَ مَنْ عَبَدَ الْمَعْنَى بِإِيقَاعِ الاسْمَاءِ عَلَيْهِ» معنی را عبادت کند، وقتی می گوید: الله آن حقیقتی که این اسم از آن حکایت می کند، وقتی می گوید: رحمان یا رحیم و احد و صمد، آن حقیقتی که این اسم از او حکایت می کند را عبادت کند.

شیعیان حقیقی امیرالمومنین

اما چطور؟ به آن حقیقت که راه ندارد. «بِإِيقَاعِ الاسْمَاءِ عَلَيْهِ» این اسماء را طریق قرار بدهد و از طریق آن ها حقیقت و معنا را عبادت کند. «بِصِفَاتِهِ الَّتِي وَصَفَ بِهَا نَفْسَهُ» با آن صفاتی که خدای متعال خودش را توصیف کرده، با این صفات آن معنا را ببیند، حقیقت موصوف را ببیند و حضرت حق را از طریق این اسماء مخاطب قرار بدهد و دعا یا عبادت کند «فَعَقَدَ عَلَيْهِ قَلْبَهُ وَ نَطَقَ بِهِ لِسَانُهُ فِي سَرَائِرِهِ وَ عَلَانِيَتِهِ» زبانش هم به همین گویا بشود و قلبش هم به همین گره بخورد، البته واقعا با قلبش باشد نه اینکه با توهم خدا را عبادت کند، نه اسماء را عبادت کند و نه آن را شریک قرار بدهد از طریق این اسماء و صفات حقیقت حضرت حق را عبادت کند و قلب و ظاهر و باطنش را هم بر همین منوال قرار بدهد «فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ أَمِيرِاَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ حَقّاً».

اولیاء و شیعیان حقیقی امیرالمومنین حقیقتا این ها هستند. کسانی که خدای متعال را وقتی عبادت می کنند، نه با توهم و خیال خودشان است و آن اسمائی را که خدای متعال برای خودش بیان کرده را هم نمی پرستند و آن را شریک عبادت قرار نمی دهند. از طریق این اسامی و صفات حضرت حق را عبادت می کنند و از او درخواست دارند، در حقیقت این اسامی واسطه عبادتند، طریق عبادتند و هیچ وقت هم حذف نمی شوند. حضرت فرمود: «فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ أَمِيرِاَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ حَقّاً» اولیاء حقیقی امیرالمومنین این ها هستند، شیعیان حقیقی این ها هستند.

حالا این معنای ظاهری آیه است که ما هم واقعا خدا را وقتی عبادت می کنیم و او را صدا می زنیم، یک راهی به خدا پیدا می کنیم دیگر و آن راه توهم خودمان نیست. اسماء و صفاتی خدای متعال برای خودش بیان کرده و ما هم این اسماء را ذکر می کنیم و البته که این اسماء هم معبود ما نیستند. این اسماء ما را به یک حقیقتی هدایت می کنند که ما آن حقیقت را عبادت می کنیم و آن را مورد دعا و مناجات و درخواست قرار می دهیم. نام های خدای متعال یک معنای ظاهری دارد که همین اسامی هستند که در قرآن و امثال اینها می بینیم و یک معنای باطنی هم دارند.

نسبت ائمه و خداوند در مقام عبادت

حقایقی در عالم وجود دارد که آن حقایق اسماء الهی و مخلوق خدای متعال و طریق معرفت الله هستند. در کتاب توحید کافی روایات متعددی را در این زمینه آورده که برای این که بشود به خدای متعال معرفت پیدا کنیم و او را مورد عبادت قرار بدهیم، یک اسمائی را آفرید تا از طریق این اسماء عبادت بشود. پس اگر این اسماء خلق نمی شد، امکان عبادت خدای متعال هم فراهم نبود، هم چنین این اسمائی که خدای متعال آفریده و روایاتش هم مفصل است، خودش ظاهر و باطن دارد و این اسماء غیر از این الفاظ یا معانی این الفاظ هستند و به عبارت دیگر یک حقایقی در عالم هستند که این معانی به آنها منطبق می شود.

