نسخه آزمایشی
جمعه, 07 ارديبهشت 1403 - Fri, 26 Apr 2024

جلسه هشتم هیات ثارالله/ جریان الدّ الخصام؛ یکی دیگر از منشأ های فساد/ سیاست های جمعیتی و از بین بردن نسل توسط جریان غرب گرا

متن زیر سخنرانی شب هشتم محرم جناب آیت الله سیدمحمدمهدی میرباقری است که به تاریخ 6 شهریور 99 در هیات ثارالله قم ایراد شده است. ایشان بیان می دارد که یکی دیگر از عوامل فساد آن کسانی هستند که مدعی اصلاح اند و واقعا هم ممکن است اعتقاد باطنی شان همین باشد که دارند اقدامات اصلاحی می کنند، ولی اهداف و طرحی که دارند هدف و طرحی است که منجر به فساد می شود. قرآن از این جریان به الد الخصام تعبیر می کند و می گوید سرسخت ترین دشمنان شما همین ها هستند. بعض از مفسرین این الد الخصام را به منافقین زمان نبی اکرم تفسیر کرده اند اما بعضی دیگر گفته اند که الد الخصام یک جریانی است که سخن های بسیار زیبایی در باب دنیا و اداره جامعه بشری و حیات دنیا دارد و خدا را هم شاهد می گیرد که این ها حرف های دلش هست. اینها که یک اعتقاداتی دارند که پای اعتقاداتشان می ایستند و معتقدند این مسیر، مسیر صوابی است. این جریان خیلی شعارهای زیبایی می دهند و حرفهای زیبایی می گویند، از این مهمتر این که حرفها با عمل و برنامه ریزی شان هم هماهنگ است. این همین کاری است که تمدن غرب انجام داده و جامعه بشری را گرفتار کرده است. تمدن غرب برای هفتاد سال و از تولد تا مرگ برنامه ریزی می کند که این برنامه ریزی مستقل از حیات ابدی انسان است. آنها رابطه بین دنیا و آخرت را قطع می کنند و می گویند اگر آخرتی هم هست، ما باید در این دنیا اینطوری زندگی کینم! اما وقتی هدف منحصر در دنیا شد، این تلاش های شدید در دنیا منتهی به فساد می شود، چون به تنازع و درگیری کشیده می شود. خشن ترین و سخترین دشمنی ها توسط الدّ الخصام اتفاق می افتد و سخت ترین مجازات ها را اینها می کنند! همین آدم هایی که قیافه می گیرند و از آزادی و حقوق بشر و انسانیت و عدالت صحبت می کنند، ببینید الان در امریکا دارند چه کار می کنند! کار این ها هم از بین بردن نسل هاست که به طرق مختلف دارند آن را پیش می برند.

جریان الدّ الخصام، یکی دیگر از منشأ های فساد در عالم

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم والحمدلله رب العالمین و صل الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و اللعن علی أعدائهم أجمعین. عرایض ما در باب فسادی بود که در امت حضرت شکل گرفته و اینکه چه چیزهایی عامل گسترش یک فساد در جامعه و امت می شود. بعضی از این ها را عرض کردیم از جمله علو و استعلای نسبت به خدای متعال و بندگان خدا و بر مدار خود حرکت کردن، همچنین موازین و مکیال ها و قواعد و قوانین اجتماعی را بر این اساس طراحی و پی ریزی کردن و فسق و خروج از طرح خدای متعال و نقض عهدها و قطع ان روابطی که خدای متعال دستور به برقراری ان ها را داده است؛ اینها بعضی از عواملی بود که مبدأ شکل گیری فساد اجتماعی و تاریخی است.

یکی دیگر از جریان ها و عواملی که قرآن یاد کرده که اینها هم فساد می کنند و شخصیتشان، تفکرشان و احساس و اندیشه شان، عامل شکل گیری یک فساد و هلاک حرث و نسل است، یک جمعیتی است که قرآن آنها را الدّ الخصام می داند؛ یعنی شدیدترین دشمنان. می فرماید یک دسته ای هستند که «وَ مِنَ‏ النَّاسِ‏ مَنْ‏ يُعْجِبُكَ‏ قَوْلُهُ‏ فِي‏ الْحَياةِ الدُّنْيا»(بقره/204) سخن آنها در باب حیات دنیا موجب شگفتی و اعجاب تو می شود. یکی از احتمالاتی که مفسرین دادند این است که یعنی اینقدر به حسب ظاهر زیبا و شگفت انگیز حرف می زنند. «وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى‏ ما فِي قَلْبِه»،‏ خدای متعال خصوصیتی که برای اینها ذکر می کند این است که خدا را شاهد بر قلبشان می گیرند و می گویند این سخن دل ماست، «وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصام‏» ولی این آدم ها سخت ترین دشمن های شما هستند! گویا هشدار داده می شود که بیش از همه توجهتان به اینها باشد چون دشمنی اینها سخت ترین دشمنی است. همین ادمی که سخنش اینقدر زیبا و شگفت انگیز هست «وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‏ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ»(بقره/205)، وقتی کار دستش می افتد برای فساد در زمین تلاش می کند و دنبال نابود کردن محصولات و نابود کردن نسل و فرزندان هست.

