نسخه آزمایشی
پنج شنبه, 06 ارديبهشت 1403 - Thu, 25 Apr 2024

برنامه مخاطب خاص در كربلاي معلي/ تکرار سالیانه دعوت سیدالشهدا برای رسیدن به لقاء الله

متن زیر سخنان آیت الله میرباقری به تاریخ 16 اسفندماه 97 است، که در برنامه مخاطب خاص از شبکه 3 سیما ایراد فرمودند. ایشان در این جلسه بیان میدارند؛ دعوت سیدالشهداء از کربلا و هر ماه رجب تکرار می شود و این دعوت به توحید و لقاء الله است و این لقاء الله مجازی نیست مؤمن باید حقیقتا با خدا دیدار داشته باشد. اما زیارت خدا در وجه الله و معصوم است و مؤمن بسته به درجه و جایگاهش با رؤیت معصوم می تواند با خدا دیدار داشته باشد.

تکرار دعوت سیدالشهداء

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم  الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين  وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِين  وَ اللَّعْنَةُ عَلَى أَعْدَائِهِم  أَجْمَعِين . در یک حدیثی که مرحوم سید بن طاووس نقل می کنند، در ماه رجب، ملکی که به ملک داعی معروف است از آسمان هفتم هر شب ما را از طرف خدا دعوت می کند. دعوت از آسمان هفتم معنایش این است که تا آن سماوات راه برای ما در ماه رجب باز می شود. اگر بخواهیم ببینیم که سماوات کجاست و چه مقاماتی دارد، در حدیث معراج حضرت آمده که وقتی معراج تشریف بردند با انبیاء برخورد کردند و مقامات انبیاء در این سماوات توضیح داده شده که با کدام پیامبر در آسمان چهارم و با کدام پیامبر در آسمان پنجم برخورد کردند. آن وقت از آسمان هفتم داعی خدا ما را صدا می زند. خدای متعال وقتی می خواهد دعوت کند به وسیله او ما را دعوت می کند. بنابراین ماه رجب ماهی است که ما به ضیافت خاص خدای متعال دعوت شدیم و دعوت کننده خود خدای متعال است که به وسیله یک ملک مقرب ما را دعوت می کند.

دعوت کننده اصلی ماه رجب وجود مقدس سیدالشهداء علیه السلام هستند و شاهدش هم این است که در زیارت اول رجب آمده است «صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ عَدَدَ مَا فِي عِلْمِ اللَّهِ لَبَّيْكَ دَاعِيَ  اللَّه » گویا حضرت دعوت کننده خدا هستند و دارند ما را دعوت می کنند و ما هم لبیک می گوییم. این دعوت هر سال اول رجب تکرار می شود ولی یک دعوتی است که یک بار اتفاق افتاده و آن هم در روز عاشوراست و قبلش هم در عالم میثاق است که حضرت یاران خودشان را جمع می کردند. در روز عاشورا هم یک دعوتی دارند، فرمود «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی» یعنی دعوت عام است، گرچه به حسب ظاهر مخاطب اولیه اش آنهایی بودند که در صحنه کربلا حاضر بودند ولی دعوت عام است.

مثل دعوت حضرت ابراهیم است که «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَج »(حج/۲۷) وقتی کعبه را بنا کردند مأمور شدند بروند روی مقام ابراهیم بایستند و مردم را دعوت کنند. فرمود این دعوتی که به خدای متعال کردند را به گوش همه نسل ها رساند. پس این دعوت سیدالشهداء می تواند به گوش ما رسیده باشد. در همین زیارت هم می خوانیم «إِنْ كَانَ لَمْ يُجِبْكَ بَدَنِي عِنْدَ اسْتِغَاثَتِكَ وَ لِسَانِي عِنْدَ اسْتِنْصَارِكَ» یعنی آن موقعی که حضرت استنصار می کردند بدن ما و زبان ما جواب نداد ولکن «فَقَدْ أَجَابَكَ قَلْبِي وَ سَمْعِي وَ بَصَرِي » هم چشمم دیده است و هم گوشم شنیده است و هم قلبم اجابت کرده است. اگر اجابت نکرده بودیم الان اول رجب نمی توانستیم دعوت امام حسین را لبیک بگوییم.