همه شما در دعای کمیل این جمله را خواندید: «وَ بِأَسْمَائِك الَّتِی مَلَأَتْ أَرْكانَ كلِّ شَیءٍ» اسماء الهی سراسر عالم را پر کرده اند و همه عالم مملوء از آن هاست لذا برای پرستش خدای متعال آن اسماء باید واسطه قرار بگیرند و با آن ها عالم اداره و تدبیر می شود. امام صادق علیه السلام در خصوص اسمائی که خدای متعال آفریده تا از طریق آن عبادت بشود و در روایتی در کافی شریف آمده است، فرمودند: «نَحْنُ وَ اَللَّهِ اَلْأَسْمَاءُ اَلْحُسْنَى» آن اسماء حسنای الهی که خدا فرموده به وسیله او خدا را عبادت کنید، ما هستیم. بعد فرمودند: آن اسماء حسنای الهی که «اَلَّتِي لاَ يَقْبَلُ اَللَّهُ مِنَ اَلْعِبَادِ عَمَلاً إِلاَّ بِمَعْرِفَتِنَا»(2) از احدی خدای متعال عبادت و طاعت و عمل را قبول نمی کند مگر با معرفت ما. بنابراین اسمای حسنایی که طریق عبادت خدا هستند، معصومین اند.

پس این که نسبت ائمه در مقام عبادت با خدای متعال چیست، همانی است که حضرت در روایت فرمودند. فرمودند: اگر بدون وساطت اسمای حسنا خدا را بپرستی، این کفر است. «مَنْ عَبَدَ اللّهَ بِالتّوَهّمِ فَقَدْ كَفَرَ» مثل این که کسی خدایی برای خودش درست می کند و این آدم کافر است از طرفی اگر خود این اسماء را هم بپرستی، این هم کفر است. ما ائمه را نمی پرستیم و عبادت نمی کنیم بلکه در برابر آن ها تواضع می کنیم و خضوع داریم. حتی آن سجده ای که ملائکه در مقابل حضرت آدم کردند، به منزله عبادت حضرت آدم نبود.

امیرالمومنین فرمودند: تواضع در مقابل حضرت آدم و یا عبادت خدا بود. ولی در عین این که این اسماء حسنا را عبادت نمی کنیم یعنی نه خودشان را عبادت می کنیم و نه آنها را شریک در عبادت قرار می دهیم، اما هیچ گاه نمی شود خدا را پرستید الا از طریق این اسماء حسنی. «وَ مَنْ عَبَدَ اَلْمَعْنَى بِإِيقَاعِ اَلْأَسْمَاءِ عَلَيْهِ بِصِفَاتِهِ اَلَّتِي وَصَفَ بِهَا نَفْسَهُ فَعَقَدَ عَلَيْهِ قَلْبَهُ وَ نَطَقَ بِهِ لِسَانُهُ فِي سَرَائِرِهِ وَ عَلاَنِيَتِهِ» یعنی قلب انسان به این راه گره بخورد که از طریق ائمه خدا را عبادت بکند لذا طریق عبادت خدا همیشه معصوم است و غیر از این راهی برای عبادت وجود ندارد و نمی شود این طریق را هم حذف کرد، همیشه طریق عبادتند و البته بسیار واضح است که خودشان را هم ما نمی پرستیم.

خدای متعال می فرماید: یک اسمای حسنایی است و غیر از این الفاظ و معانی آن، یک حقایق دیگری در عالم هست که اینها اسماء الهی هستند و همانطور که گفتم در روایات از خلقت اسماء و نحوه ظهورشان در عالم ظاهر و باطنی که این اسماء دارند به طور مفصل بحث شده که باید در جای خودش ادامه پیدا کند ولی آنطور که در حدیث آمده فرمودند: اسما حسنی ما اهل بیت هستیم، هیچ اسمی از اسامی الهی نیست الا این که در معصوم محقق می شود.

ایجاد انحراف در اسماء الحُسنی

این تعبیر در دعای ماه رجب از وجود مقدس امام زمان سلام الله علیه نقل شده است که «وَ مَقَامَاتِكَ الَّتِي لاَ تَعْطِيلَ لَهَا فِي كُلِّ مَكَانٍ» اسماء الهی تعطیل بردار نیست و در هر مکان و مقامی که باشید، آن اسماء هستند. «یَعْرِفُکَ بِهَا مَنْ عَرَفَکَ» هرکس تو را شناخته، از طریق آن اسماء شناخته، «لاَ فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا إِلاَّ أَنَّهُمْ عِبَادُكَ وَ خَلْقُكَ» هیچ فرقی بین تو و آنها نیست الا این که آنها عبد و مخلوق اند.

