نسخه آزمایشی
جمعه, 31 فروردين 1403 - Fri, 19 Apr 2024

جلسه دهم هیات ثارالله/ اعراض از ولایت اهل بیت بعنوان مصلحان حقیقی عالم؛ یکی دیگر از ریشه های فساد

متن زیر سخنرانی شب دهم محرم جناب آیت الله سیدمحمدمهدی میرباقری است که به تاریخ 8 شهریور 99 در هیات ثارالله قم ایراد شده است. ایشان بیان می دارد که منافقان و دشمنان اسلام از صدر اسلام تا کنون همواره خواستند که نوع دیگری از دینداری را ارائه دهند که یک دینداری تحریف شده و دنیا مدارانه است اما به ظاهر یک دینداری عقل مدارانه است. در عصر حاضر نیز همین شیوه ادامه دارد و دینداری حقیقی را به عنوان یک دینداری سفیهانه معرفی می کنند. خدای متعال در قرآن می فرماید که زمین به وسیله خدا اصلاح شده و از مردم می خواهد که دیگر در آن فساد نکنند اما یک فساد بزرگ که همان تغییر مسیر خلافت الهی و ولایت حقه اهل بیت به سمت ولایت طاغوت است اتفاق افتاد و قیام سید الشهدا برای بازگرداندن مسیر ولایت به مدار حق و توحید می باشد.

تعریف و طراحی منافقان از دینداری از صدر اسلام تاکنون

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم والحمدلله رب العالمین و صل الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و اللعن علی أعدائهم أجمعین. «إِنِّي لَمْ أَخْرُجْ بَطِراً وَ لَا أَشِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ أَطْلُبُ الصَّلَاحَ فِي أُمَّةِ جَدِّي مُحَمَّدٍ أُرِيدُ آمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَسِيرُ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ سِيرَةِ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب‏»(1) شب عاشوراست و فرصتی استثنایی برای ذکر مصیبت و توجه به مصیبت های سیدالشهداست. مختصری بحث شبهای گذشته را ادامه می دهم.

عرض ما در باب این جمله حضرت بود که حضرت فرمودند قیام من برای اصلاح در امت است. از این جمله استفاده می شود که یک فسادی در مقیاس امت حضرت اتفاق افتاده بود؛ که ریشه های این فساد را در بعضی آیات قرآن جستجو می کردیم. از منظر قرآن این فساد ناشی از علو و استعلا و نقض عهدها و قطع آن روابطی است که خدای متعال در مورد آن فرمود «يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ميثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْض‏»(بقره/27)، که ناشی از احساس استغناء و طراحی هایی که مستند به استغناء انسان است و دست بردن در موازین و مکیال هایی که خدا در عالم قرار داده و جابجا کردن این موازین است که در داستان حضرت شعیب است و یکی هم جریان منافقین بود که آنها هم فسادشان از جنس خاص خودش است و به فرموده قرآن «وَ إِذا قيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ * أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ * وَ إِذا قيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ»(بقره/11-13) فساد آنها از این جنس است که یک دین دیگری می خواهند بیاورند و در دین خدا می خواهند دست ببرند و دین را تحریف کنند و دین داری متدینین و مومنین را یک دینداری سفیهانه می دانند؛ کانه یک دین عقلایی برای خودشان درست می کنند که محور عقل و فهم خودشان است همه چیز را بر مدار خودشان و دینداری شان می سنجند و دینی که درست می کنند، دین بر مدار خود است.

فرق منافق با کافر این است که کافر بیرون از چارچوبه های دین است و هیچ اعتقادی نه در ظاهر نه در باطن ندارد؛ اما منافقی که باطناً با کفار است، ظاهراً در وادی اسلام است و فسادی که می کند این است که دین تحریف شده ای درست می کند که همان دین دنیا مدارانه است و دینداری که با پرستش دنیا و گرایش به دنیا جمع نمی شود را دینداری سفیهانه می داند.