سوال: چه زمانی اجابت کرده؟

جواب: نه، همان موقع اجابت کردیم. منتها اجابت قلبی و سمعی و بصری.

سوال: به ظاهر که ما آن موقع نبودیم.

جواب: مثل عالم میثاق که ما خیال می کنیم نبودیم و مثل دعوت حضرت ابراهیم هم که به گوش همه رسیده و خیال می کنند نبودند. ما دیروزمان هم یادمان نیست و این یاد ما نبودن معیار نیست. بعضی ها بودند که عالم میثاق خودشان را هم می دیدند. اگر کسی به معلم الهی به خصوص به معصوم رسید اینطوری می شود و از عالم میثاق تا قیامت خودش را می بیند. یعنی متقین در پرتو امیرالمؤمنین بهشتشان را الان می بینند با این که فعلا در آن بهشت آخرت نیستند.

سوال: واقعا از آن بهشت متنعم هستند؟

جواب: اکنون عالم میثاقش را هم می بیند، یعنی می بیند که از کجا آمده و حالش چطور است و چه سرمایه ای دارد. می ببینید حضرت دعوت کننده هستند و دعوت کننده اصلی به سوی خدا در این ماه هایی که ماه خدا و ماه امیرالمؤمنین و ماه وجود مقدس نبی اکرم است و به این بزرگان با عبادتشان این ماه را آباد کردند که ما بتوانیم متنعم بشویم. باطن این ماه پر از عبادت معصومین و عبادت امیرالمؤمنین است ماه امیرالمؤمنین سلام الله علیه است. بنابراین دعوت کننده این ماه سیدالشهداء هستند که از فوق عرش همه را صدا می زنند. اگر دعوت حضرت نبود هیچ کسی موحد نمی شد. دعوتشان هم به نحوی بود که عاشورا به پا کردند و در خانه ننشسته که دعوت کند، هرچه را داشته آورده و در راه خدا داده که ما راهمان آسان شود.

در نزدیک غروب عاشورا که شد، نصر و پیروزی به کربلا مشرف شدند و گفتند خدای متعال می فرماید اگر می بخواهید پیروزتان می کنم و هیچ چیزی از شما کم نمی کنم و همه چیز را هم به شما برمیگردانم، همینطور که به حضرت ایوب برگرداندم. ولی در یک نقلی آمده که آن عهدنامه شهادت حضرت را هم آوردند که شما هم یک همچین قولی به خدا دادید. حضرت عرضه داشتند که من بر سر عهد خودم هستم که آن عهد شفاعت و دستگیری است «بَذَلَ  مُهْجَتَهُ  فِيكَ  لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الضَّلَالَة» این دعوتی است که گوش همه موحدین عالم را پر کرده و همه را از خواب بیدار کرده و بیدار خواهد کرد.

روز قیامت وقتی مهمترین وسیله شفاعت حضرت زهرا که اصل شفاعت برای ایشان است را می آورند، در روایت است که وقتی حضرت در صحنه محشر تشریف می آورند به خدا عرضه می دارند که می خواهم فرزندم را همانطور که به شهادت رسیده ببینم و سیدالشهداء با همان هیئت در محشر می آیند. آن وقت در یک نقلی، خیلی عجیب است که فرمود حقیقت عاشورا آنجا ظهور پیدا می کند. یعنی همه خوبان عالم ملتجأ می شوند.

سوال: حتی آن کسی که هزاران سال بعد از عاشورا آمده؟

جواب: بله. آن وقت آنجا بساط شفاعت حضرت زهرا را پهن می کنند و همه خوب های عالم را جمع می کنند. بنابراین سیدالشهداء داعی الله از فوق عرش است. در زیارت دارد  «كَمَنْ  زَارَ اللَّهَ  فَوْقَ كُرْسِيِّه » اینها هر کدام مقاماتی است و این غیر از سماوات است. بنابراین حضرت دارند از آن عوالم ما را صدا می کنند و دعوت کننده خدا در این ماه و آن ملک داعی حضرت سیدالشهداست. از عاشورا ما را دعوت کرده و هر ماه رجب هم دوباره دعوت نو می شود. گویا آن ندای حضرت در عالم طنین می اندازد و ما می توانیم ندای حضرت را اجابت کنیم و برویم.

