نسخه آزمایشی
جمعه, 31 فروردين 1403 - Fri, 19 Apr 2024

جلسه پنجم فاطمیه هیات البرز/ معنای اسامی ائمه با توجه به مقامات ایشان؛ تبیین نام فاطمه و زهرا

متن زیر چکیده ای از جلسه پنجم از سخنرانی آیت الله میرباقری در استان البرز است که در ایام فاطمیه به تاریخ 5 بهمن ماه سال 94 برگزار شده است. ایشان در این بحث اشاره می کنند اسامی که خدای متعال برای معصومین قرار داده هر کدام دارای معانی بلندی است که ناظر به مقامات ایشان است. در خصوص نام مبارک فاطمه زهرا هم در روایات معانی ذکر شده از جمله آنکه خلایق از معرفت ایشان جدا شده اند لذا نام ایشان فاطمه است؛ و یا اینکه زمانی که در محراب عبادت می ایستادند از نوری که از وجود مقدسشان تجلی می کرد شهر مدینه منور می شد و لذا نام ایشان زهرا است...

معنای نام حضرت فاطمه از منظر روایات

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بسم الله الرحمن الرحيم. الحمد لله رب العالمين و صل الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین. و اللعنة علي اعدائهم اجمعين. اسامی که خدای متعال برای معصومین قرار داده هر کدام دارای معانی بلندی است که ناظر به مقامات ایشان است. یکی از اسامی حضرت زهرا سلام الله علیها فاطمه است که در باب این نامگذاری در روایات آمده است «إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا»(1) آنقدر ساحت مقدس ایشان رفیع است که همه مخلوقات از معرفت او بریده و جدا شده هستند. شناخت ایشان البته با حجاب شاید ممکن باشد، چنانچه برخی اولیای الهی موفق می شدند من وراء حجاب کلام خدا را بشنوند، مانند موسی کلیم که در ابتدای نبوتش در کوه طور کلام خدا را از ورای حجاب شنید «إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ»(طه/12) وقتی در سیر خود به کمال رسید قرآن می فرماید «وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا»(نساء/164) که در اینجا واسطه و شجره و حجابی نبود.

معرفت معصوم هم همینگونه است؛ یعنی گاهی انسان مقامات و انوار معصوم را با واسطه تلقی می کند. در خصوص حضرت زهرا سلام الله علیها دستیابی به معرفت حضرت بدون حجاب و واسطه کار دشواری است و به جز معصوم این معرفت برای کسی حاصل نمی شود. از دلایل دیگر نام حضرت در روایات اینچنین بیان شده که محبین ایشان از آتش جدا شدند؛ همچنین با خلقت ایشان طمع دشمنان در دین نبی اکرم قطع شد؛ زیرا طمع داشتند که بعد از حضرت جای ایشان بنشینند و مسیر را تغییر دهند، اما با ولادت ایشان دشمنان حضرت از دین نبی اکرم مأیوس شدند.

اطلاع سران و پرچمداران شیطان از برخی حوادث عالم

شیاطین و پرچمداران آنها و نیز کسانی که ظلمانی هستند، مطالبی را در عالم می فهمند که افراد عادی نمی فهمند. روایتی در سفینة البحار است که می فرماید: وقتی یک ولی خدا به دنیا می آید ابلیس فریادی می زند و فرماندهان خود را جمع کرده و می گوید که ولی خدا به دنیا آمده و زمانی که به سن رشد برسد هر آنچه ما رشته ایم را پنبه می کند. به او می گویند که او را بکشیم و او می گوید که نمی شود این کار را کرد چون خود ما به طفیل وجود او زنده هستیم.

امیرالمومنین در خطبه قاصعه می فرماید: وقتی نبی اکرم در غار حراء مبعوث شدند من در کنار ایشان بودم و «سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّيْطَانِ حِينَ نَزَلَ الْوَحْي»(2) صدای ناله شیطان را شنیدم. حضرت فرمودند: این ناله شیطان است چون بعد از مبعوث شدن من از اینکه پرستیده شود مأیوس شد.

در نقل است که بعد از تولد وجود مقدس پیامبر، ملائکه از رفتن شیاطین به آسمان جلوگیری کردند؛ ابلیس از لشکر خود خواست تا بفهمند چه اتفاقی در عالم افتاده است ولی آنها نفهمیدند. خود ابلیس رفت و دید که تمام فرماندهان ملائکه در مکه جمع شدند پس متوجه شد که در مکه اتفاقی افتاده است. قصد کرد که برای اطلاع از ماجرا در قالب یک پرنده وارد مکه شود که جناب جبرئیل جلوی او را گرفت و نگذاشت. ابلیس سوال کرد که چه خبر است؟ جواب داد: پیامبر خاتم متولد شد. سوال کرد: آیا من سهم و بهره ای در او دارم؟ جبرئیل جواب داد: هرگز؛ پرسید: در امتش چطور؟ جواب داد: بله.

باز در روایت است که در روز غدیر وقتی وجود مقدس پیامبر دست حضرت امیر را بالا بردند و کار تمام شد، سران و فرماندهان شیطان جمع شدند و از ابلیس تبری جستند و گفتند که با غدیر کار تمام شد. شیطان گفت که من از اینها قول گرفتم و شما نگران نباشید؛ چنانچه در سقیفه ابلیس مجدداً تاجگذاری کرد و فرماندهانش با او بیعت مجدد کردند. بنابراین شیاطین انس و جن مطالبی را می فهمند که افراد عادی در عالم نمی فهمند، چنانچه پرچمداران حق نیز همینگونه هستند.