این همان کاری است که در صدر اسلام اتفاق افتاده و تا الان این مسیر ادامه دارد که یک دین دیگری تعریف می کنند. من نمی خواهم نسبت بدهم؛ اما این همان جریانی است که دشمنان اسلام و غرب در دوران ما روی آن در دنیای اسلام سرمایه گذاری می کنند و غرب گراهای داخل دنیای اسلام را با یک تدابیری شبکه سازی می کنند. یکی از کارهایشان همین است که یک دینداری جدیدی با اسم میانه روی درست می کنند. این کاری است که غرب از دو دهه قبل روی آن سرمایه گذاری کرده که دنیای اسلام را بین دو قرائت از اسلام مخیر کند: قرائت خشن و کور از جنس داعش و قرائتی که نامش را قرائت میانه روی و اسلام میانه رو می گذارد که ترجمه اش به یک شکلی اعتدال می شود. یک قرائتی از اسلام ارائه می کنند که در آن جهاد و مقاومت و استقامت نیست. یک قرائتی از اسلام ارائه می کنند که با همه مناسبات دنیای مدرن می سازد و به تعبیر دیگر جریان توسعه گراها در دنیای اسلام است؛ البته این هم من نسبت نفاق نمی دهم ولی احساس می کنم این هم یک جنس از این نوع اسلام است. اسلامی که اسلام متدینین و اسلام انقلابی را یک انقلاب سفیهانه می دانند که یعنی این روش عقلایی نیست و متهم می کنند به بی خردی که در آن تعقل و عقلانیت نیست.

اساس این مسئله هم آن چیزی است که از دل سقیفه و پیروانشان بیرون آمد. بنی امیه و دیگران که بر اساس روایات اسلامی که بر مدار توحید و نبوت و ولایت است و اسلامی که باطنش ولایت و ظاهرش شریعت است را تأویل و تنزل به حد شریعت می دهند. شما وقتی امام را حذف کردید می توانید شریعت را به نفع خودتان تحریف کنید. این اتفاق در دنیای اسلام افتاده هم امکان اتصال به حضرت حق قطع شده و هم شریعت تحریف شده است. این دو اتفاق اساسی است.

امیرالمومنین؛ مدار اصلاح عبودیت در عالم

یک نکته دیگری را هم کوتاه اشاره می کنم. یک بحثی را خدای متعال در آیات معروف به سخره سوره مبارکه اعراف که آن هم یک نوع دیگری از عوامل فساد در عالم است، بیان می فرماید «إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في‏ سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثيثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمين‏»(اعراف/54) در این آیه شریفه صحبت از حاکمیت حضرت حق بر عوالم است. مسیر خلقت سماوات و ارض را حضرت حق بیان فرمودند که رب شما یک چنین موجود مقدس و متعالی است که سماوات و ارض را در شش روز آفریده است. حالا بحث تفسیر این آیه نیست که این شش روز ناظر به کدام شش مرحله است؛ زیرا پیداست این یوم و روزی که ما در منظومه شمسی درک می کنیم مقصود نیست. این بخشی از نظام خلقت است و در شش دوران خدای متعال این عالم را آفریده و او مسلط بر عرش عالم است. عرش عالم همه عوالم خلقت را در بر می گیرد در واقع عرش الهی شامل همه سماوات و ارض است. شب را بر روز می پوشاند و شب به دنبال روز به سرعت در حرکت است و خورشید و ماه و ستارگان همه مسخرات به امر هستند.

نکته این است که می فرماید «أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمين‏»؛ یعنی هم خلقت عوالم دست اوست هم فرمان او بر عالم جاری است. عالم بر اساس طرح و تدبیر و فرمان او اداره می شود و کس دیگری در عالم نه در خلقت عالم نه در تدبیر عالم حضور ندارد. هیچ امری بر این جهان الا امر او حاکم نیست؛ پروردگار شما یک چنین پروردگاری است.

«ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدين‏»(اعراف/55) بنابراین شما پنهانی با حالت تضرع در همه احوال خودتان این خدا را بخوانید و از او بخواهید و از او استمداد جویی کنید و اگر چیزی می خواهید از او بگیرید. خودتان دنبال طرح برای خودتان نباشید؛ زیرا به جایی نمی رسید سماوات و ارض را او آفریده و بر این عالم  احاطه و تسلط دارد خلق و امر هر دو در دست اوست شما اگر می خواهید چیزی به کف بیاورید از او بخواهید و درخواستن تان هم تضرع و خفا و پنهانی بودن را رعایت بکنید تا به مقصدتان برسید؛ زیرا هرچه می خواهید در اختیار اوست و جای دیگر خبری نیست.

سپس می فرماید «وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَريبٌ مِنَ الْمُحْسِنين‏»(اعراف/56) اگر این مسیر را نرفتید و خواستید از دست غیر خدا بگیرید اگر مسیرتان مسیر تضرع به سوی خدای متعال و درخواست از خدای متعال نبود کارتان به اینجا می کشد که به فساد در ارض رو می آورید. در حالیکه خدای متعال ارض را اصلاح کرده و این زمین هم اصلاح شده است.