چند سوال اینجا مطرح است، از جمله اینکه این آدمی که حرفش اینقدر شگفت انگیز است کیست و چه جنس آدمی است؟ چرا این سخن اینقدر زیبا و اعجاب انگیز است؟ چرا این ادم الد الخصام و سخت ترین دشمن نبی اکرم است؟ این که تلاش می کند که حرث و نسل را نابود بکند و فساد کند، معنایش چیست؟ آیا واقعا قصدش فساد است یا کار منتهی به فساد می شود؟ این نکاتی است که مفسرین ذیل این آیات بحث کرده اند.

بیان احتمالات مفسرین درباره الّد الخصام

اما این که این شخص کیست، یک احتمال این است که واقعا این آدم منافق و دوروست. یعنی حرفهایی که می زند در ظاهر حرفهای زیبایی است و حتی ادعا هم می کند که خدا می داند که این حرف دل من است، ولی در  عمل اینطوری نیست! پس این آدمی که تظاهر به اسلام می کند، تظاهر به دفاع از منافع مردم می کند و می گوید دنبال اصلاح و خیر و سعادت مردم هستم، در دلش هدف دیگری را دنبال می کند. بنابراین یک سخن این است که ناظر به همان جریان نفاق و فسادی است که منافقین ایجاد می کنند است که در اول سوره به آن اشاره شده است. می فرماید: یک دسته ای هستند که به حسب ظاهر ادعای اسلام می کنند ولی در باطن کافرند و بعد هم ادعای اصلاح روی زمین دارند «وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي‏ الْأَرْضِ‏ قالُوا إِنَّما نَحْنُ‏ مُصْلِحُونَ‏»(بقره/11)، این ناظر به همان دسته است و بعضی مفسرین اینطوری معنا کردند، شواهد روایی هم دارد که این آیات به دشمنان نبی اکرم و امیرالمومنین تأویل شده است

یک معنای دیگری که بعضی مفسرین گفتند این است که اینها شاید از آن دسته از منافقین نیستند. اینها کسانی هستند که «يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى‏ ما فِي قَلْبِه»‏ می گویند: خدا می داند این سخنی که من می گویم راست است. من دنبال ایجاد پیشرفت و سعادت و تمدن پیشرفته ای هستم و می خواهم یک مدنیت و یک زندگی پیشرفته ای برای مردم فراهم کنم، من دنبال خیر و سعادت و عدالت و آزادی مردم هستم. اینها واقعا خدا را شاهد اوردند و خدای متعال هم اینها را انکار نمی کند و نمی گوید که دروغ می گویند. این یعنی این آدم یک اعتقاداتی دارد و براساس اعتقادات خودش سخن می گوید و مدعی خدمت و تأمین سعادت و عدالت و امثال اینهاست.

اینهایی که در دنیای امروز از این شعارهایی می دهند که بعضی هایش اهم شعارهای انبیاء بوده است، یک دسته ای از اینها واقعا پیداست که دنبال این حرفها نیستند ولی یک عده از ایشان هم واقعا فریب می خورند، یعنی گمان می کنند که دنیای غرب دنبال ایجاد برابری و آزادی و امنیت و عدالت و سعادت مردم است و واقعا این حرفها را باور می کنند. اینها حرفهایی که پرچمداران شان باور ندارند را باور می کنند و واقعا هم جریان های غربگرا اینطوری اند. آنها تحقیرشده های در مقابل دنیای غرب اند که آن شعارهایی که در غرب داده شده و خود پرچمدارانشان می دانستند که خیلی هایش دروغ است، را جدی می گیرند.