البته روشن است این اجابت کردن اجابتی است که یک مقداری آدم باید تلاش کند و هر کسی به اندازه تلاشش بالا می رود؛ یکی حر می شود، یکی حبیب می شود و یکی هم جا می ماند. باید حواسمان باشد جزو متخلفین یعنی آن کسانی که جا مانده اند نشویم. معصوم راه خودش را می رود و خوب ها را هم با خودش می برد و منتظر یک عده ای نمی شود. ما باید مواظب باشیم در این فرصت ها متخلف نشویم.

تنها مسیر هدایت

سوال: من یک سوال دارم، با این توصیفی که شما فرمودید در واقع آن دعوت کننده ای که سیدالشهداء باشد ما را به خدا می خواهد برساند. یک وقت هایی فهم های عوامانه ای است که فکر می کنیم به تعداد آدم ها راه رسیدن به خدا وجود دارد. اما ما معتقد هستیم که راه یکی است و صراط های مستقیم نداریم و فقط یک صراط مستقیم داریم. آیا شما مسیر اهل بیت و یک راه را به جای راه ها تأکید دارید؟

جواب: این واضح است که یک راه بیشتر در عالم نیست و آن هم وجود مقدس امیرالمؤمنین است و بقیه شوخی کردن است. اگر به ریاضت باشد که شیطان دو رکعت نماز را چهار هزار سال خوانده است. اینها که کسی را به جایی نمی رساند و باید از اینجا بیایند. حضرت فرمود «نَحْنُ  الْأَعْرَافُ  الَّذِينَ لَا يُعْرَفُ اللَّهُ إِلَّا بِسَبِيلِ مَعْرِفَتِنَا»(1) خدای متعال جز از طریق معرفت ما شناخته نمی شود. آيا خدای متعال عاجز بود که انوار معرفتش را مستقیم بر قلوب بتاباند؟ فرمود نه، «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَوْ شَاءَ لَعَرَّفَ الْعِبَادَ نَفْسَهُ» بعد چهار مقام برای خودشان می گویند که هرچهار مقام باب معرفت است «وَ لَكِنْ جَعَلَنَا أَبْوَابَهُ» باب توحید اینجاست، اگر می خواهی وارد بشوی باید از اینجا باید وارد بشوی، «وَ صِرَاطَهُ وَ سَبِيلَهُ وَ الْوَجْهَ الَّذِي يُؤْتَى مِنْه » که آخری وجه است و این چهار مقام معرفت است.

سوال: فرمودید که سیدالشهداء دعوت کننده به سوی خداست، قرار است ما با زیارت سیدالشهداء در راستای این دعوت چگونه به خدا برسیم؟

جواب: اول دعوت به توحید است و به جز توحید دعوت به هیچ چیزی ندارند «قُلْ هذِهِ سَبيلي  أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى  بَصيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَني »(یوسف/۱۰۸) در آخر سوره یوسف که یک سوره توحیدی است و رمز و رموز دارد، می گوید به این مردم بگو که من فقط دعوت به خدا می کنم و لا غیر. من و کسی که پا جای پای من گذاشته که فرمود یعنی امیرالمؤمنین علیه السلام. وقتی به امام جواد گفتند شما چطور در نه سالگی به امامت رسیدید؟ امام فرمودند «مَنِ اتَّبَعَني » یعنی امیرالمؤمنین که ایشان هم در نه سالگی مقام تبعیت تام پیدا کردند. تبعیت تام یعنی هرکجا که حضرت رفته ایشان هم رفته است.

