نسخه آزمایشی
پنج شنبه, 09 فروردين 1403 - Thu, 28 Mar 2024

جلسه ششم محرم حسینه آیه الله مرعشی/ انحراف در معناي دين، رخنه اي مديريت شده كه دست مسلمانانِ مدعي را به خون سيد الشهدا آلوده كرد

متن پيش رو، خلاصه ششمین جلسه سخنراني حجت الاسلام و المسلمين ميرباقري در ایام محرم الحرام سال 92 (به تاریخ 19 آبان ماه) می باشد که در حسینیه مرحوم آیة الله مرعشی نجفی برگزار شده است. ایشان در این جلسه به مسئله انحراف دین پرداخته و ارتباط آن را با واقعه عاشورا بیان می کنند. متن کامل این جلسه بزودی به شکل مقاله ای مستقل در همین پایگاه منتشر خواهد شد.

كساني كه واقعه عاشورا را به پا كردند به ظاهر مسلمان بودند و امام حسين (عليه السلام) را مي شناختند. قيام سيد الشهداء هم يك امر مخفي نبود بلكه ايشان آشكارا از مدينه خارج شدند. در ابتداي روز عاشورا حضرت دو خطبه خواندند. در اين دو خطبه خودشان را معرفي كردند و بار ديگرحجت بر همه تمام شد. ديگر كاملا روشن شد كه اگر كسي امروز در مقابل ايشان بايستد، دستش به ريختن خون حضرت آلوده خواهد شد و كار با كشتن و كشته شدن تمام مي شود. حال سؤال اين جا است كه چه رخنه اي در امت ايجاد شده بود كه در اين فاصله كوتاه بعد از رسول خدا (كساني كه روز عاشورا به نماز ايستادند)، دستشان را به خون سيد الشهداء آلوده كردند.

اصل انحراف، تلقي اي از اسلام بود كه بعد از ثقيفه ايجاد كردند. دستگاه حاكميت، اساسا به دنبال برچيدن فرهنگ توحيد بود و اين مطلب، از نوع حرف هايي كه در دوران امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) مي زدند كاملا فهميده مي شود. تحريف در دين تا آن جايي پيش مي رود كه حتي مفهوم توحيد را تحريف كردند و اين يك مسأله مديريت شده بود، نه آن كه يك شبهه و يا صرفا يك حس كاوشگري باشد.

تحريف اصلي، «حسبنا كتاب الله» است. اين به منزله انكار توحيد، نبوت و ولايت است. چراكه دين، صرفا گزاره نيست تا گزاره هاي كتاب الهي كافي باشد. بلكه باطن دين ولايت ولي الله است و سرّ دين توحيد است. حقيقت دين تسليم در برابر امير مومنان است.

تأكيد بر ولايت امير مؤمنان به دليل اين است كه ولايت ايشان جريان توحيد و ولايت نبي اكرم است. دين فطري كه در انسان ها قرار داده شده، مجموع توحيد، نبوت و ولايت است. باطن دين، تولي و تبري است و فروع آن، مناسك اين تولي و تبري است.

كار اصلي ثقيفه همين بود كه دين را در قرآنِ بدون امام خلاصه كرد؛ گويا كه قرآن نقشه اي است كه با وجود آن نيازي به ولايت نيست. بلكه بايد اين نقشه را گرفت و رفت. و اتفاقا چون هر كسي خود، اين نقشه را تفسير كرد مكاتب مختلفي پيدا شد.

بدون امام و وساطت وليّ، شريعت پيكر بي روح است و ديگر نمي تواند جريان و امتداد توحيد باشد. در زمان غيبت حضرت ولي عصرنيز، حلقه اتصال شيعيان با اهل بيت عليهم السلام، تنها از طريق خط مستقيم فقاهت شيعي ممكن است.