پس بعید نیست که این آیه ناظر به چنین جریانی باشد. یک جریانی است که سخن های بسیار زیبایی در باب دنیا و اداره جامعه بشری و حیات دنیا دارد و خدا را هم شاهد می گیرد که این ها حرف های دلش هست. مگر خود پرچمداران این تمدن نوین هم خیلی هایشان اینطوری نبودند؟! اینها واقعا به این حرفهایی که می زدند معتقد نبودند، ولی به دنبال اینها یک لشکر عظیمی از مدعیان روشنفکری راه افتادند که واقعا این حرفها باورشان آمده و تلقی شان این بوده که این حرکتی که در جهان به اسم روشنگری راه افتاده واقعا به دنبال سعادت بشر و امنیت و بلوغ بشر است و لذا حرف دلشان هم همین هست.

اینهایی که یک اعتقاداتی دارند پای اعتقاداتشان می ایستند و معتقدند این مسیر، مسیر ثوابی است. این جریان خیلی شعارهای زیبایی می دهند و حرفهای زیبایی می گویند، از این مهمتر این حرفها با عمل و برنامه ریزی شان هم هماهنگ است و به یک دستگاه عظیمی از اندیشه های فلسفی و انقلاب علمی و صنعتی تبدیل شده  است. این دستگاه عظیم یک تمدن و یک سبک زندگی گسترده ساخته و خروجی هم داشته است. یعنی یک نتایج عملی داشته و این شعارها به یک  تمدنی تبدیل شده که به حسب ظاهر یک کارآمدی دارد و یک رفاهی ایجاد کرده است. پیداست سخن هایی که هماهنگ تر، عملیاتی تر و موثرتر هستند، شگفت انگیزتر هم می شوند.

پس بعضی اینطوری معنا کردند و گفتند همچین جریانی است. شبیه جریان روشنگری یا پیروان روشنگری که سردمداران آن ممکن است یک جریان های منافقی بودند که می فهمیدند چه بر سر بشریت دارند می آورند، ولی یک طبقه روشنفکری در دنیا به دنبال سر آنها راه افتادند که واقعا معتقدند که اینها دنبال تأمین امنیت و سعادت و آزادی بشرند. اینها اگر ارتباط بشر را با دین و اموزه های قدسی قطع کرده و بشر را زمینی کردند، برای این است که واقعا می خواهند به بشر خدمت کنند. پس یک مجموعه سخنان هماهنگ و منسجم معطوف به حیات دنیا، تبدیل به یک جریان بزرگ اجتماعی شده است، به دنبالش هم حرکتی در مقیاس یک تمدن راه افتاده و یک سبک زندگی فراگیر با آن شکل گرفته و تحولات بزرگی به دنبالش اتفاق افتاده است. این آدم الدّ الخصام است. چرا الدّ الخصام است؟ چون هدفش با هدف نبی اکرم دوتاست. به حسب ظاهر در جبهه نبی اکرم است ولی واقعا یک هدف دیگری دارد.

تطبیق الدّ الخصام به تمدن غرب

همین کاری که تمدن غرب انجام داده و جامعه بشری را گرفتار کرده است. تمدن غرب برای هفتاد سال و از تولد تا مرگ برنامه ریزی می کند که این برنامه ریزی مستقل از حیات ابدی انسان است. آنها رابطه بین دنیا و آخرت را قطع می کنند و می گویند اگر آخرتی هم هست، ما باید در این دنیا اینطوری زندگی کنیم! بعضی هایشان که دین خدا را هم تحریف می کنند و می گویند اصلا سعادت اخروی هم از طریق ساختن همین زندگی این دنیا و خوشگذرانی و عیش در دنیا حاصل می شود! هرکسی در دنیا بیشتر غرق در عیش است در آخرت هم سعادتمند تر است!  آنها انسان را بین تولد و مرگ محدود می کنند و رابطه این جهان را با ادامه حیات انسان قطع می کنند، بعد می خواهند این دنیا را بسازند! وقتی هدف منحصر در دنیا شد، این تلاش های شدید در دنیا منتهی به فساد می شود. چون به تنازع و درگیری کشیده می شود. وقتی شما این انسان را با این استعدادهایی که برای بیش از این دنیا و خیلی بیش از این دنیا به او داده شده، در این هفتاد سال محصور کردید و می خواهید تمام تمنیاتش را در این دنیا تأمین بکنید، طبیعی است که نزاع بر سر دنیا شکل می گیرد. وقتی انسان را زمینی می کنید، پس اخلاقی هم که برای برقراری یک نظام اجتماعی در جامعه ایجاد می کنید، اخلاق مادی است، تحریک و تحریص به دنیاست، خودپسندی و منفعت طلبی و اخلاق سوداگری و سلطه جویی است و طبیعی هم هست که از دلش تنازع و جنگ های بزرگ درست شود و در دل این جنگ ها و درگیری ها «يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ».