وقتی حضرت در غار حرا مبعوث شد، امیرالمؤمنین همراهشان بودند که آنجا قریب نه سالشان بود. حضرت به ایشان در همان غار حراء فرمودند که «إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى  مَا أَرَى »(2) ، هرچه من می شنوم تو می شنوی و هرچه من می بینم تو می بینی الا این که به تو وحی نمی شود. در معراج وقتی حضرت تشریف بردند امیرالمؤمنین در خلوت آنجا بود و کس دیگری بین خدا و نبی اکرم نبود.

پس «مَنِ اتَّبَعَني » یعنی کسی که پایش را جای پای حضرت می گذارد و یعنی فقط امیرالمؤمنین و امام معصوم دعوت به خدا می کند و لا غیر، چون غیری ندارد «سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكين » نه خدا شریک دارد و نه من مشرک هستم. چرا دعوت به غیر کنم، غیر چیزی ندارند و همه فقیر هستند «يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميد»(فاطر/۱۵).

مقام لقاء با خدای متعال

پس این دعوت به خداست و این دعوت به توحید هم تا مقام لقاء ما را می برد؛ یعنی کاری می کنند که ما با خدای خودمان ملاقات داشته باشیم. این ملاقات به معنی ملاقات جسمی ولی حتما لقاء است. اگر از مرگ تعبیر به لقاء می شود یعنی ملاقاتی اتفاق می افتد. منتها می تواند یک کسی از همینجا به ملاقات خدا برسد و ممکن است یک کسی الی الابد در حجاب بماند.

سوال: و الزاما هم مرگ تنها راه لقاء نیست، چون «فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحا»(کهف/۱۱۰).

جواب: آن طریقش است. پس لقاء یعنی ملاقات با خدا و ما اصلا آمدیم تا با خدا ملاقات کنیم، نیامدیم که با مخلوقات ملاقات کنیم. اگر کسی برود قوای باطنی مادی را مثل فیلسوفان مادی یا مثل در فلسفه ها علوم بنیادین علوم پایه مثل فلسفه فیزیک ببیند و به باطن عالم ماده برسد، این از حیرت و ترس و نا امنی و اضطرار  بیرون نمی آید. تنها کسی به نور امنیت و به آرامش می رسد که به ذکر و محبت خدا می رسد و فقط کنار خدا آرام می شود. ما باید به لقاء خدا برسیم و در عالم آمدیم تا با خدای خودمان زندگی کنیم نه اینکه با مخلوقات و نظام کیهانی زندگی کنیم. اگر کسی با نظام کیهانی هم زندگی کند کور است.

اصلا داستان داستان عمایه و کوری ماست، امام آمده تا کوری ما را بردارد «بِنَا هَدَاكُمُ اللّهُ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ بَصَّرَكُم  مِنَ  العَمَى »(3) این هم از امیرالمؤمنین علیه السلام است که فرمود این که به ما نعمت می گویند، برای این است که اگر نور امام نباشد همه شما در عمایه هستید. حضرت آمده تا عمایه را بردارد و ما به خدا برسیم و خدا را ببینیم. در یک روایت عجیبی فرمود که خدای متعال به مؤمنین و شیعیان در عصر ظهور مد سمع و بصر می دهد و چشم و گوششان یک امتدادی پیدا می کند که از همانجایی که هستند صدای امامشان را می شنوند و امامشان را می بینند و نامه رسان نمی خواهد. این که حضرت می گویند برید نمی خواهد یعنی ابزار نو هم نیست. کسی نگوید که با این ابزار هاست، اصلا این ها نیست بلکه مد سمع و بصر است.