مکرر عرض کردم که این جمله دو طرف دارد: یک طرفش این است که آنها مخلوق و عبدند، خب این خیلی فرق بزرگی است. اما این «لاَ فَرْقَ» یعنی چه؟ «لاَ فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا إِلاَّ أَنَّهُمْ عِبَادُكَ وَ خَلْقُكَ» اگر کسی این فرق را نگذارد که اینها مخلوق و معبود هستند، این غلو است و از دایره ایمان خارج است ولی اگر بعد از این که اینها مخلوق و معبودند فرق دیگری گذاشت و«لاَ فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا» را نفهمید، باز هم کوتاهی در مقام ائمه است. بعد از آن در این دعا می فرماید: «بِهِمْ مَلَأْتَ سَمَاءَكَ وَ أَرْضَكَ» تمام سماء و ارض خودت را و همه این عوالم را از این اسماء پر کردی «حَتَّى ظَهَرَ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ» ظهور حقیقت توحید در عالم به واسطه این اسماء حسناست. لذا هم معرفت از طریق آنها واقع می شود «بِنَا عُرِفَ اَللَّهُ» هم عبادت «بِنَا عُبِدَ اَللَّهُ»(3).

پس این که امام طریق عبادت است، اصلا قابل حذف نیست. معنایش این نیست که ما عبادت می کنیم، توسل هم می کنیم بلکه یعنی از طریق اسماء حسنا از طریق این ذوات مقدس هم خدا شناخته شده و هم عبادت می شود. یکی از طرح هایی که دشمنان نبی اکرم داشتند که قرآن در این آیه از آن یاد می کند، الحاد و انحراف در اسماء است.

می خواستند جای این اهل بیت که واسطه و طریق عبادتند و ولایت آنها اقامه عبادت و بندگی در عالم می کند، دیگران را قرار بدهند. الحاد در اسماء یعنی این، یعنی یک شخصیت ها و اسامی دیگری را بیاورند و واسطه در عبادت قرار بدهند. این روایاتی که می بینید «أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمْ اقْتَدَيْتُمْ اهْتَدَيْتُم‏» به هر کسی که یک ساعتی با حضرت نشسته و برخواسته اقتدا کنید، هدایت می شوید این همان انحراف در اسماء است. «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌ فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمائِهِ» یعنی یک عده ای می خواهند مسیر عبادت خدا را عوض بکنند. اگر ما متمسک به این اسماء حسنی بشویم، متولی به آن ها بشویم، حقیقت این اسماء در وجود ما جاری می شود، در واقع ما از طریق آنها عبادت می کنیم و نور امام در وجودمان جاری می شود.

او مخلوقی است که «لاَ فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا إِلاَّ أَنَّهُمْ عِبَادُكَ وَ خَلْقُكَ» در یک مقامی است که اگر او را طریق برای عبادت قرار بدهیم، خدا عبادت می شود و نمی شود جایش فرد دیگری را گذاشت. اینطور نیست که جای نبی اکرم ما بتوانیم یک شخص دیگری را قرار بدهیم و از طریق او عبادت کنیم، یا اینکه حتی حضرت را حذف کنیم و بگوییم خودمان عبادت می کنیم. آن اسم اعظمی که واسطه در عبادت خداست و هر کسی می خواهد خدا را عبادت کند از طریق او باید عبادت کند، این معصومین هستند.

حقیقت و باطن اسماء

این روایت را مکرر عرض کردم و به این لسان هم زیاد روایت داریم که ائمه فرمودند: خدای متعال ما را طریق معرفت و طاعت خودش قرار داده «إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَوْ شَاءَ لَعَرَّفَ اَلْعِبَادَ نَفْسَهُ وَلَکِن جَعَلَنا»(4) اگر خدای متعال می خواست، خودش را مستقیم معرفی می کرد ولی ما را باب و سبیل و صراط و وجه قرار داده است. ما باب الله هستیم، ما سبیل الله و صراط الله و وجه الله هستیم. «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِنَّمَا أَحَبَ أَنْ يُعْرَفَ بِالرِّجَالِ وَ أَنْ يُطَاعَ بِطَاعَتِهِمْ»(5) مگر عبادت یعنی چی؟ خدای متعال خواسته از طریق معرفت رجالی شناخته بشود و اطاعت بشود پس آنها را سبیل و وجه خودش قرار داده است.