اصل فساد از آنجایی شروع می شود که به فرموده قرآن «لَوْ كانَ فيهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتا»(انبیاء/22) یعنی اگر دو اله پیدا شد فساد درست می شود. در این عالم یک اله بیشتر نیست؛ ولی در حوزه ای که به ما سپرده شده اختیار داریم و می توانیم آلهه دیگری برای خودمان اتخاذ کنیم. فساد هم از اینجا شروع می شود.

خدای متعال این ارض را اصلاح کرده و کاری کرده که در ارض، توحید محقق بشود و جریان پیدا بکند و الهه دیگر بساطشان جمع بشود. شما بعد از این اقدام خدای متعال عالم را به فساد نکشانید. عالم در اختیار حضرت حق است تمام کائنات و خلق و امر در اختیار اوست، کاری نکنید که این زمین را به فساد بکشانید.

ما اختیار داریم و همه فسادها از اختیار ما ناشی می شود. قرآن می فرماید «ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ»(روم/41) وقتی ما خدایی در عرض خدا قرار می دهیم و نفس خودمان یا شیطان یا اولیاء طاغوت را به عنوان اله قرار می دهیم و آنها جای خدا پرستیده می شوند، اراده های آنها حاکم بر جهان می شود و فساد درست می شود. خدای متعال می فرماید بعد از آن که علو و استکبار و خود محوری مبدأ فساد در ارض شد، خدای متعال ارض را اصلاح فرموده و حال شما هم «وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها».

روایاتی ذیل این آیه است یکی این است که فرمود «لا تفسدوا فی الارض بعد اصلاحها بمحمد و علی»، اصلاح این عالم بر مدار وجود مقدس نبی اکرم و امیرالمومنین واقع می شود. شجره توحید در این عالم به دست حضرت غرس می شود و به دست حضرت به ثمره می نشیند و عالم بر مدار توحید قرار می گیرد؛ این کار کس دیگری نیست. مصلح کسی است که از عالم غیب می آید و تصرف می کند و مدار عالم را به توحید برمی گرداند و همه فسادها را جمع می کند. این بیان نورانی را وجود مقدس امیرالمومنین در پایان خطبه قاصعه اوضاع جزیره العرب و بساطی که قبل از نبی اکرم پیدا شده بود و فسادی که دامن گیر این جامعه شده بود را می فرمایند که خدای متعال این پیغمبر را فرستاد و همه چیز برگشت، هیچ اتفاق دیگری نیافتاد و شرایط تغییر نکرد؛ یعنی اوضاع اقتصادی تغییر نکرد و هیچ تحولی پیش نیامد فقط با آمدن این پیغمبر همه چیز درست شد، ادامه این اصلاح هم با امیرالمومنین واقع می شود و کس دیگری نیست که بتواند مدار اصلاح باشد. آن مداری که بر مدار او الوهیت درست می شود و در عالم پیش می رود و خدایی خدا و توحید در عالم پیش می رود، این مدار است.

خدای متعال در سوره آل عمران می فرماید «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ كُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُون‏»(آل عمران/103) به یاد بیاورید آن موقعی که شما با هم درگیر بودید و خدای متعال بر محور نبی اکرم قلوب شما را به الفت و ائتلاف رساند. شما در پرتگاه جهنم بودید اما «انقذکم بمحمد صلی الله علیه و اله و سلم». اگر می خواهید این جریان اخوت ادامه پیدا کند راهش این است که «اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً»؛ یعنی در ادامه اینطور واقع می شود که باید بر محور حبل الله تجمع داشته باشید و بر محور امیرالمومنین جامعه درست کنید. او رشته اتصال شما به الوهیت در عالم است و به هر شأنی از شئون حضرت حق بخواهید متمسک بشوید از طریق آن حبل باید متمسک بشوید. تجمع و جامعه سازی و تجمع بر محور امیرالمومنین ادامه آن راهی است که با نبی اکرم شروع شده و آن نزاع ها و فسادها به ائتلاف و اخوت تبدیل شده است.

اگر باید توحید در عالم جاری بشود اگر باید ادامه پیدا کند اگر باید بساط شرک و انانیت و بت پرستی و همه آن عواملی که منشا فساد در زمین هستند جمع بشوند، خدای متعال این بساط را با وجود مقدس نبی اکرم و امیرالمومنین جمع کرده و بعد از جمع کردن این بساط امکان گسترش توحید و پرستش خدا را در عالم فراهم کرده است. فسادی که در امت اتفاق افتاده در این مقیاس است و این شاید مهمترین آیه است که این فساد در امت حضرت را توضیح می دهد.