ما احتیاج به یک مد سمع و بصری داریم و ما باید قفل دلمان برداشته بشود. به حضرت می فرماید وقتی تو قرآن می خوانی، این سخن سخن خدا و لسان لسان الله است ولی آنهایی که به آخرت ایمان ندارند بین تو و آنها حجاب مستور و پرده است. اگر کسی این پرده از جلوی چشمش برداشته نشود و مد سمع و بصر پیدا نکند نمی تواند امام خودش را ببیند. یعنی آدم هایی که با امیرالمؤمنین برخورد می کنند یک جور حضرت را نمی بینند. سلمان هر جا در کران عالم نگاه می کند اول نور امیرالمؤمنین را می بیند چون وجه الله است «فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه »(بقره/۱۱۵) وجه الله امیرالمؤمنین است و وجه الله را چه کسی می بیند؟ من اگر مد سمع و بصر پیدا نکنم نمی توانم امام خودم را ببینم و اگر امام خودم را ندیدم در عمایه و کوری بودم خدا را هم نمی بینم چون رویت خدا برای ما چیزی جز رویت امام نیست.

در عیون اخبار الرضا اباصلت از امام رضا علیه السلان یک سوال کرد «أَنَّ الْمُؤْمِنِينَ يَزُورُونَ رَبَّهُمْ  فِي مَنَازِلِهِمْ  فِي الْجَنَّة»(۴) اهل جنت از داخل منزل خودشان ربشان را زیارت می کنند، این یعنی چه؟ حضرت فرمودند خدای متعال وجود مقدس نبی اکرم را بر همه انبیاء و ملائکه فضیلت داده و او را برتر از همه قرار داده است و بعد فرموده که طاعت او طاعت من است و بیعت با او بیعت با من است و زیارتش زیارت خداست. فرمودند خدا فرموده «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّه »(نساء/۸۰) این به معنی حلول نیست، خدای متعال در حضرت حلول نکرده و خدا هم نیست ولی در یک مقامی است که طاعتش طاعت خداست و این قرارداد و اعتبار نیست و بیعتش هم بیعت با خداست إِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه »(فتح/10).

تمام رشد عالم در همین بیعت است و هرکسی که بیعت کرد، به اندازه بیعتش رشد می کند و هر کسی بیعتش را نقض کرد، با خدا دارد بیعتش را نقض می کند. در سوره فتح می فرماید «إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذيرا»(فتح/۱۰) خدا تو را فرستاد و اگر کسی با تو بیعت کرد، با من بیعت کرده و اگر نقض کرد، بیعت من را شکسته است. این پیامبر در این مقام است. بعد حضرت این حدیث را از قول خود حضرت خوادند که «مَنْ زَارَنِي فِي حَيَاتِي أَوْ بَعْدَ مَوْتِي فَقَدْ زَارَ اللَّهَ تَعَالَى » بعد یک تعبیری حضرت دارند که فرمودند درجه نبی اکرم در بهشت بالاترین درجات است و هر مؤمنی که بتواند از منزل خودش نبی اکرم را زیارت کند خدا را زیارت کرده است که البته این برای همه نیست.

یعنی یک مقامی از زیارت است که فقط مؤمن در بهشت می تواند به آن برسد. در دنیا هم زیارت رسول، زیارت الله است ولی یک مقاماتی از مقامات حضرت است که در دنیا نمی شود آن را زیارت کنی، حتی سلمان هم که باشی نمی توانی آن را ببینی. موسای کلیم عرضه داشت «رَبِّ أَرِني  أَنْظُرْ إِلَيْك »(اعراف/۱۴۳) خودت را نشان بده تا نگاهت کنم. حضرت موسی که رویت حسی نمی خواست، رویت ایمانی می خواست و می خواست وجه خدا یعنی امیرالمؤمنین را ببیند. خدا فرمود آن چیزی که تو می خواهی ببینی در دنیا نمی شود، نگاه کن که کوه از هم متلاشی می شود.

دعوت سیدالشهداء از کربلا و هر ماه رجب تکرار می شود. دعوت به چی می کنند به توحید و لقاء الله. لقاء الله چیست؟ مجازی نیست حقیقتا مومن باید دیدار با خدا داشته باشد، در همه عوالم خدایی که دور نیست «وَ هُوَ مَعَكُم »(حدید/4) اما زیارت خدا زیارت او در وجه الله و معصوم است.

پی نوشت ها:

(۱) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 1، ص: 184

(2) نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 301

(3) شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج 1، ص: 121