پس یکی از مهمترین عناوین ائمه در قرآن، اسماء حسناست. هر اسمی از اسماء حقیقی حضرت حق که در عالم جاری شده و به واسطه او عالم اداره می شود و ما باید از طریق او به خدا نزدیک بشویم. هر کاری می خواهید انجام بدهید «استَعينوا بِاللَّهِ»(اعراف/١٢٨) باید از اسم الهی استعانت داشته باشید. آن اسمی که ما به او استعانت می کنیم، حقیقت آن اسم و باطنش وجود مقدس امام زمان و وجود مقدس نبی اکرم و اهل بیت اند. حالا این بحث یک بحث پردامنه ای است و از آن طرف هم تمام تلاش دشمن این است که طریق دیگری برای پرستش خدا قرار بدهد و اگر از طریق دیگر رفتید، راه عبادت و پرستش نیست بلکه طریق شیطنت و غفلت است. آنها ظرف اسماء حسنای الهی نیستند که بشود از طریقشان به خدا رسید، این اسماء را خدای متعال واسطه در معرفت و واسطه در عبادت قرار داده و دست ما هم نیست.

یک حدیث نورانی از امام رضا علیه السلام در کافی مفصل نقل شده که فرمودند: امامت یک چیزی نیست که دیگران بتوانند در آن دست ببرند «اِنَّ الاِمامَةَ خِلافَةُ اللّه و خِلافَةُ الرَّسُولِ»(6) مقام خلافت خدای متعال است، وساطت در عبادت و معرفت دست ما نیست.

حالا این داستان یک داستان پردامنه ای است و دو طرف دارد. به نظر می رسد شاید محور آیات قرآن که مقامات ائمه را بیان می کند، همین آیه است و محور آیاتی که نقشه ها و طرح های دشمن را هم بیان می کند، باز همین آیه است، در حقیقت محور کار دشمن الحاد در اسماء است و طریق عبادت خدا را می خواهد تغییر بدهد. شیطان همین را می گفت دیگر، اصلا سخن شیطان همین بود. خدای متعال می فرمود: از طریق خلیفه من باید من را عبادت کنی و او می گفت: من از راه دیگری می خواهم بیایم و وقتی عبادت و سجده نکرد در روایت آمده که به خدای متعال عرضه داشت: خدایا تو این تکلیف را از من بردار، هرچه بخواهی و هر طور که بخواهی عبادتت می کنم. خدای متعال فرمود: نمی شود و عبادت من باید از آن راهی باشد که من گفتم. الحاد در اسماء یعنی همین؛ یعنی بخواهند یک راه دیگری را واسطه قرار بدهند. همین کار را هم کردند، می خواهند جای امیرالمومنین و جای نبی اکرم و دیگر اهل بیت، دیگران را قرار بدهند که این الحاد در اسماء است.

رسیدن به فضل الهی در دعای وداع امام سجاد علیه السلام

در این فرصت باقیمانده یک نکته ای را عرض کنم و آن اینکه احتمالا امشب شب آخر ماه مبارک رمضان هست و گفته شده دعای وداع ماه رمضان امشب خوانده بشود. البته اگر خوانده نشود، فردا هم خوب و مستحب است و خواندنش فضیلت دارد ولی اصل دعای وداع آخر ماه رمضان از اعمال شب است که انسان امشب وداع کند، به خصوص دعای وداع امام سجاد علیه السلام اگر خوانده بشود. حضرت ما را سیر می دهند و آن کسانی که از غافله عقب مانده اند و نتوانسته اند خودشان را به غافله ماه رمضان برسانند، برای این که ان شاء الله به غافله ماه رمضان برسند، امشب این دعا را بخوانند و به امام سجاد علیه السلام متوسل بشوند تا حضرت در معانی این دعا سیرشان بدهند چون من مکرر عرض کردم دعایی که از معصوم نقل شده، اگر با توسل به آن معصوم بخوانیم ما را در مقامات دعا سیر می دهند و چنانچه سیر در دعای ماه رمضان حاصل بشود، حضرت ما را به یک نقطه ای می رسانند که ما از کوتاهی های خودمان در ماه رمضان هم ثواب کسب می کنیم.