لذا روشن هم هست این که می فرماید: «وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‏ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ»، وقتی این انسان کار به دستش می افتد، با تمام توان کار می کند. این جمعیت، جمعیتی هستند که واقعا در اداره دنیا رنج می برند. بعضی از این پرچمداران تمدن مادی از خیلی از ما ها بیشتر برای دنیایشان زحمت می کشند. در احوالات بعضی از این سرمایه داران بزرگ غرب نقل شده که می گوید من بیست و پنج سال است ازدواج کردم اما یک مسافرت خصوصی و خانوادگی نرفتم! تمام مسافرت های من کاری و اقتصادی بوده است. این تمدن ظلمانی و پیچیده ای که می بینید حاصل یک کوشش فراگیر است و همینطوری که درست نشده است! چه رنج هایی برده شده تا این بساط به پا شده است. حاصل این سعی چیست؟ «لِيُفْسِدَ فِيها»، فساد است.

شاید او قصد فساد هم ندارد اما آن شیطانی که پشت صحنه است و دارد اداره می کند، دنبال فساد است. ولی خیلی از اینها دنبال فساد هم نیستند اما این سعی شان منتهی به فساد می شود، نه این که او قصد دارد فساد داشته باشد، بلکه یعنی غایت این سعی فساد می شود. مثل این که در باب فرعون می فرماید: «فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً»(قصص/8)، اینها موسای کلیم را از دریا گرفتند که دشمنشان بشود، منظور آیه این نیست که آنها قصدشان این بود که دشمن در خانه خودشان تربیت کنند، بلکه یعنی آنها نقشه ما را عمل کردند و این کارشان منتهی شد به این که دشمن خودشان را در دامن خودشان بزرگ کردند. اینجا هم همینطور است، این جمعیت تمام تلاش و سعیش را می کند و این سعی به فساد و نسل کشی منتهی می شود.

اینهایی که یک طرحی برای دنیا دارند، یک طرحی که دنبالش یک سعی گسترده ای است، این طرح، یک برنامه عمل است و صرفا یک سخن زیبا نیست. پس نقشه و برنامه دارد و با همه توان پرکار است و پای این طرح می ایستد. هر چه هم جلو تر می رود به حسب ظاهر ثمرات این طرح آشکارتر می شود. این سده اخیر را که یک مقداری بساط در غرب به هم ریخته کنار بگذارید اما تا قبل از این سده به خصوص این نیم قرن بعد از انقلاب اسلامی، واقعا هر روزی که می گذشت این شکوفه های دنیایی که خدا در دست اینها قرار داده باز می شد و جلوه می کرد. هر روز به نظر می آمد این سردمداران تمدن خیلی حرف حسابی زدند و خیلی موفق بودند. هرچه جلو می روند، می بینند که انسجام و نتایج عملی اینها جدی تر می شود، پس الد الخصام می شوند و پای حرفشان ایستاده و درگیر می شوند.

قرآن می فرماید: اینها الد الخصام اند، چون به حسب ظاهر یک حرف زیبایی دارند که به دنبالش یک طراحی و سعی گسترده است، ولی این طرح معطوف به هفتاد سال است و می خواهند این انسان را در این هفتاد سال خلاصه اش کنند و ارتباطش را با قبل و بعد، با غیب عالم و با انبیاء و حضرت حق قطع کنند. آنها می خواهند یک زندگی مستقل از عبادت و پرستش و بندگی خدا در عالم درست بکنند اما ما که عالم را برای این درست نکردیم! کار اینها به هلاک حرث و نسل منتهی می شود و همان کاری که فرعون می کرد را به شکل دیگری می کنند.

خشن ترین و سخترین دشمنی ها توسط الدّ الخصام

اتفاقا دیکتاتورترین آدم ها هم همینها هستند و سخت ترین مجازات ها را اینها می کنند! همین آدم هایی که قیافه می گیرند و از آزادی و حقوق بشر و انسانیت و عدالت صحبت می کنند، ببینیند الان در امریکا دارند چه کار می کنند! همین ها دو تا جنگ بزرگ جهانی در عالم راه انداختند. این که من خیلی این را تکرار می کنم چون بسیار مهم است اما اینها نمی گذارند بشریت به آن توجه کند! همین هایی که انبیاء و اسلام را به خشونت متهم می کنند در جنگ اول و دوم جهانی بالای پنجاه میلیون آمار رسمی کشته هایشان است که منتشر شده، البته این جدا از آن کشته های خاموشی است که اتفاق افتاده که در خود ایران بعضی ها تا هفت میلیون هم گفته اند. اما آمارهای رسمی در همه جنگ های صدر اسلام در زمان وجود مقدس رسول الله که قریب به 80 غزوه است به دو هزار نفر هم نمی رسد!