خدای متعال امت را با امیرالمومنین اصلاح کرده و فسادی که اتفاق می افتد این است که امت از مدار امیرالمومنین خارج بشود و دیگران بخواهند زمام عالم ارض را به دست بگیرند و این جهان را بر طبق میل خودشان اداره کنند که می شود همین چیزی که امروز به پا شده است. خدای متعال می فرماید که بعد از این اصلاح شما افساد نکنید. افساد در امت افساد در این مقیاس است؛ لذا امر به معروفی هم که حضرت دنبال می کنند در همین مقیاس است؛ آنجا که حضرت فرمود «أُرِيدُ آمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ». ابوحنیفه به امام صادق عرض کرد که معروف چیست؟! حضرت فرمودند «الْمَعْرُوفُ فِي أَهْلِ السَّمَاءِ الْمَعْرُوفُ فِي أَهْلِ الْأَرْضِ وَ ذَاكَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ»(2) معروف یعنی خود امیرالمومنین که معروف حقیقی اوست. گفت: آقا منکر چیست فرمود «اللَّذَانِ ظَلَمَاهُ حَقَّهُ وَ ابْتَزَّاهُ أَمْرَهُ وَ حَمَلَا النَّاسَ عَلَى كَتِفِه‏» پس معروفی که تعطیل شده یعنی امامت امیرالمومنین تعطیل شده و منکری که به پا شده یعنی دیگران زمام امت را به دست گرفتند و این اساس منکر است.

قیام سیدالشهداء برای اقامه توحید و ولایت در عالم

این است که کار امت را به جایی رسانده که حضرت فرمود «عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِيَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ يَزِيد»(3) وقتی کار به اینجا منتهی بشود که دست زمامداری امت اسلامی به دست امثال یزید بیافتد که دیگر چیزی از اسلام باقی نمی ماند. این امر به معروفی که حضرت می کنند در این مقیاس است؛ اصلاحی که حضرت می کنند در امت اصلاح در مقیاس این فساد است. این است که می ارزد امام حسین در میدان شهادت بروند و به شهادت برسند که کلمه توحید و ولایت امیرالمومنین در عالم اقامه بشود و بساط شیطنتی که در مقابل نبی اکرم شیاطین در عالم پهن کردند، جمع بشود.

حضرت اقدام کردند و موفق هم بودند؛ یعنی در جمع کردن این بساط و جلوگیری از گسترش دستگاه فساد، سیدالشهداء موفق بودند؛ البته اقدام حضرت یک اقدام تاریخی است که حضرت آرام آرام جهان را به سمت آن مرحله صلاح پیش می برند که ظهور ولایت حقه و جمع شدن بساط باطل است که در این آیه شریفه به آن اشاره شده «وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى‏ * وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى‏»(لیل/1-2) ، حضرت فرمودند «اللَّيْلُ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ فُلَانٌ غَشِيَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فِي دَوْلَتِهِ الَّتِي جَرَتْ لَهُ عَلَيْه‏»(4) شب در اینجا آن دولتی است که حجاب ولایت امیرالمومنین شده و روزی هم که در آن خورشید تجلی می کند ظهور امام زمان علیه السلام است که بساط این شب تاریک جمع می شود و ولایت امیرالمومنین جلوه می کند.

این ظهور ثمره عاشوراست؛ قیام سیدالشهداء منتهی به ظهور می شود؛ و اصلاح قطعاً محقق می شود. این بساط شیطنت این بساط تفرعن این عوامل فساد در امت با عاشورا حتماً جمع می شود؛ چون ادامه و ثمره عاشورا ظهور ظهور است و به تدریج هم ما به سمت ظهور حرکت می کنیم اگر این اصلاحی که بر مدار عاشورا اتفاق می افتد شکل نگیرد امکان تحقق ظهور نیست. ظهور ثمره عاشوراست، باید با عاشورا عالم به تدریج به سمت اصلاح برود. آن نقطه ای که ظهور کامل پیدا می شود و اقدام سیدالشهداء و نتیجه اقدام اصلاحی حضرت در عالم آشکار می شود دوران ظهور است و بعد هم رجعت و شکل گیری عالم قیامت که مراحل بعدی کمال عالم است. السلام علیک یا ابا عبدالله.

 

پی نوشت ها:

(1)  مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏4، ص: 89

(2)  تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص: 817

(3)  مثير الأحزان، ص: 25

(4)  تفسير القمي، ج‏2، ص: 425