در سوره مبارکه کوثر دشمنان حضرت می گویند که پیامبر ابتر است و دین و نبوتش ادامه نخواهد داشت؛ اما خدای متعال می فرماید «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ»(کوثر/1). هم نسل و هم نبوت نبی اکرم از طریق وجود مقدس حضرت زهرا حفظ شد.

مقام عبادت حضرت زهرا سلام الله علیها

در روایت دیگری از علت نامگذاری ایشان به زهرا سلام الله علیها سوال شد و فرمودند که زهرا یعنی درخشنده؛ زیرا هر وقت در محراب عبادت می ایستاد نوری از وجود مقدس ایشان ساطع می شد و مدینه را روشن می کرد؛ البته لزومی ندارد که همه بتوانند این نور را ببینند بلکه اگر کسی چشم ملکوتی داشت می بیند. وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها در محراب عبادت می ایستاد به سرچشمه حقیقی متصل می شد و نور الهی در ایشان تجلی می کرد چشم امیرالمومنین که خودش «نُورَ اللَّهِ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ» است، مبهوت این نور می شد.(3) روایت است که وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها در محراب عبادت می ایستاد، خدای متعال به ملائکه مباهات می کرد و می فرمود «يَا مَلَائِكَتِي انْظُرُوا إِلَى أَمَتِي فَاطِمَة سَيِّدَةِ إِمَائِي قَائِمَةً بَيْنَ يَدَيَّ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهَا مِنْ خِيفَتِي»(4) حضرت فاطمه سلام الله علیها آنقدر در محراب عبادت می ایستادند که به فرموده روایات ایشان هجده سال داشتند اما «حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا»(5)؛ چنانچه در باب وجود مقدس نبی اکرم است که ایشان به مدت ده سال بر روی پنجه پا می ایستادند و خدا را عبادت می کردند به گونه ای که پای مبارکشان متورم و چهره ایشان زرد شده و لاغر شده بودند. خدای متعال آیه نازل کردند «طه * مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى»(طه/1-2)

این بانوی مکرمه که عائدات فدک در اختیارشان بود، چادرشان 12 وصله داشت. سه روز خودشان گرسنه ماندند اما به فرموده قرآن «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَ يَتِيمًا وَ أَسِيرًا»(انسان/8). امیرالمومنین جو قرض کردند و خود بی بی آن را آرد کردند و پنج قرص نان برای افطار آماده کردند. سه شب متوالی مسکین و یتیم و اسیر آمدند و همگی افطار خود را به آنها دادند و با آب افطار کردند. روز آخر رسول خدا به منزل حضرت فاطمه رفتند تا احوال ایشان را بپرسند؛ حسنین علیهم السلام به محضر حضرت آمدند و به تعبیر زمخشری از علمای اهل سنت مانند جوجه به خود می لرزیدند و حضرت زهرا سلام الله علیها که از گرسنگی شکمشان به پشت چسبیده بود، در محراب عبادت مشغول عبادت بودند.

در روایتی دیگر است که رسول خدا به منزل حضرت زهرا رفتند و مشاهده کردند پوششی خشن بر تن ایشان است و از طرفی مشغول دستاس کردن هستند و از دستان مبارکشان خون جاری شده، حضرت رسول فرمودند «تَعَجَّلِي مَرَارَةَ الدُّنْيَا»(6)؛ حضرت فاطمه زهرا فرمودند من راضی هستم و بعد حمد خدا را به جا آورد که این آیه نازل شد «وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى»(ضحی/5).

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در شب عروسی لباس خود را به سائل بخشیدند و لباس کهنه پوشیدند. حال من از شما سوال می کنم که آیا چنین فردی به دنبال فدک است؟ آیا دنبال مال دنیاست و حتی اگر هم بخواهد حق ایشان است و خدا به ایشان بخشیده است چنانچه قرآن می فرماید «وَ آتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ»(اسراء/27) ولو اینکه به دروغ گفتید فدک مال مسلمانها بود، چرا نگذاشتید مسلمانها آن را به حضرت زهرا ببخشند؟! در کوچه خلیفه دوم راه را بر حضرت فاطمه بست و پرسید که کجا بودی؟ حضرت جواب دادند که قباله فدک را از اولی پس گرفتم. گفت: قباله را بده؛ حضرت ممانعت کردند. تعبیر شیخ مفید در اختصاص هست که «فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ وَ كَانَتْ حَامِلَةً بِابْنٍ اسْمُهُ الْمُحَسِّنُ فَأَسْقَطَتِ الْمُحسِّن مِنْ بَطْنِهَا ثُمَّ لَطَمَهَا»(7) در اینجا شیخ مفید می گوید: کاری کرد که گویا می بینم گوشواره در گوش فاطمه سلام الله علیها شکست. السلام علیک یا فاطمه الزهرا...

پی نوشت ها:

(1) تفسير فرات الكوفي، ص: 581

(2) نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 301

(3) علل الشرائع، ج‏1، ص: 180

(4) الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 113

(5) مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص: 341

(6) مكارم الأخلاق، ص: 117

(7) الإختصاص، النص، ص: 185