بعد از این که حضرت ماه رمضان را توضیح می دهند و ثواب هایش را ذکر می کنند، وداع های سنگینی با این ماه دارند. اگر کسی با حضرت همراه بشود و آن فضیلت های ماه را ببیند و بعد به این خداحافظی ها برسد، آن وقت این حالت در او ایجاد می شود «اَللَّهُمَّ فَلَكَ الْحَمْدُ» در اولین قدم به مقام حمد می رسد. خدایا! تو کم نگذاشتی، تو ماه رمضان را که آوردی، هیچ از ناحیه تو نقصی نبود و آنهایی که بهره مند شدند، از همین ماه بهره مند شدند و اگر من بهره ای نبردم، تو مقصر نیستی و کار خودت را به خوبی انجام دادی. «إِقْرَاراً بِالْإِسَاءَةِ وَ اعْتِرَافاً بِالْإِضَاعَةِ» قدم دوم این است که انسان اقرار کند به این که در ماه رمضان بد عمل کرده است. در مرحله سوم اعتراف کند به این که فرصت سوزی کرده و فرصت ها را ضایع کرده است.

حالا اگر کسی این قدم ها را با حضرت برداشت و این حالات یعنی حمد و اقرار و اعتراف و ... در او پیدا شد، یک چیزهایی که نیازمند سیر است و بعضی ها باید یک عمر زحمت بکشند تا آن را کسب کنند، اگر کسی با امام سجاد علیه السلام این دعای وداع را بخواند، حضرت بهش عنایت می کنند و ممکن است سیرش بدهند و او را به همین نقطه ای که سال ها تلاش می خواهد، برسانند. در چهارمین قدم «وَ لَكَ مِنْ قُلُوبِنَا عَقْدُ النَّدَمِ وَ مِنْ أَلْسِنَتِنَا صِدْقُ» شخص به یک نقطه ای می رسد که قلبش با پشیمانی گره میخورد. اگر من یک گنجی در اختیارم بود، کوتاهی کردم و یک دزدی آمد و برد یک عمری پشیمانم.

اگر کسی بفهمد که فرصت های ماه رمضان چه قیمتی داشتند، طبیعتاً قلبش با ندامت گره می خورد و زبانش صادقانه عذرخواهی می کند. حالا که اینطوری شد اگر این چهار، پنج قدم را با امام سجاد طی کرد و به این نقاط رسید، آن وقت درهای فضل خدا به روی انسان باز می شود و انسان فضل پروردگار را مشاهده می کند، می فهمد که فقط مسئله عدل نیست. چون اگر عدل باشد، کسانی که زحمت نکشیدند، باید محروم بشوند.

خب یک عده ای از روز عید فطر سال گذشته تا الان زحمت کشیدند و رجب و شعبان را روزه گرفتند و تمام شب ها را مراقبه کردند، ختم قرآن، مراقب زبان و گوش و همه اعضاء و جوارح و جوانحشان در بندگی خدای متعال بودند و ماهایی که کوتاهی کردیم، اگر بخواهیم به ماه رمضان برسیم، این مسیر را با امام سجاد علیه السلام طی می کنیم و درهای فضل خدا به روی ما باز می شود. وقتی درها باز شد و فضل خدا را دیدیدم، آن وقت از گناه خودمان هم انتظار ثواب داریم «فَأْجُرْنَا عَلَى مَا أَصَابَنَا» خدایا ما کوتاهی کردیم ولی غصه دار کوتاهی های خودمان هستیم. تو یک پاداشی به ما بده «أَجْراً نَسْتَدْرِكُ بِهِ الْفَضْلَ الْمَرْغُوبَ فِيهِ» که تمام فضائل ماه رمضان که دیگران را ترغیب کردی بروید این فضائل را به دست بیاورید و هم چنین می فرمایی: «مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ»(نساء/٧٧) همه دنیا اندک است، عوض همه آن فضیلت ها را پر بکند. یک پاداشی به ما بده، ما انسان های مصیبت زده مهمان تو بودیم و در این مهمانی کوتاهی کردیم و دست مان خالی است و حالا غصه داریم، برای این که غصه دار بیرون نرویم، یک عوضی بده که فضیلتی که همه آن ثواب هایی که تو ترغیب کرده بودی، برایمان جبران بشود.

ان شاء الله خدای متعال توفیق بدهد در این لحظات آخر اگر غافل بودیم به فضل الهی برسیم و راه را طی کنیم و ان شاء الله از سرمایه هایی هم که در این ماه خدا به ما داده هم مراقبه کنیم که از دست نرود و اسیر خطوات شیطان نشود و نقشه های شیطان ثمرات ماه رمضان ما را به باد ندهد.

پی نوشت ها:

(1) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 87

(2) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 144

(3) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 145

(4) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 184

(5) بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج‏1، ص: 531

(6) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 200