الد الخصام اند سخت ترین مجازات ها را می کنند. اینها برای گسترش لیبرالیسم اقتصادی ببینید چه بساطی به پا کرده و ضعفا را زیر چرخ اقتصاد له می کنند. بعد هم می گویند عدالت یعنی همین! آنها عدالت را تابع پیشرفت قرار می دهند و الگوهای پیشرفتشان هم نسل ضعیف را زیر چرخ اقتصاد له می کند. همین کشور خودمان را ببینید، دو دوره اینها بعد از انقلاب کار کردند و در این تصمیم گیری ها و تصمیم سازی هایی که لیبرالیسم اقتصادی را حاکم بر این کشور کردند، ببینید چه بلایی سر ضعفا آوردند. تورم های بالای پنجاه درصد که البته الان هم شما دارید نمونه هایش را می بینید چرا که الان هم همان ها دارند در حوزه اقتصاد تصمیم سازی می کنند. اینها در جراحی های خشن ضعفا را زیر چرخ اقتصاد له می کنند و سرشان را هم بالا می گیرند! هر وقت هم می گویی که اینها پشت صحنه اند می بینی که این تصمیم سازها طلبکار خدا، ملت، دین، ولی فقیه و اسلام و نبی اکرم و همه هستند جز خودشان! پس اگر متعرض دانسته های آنها بشوی خیال می کنند داری با خدا و پیغمبر و وحی آسمانی می جنگی!

هدف غرب از بزرگنمایی درباره ویروس کرونا

الان اینها خشن ترین و سخت ترین برخورد را در همین ماجرای کرونا دارند با جهان می کنند. آنها دارند همه نظامات اجتماعی را به هم می ریزند. آنها سلامتی جامعه جهانی را از طریق امپراتوری های خبری شان گروگان گرفته اند. من نمی گویم واقعیتی نیست، چرا ابتلائی هست که مخاطره آمیز بوده و باید رعایت کرد، همه اینها سر جای خودش، اصلا بحث سر جنبه های بهداشتی نیست، اما باید دانست که این یک پدیده تمدنی و چند وجهی و فرارشته ای است. فقط از زاویه علم پزشکی که نباید به این حادثه نگاه کرد. آنها با این ماجرا همه نظامات اجتماعی را به هم ریخته و اقتصاد جامعه جهانی را چند درصد لاغر کرده اند. آن بگیر و ببندی که اول راه انداختند که الان معلوم شده خلاف بوده و یک طرح پایدار عاقلانه و حکیمانه نبوده را شما ببینید. از اول شما پنج میلیارد آدم را بکنی در قرنطینه که اگر تا الان می خواستند مردم را در خانه نگه دارند، همه از گرسنگی و بیماری های روانی مرده بودند!

تلقی من این است که اینها دنبال یک نظم جدید در عالم هستند که حکمرانی در فضای سایبر است، یعنی دنبال یک چنین چیزی هستند و خشن ترین جراحی را دارند در عالم می کنند. چقدر بیکار درست کردند و چقدر اقتصاد را از بین بردند! من کاری با جنبه های پزشکی ندارم و آنها سرجای خودش محفوظ است، اما آنها سر یک پدیده ای که هنوز هم می گویند هیچ چیز از آن نمی فهمیم، ببینید چه قرنطینه سنگینی کردند و خیلی از چیزها را نابود کردند. آن وقت مردم هم مثل خمیر در دستشان بودند . هر چه گفتند قبول کردند، این دیگر عجیب است! البته الان در مقابل این طرح یک مقاومت هایی در جهان دارد شکل می گیرد و یک واقعیت هایی دارد اشکار می شود.

عرض کردم جنبه این که یک بیماری است که مخاطره امیز است و باید بهداشت را رعایت کنیم، سر جای خودش است. حرفهای علمی که در این زمینه زده می شود و مورد قبول جامعه پزشکی مسلمان و متدین خود ماست را همه ما باید قبول کنیم. شما دیدید که در این روزها حضرت آقا روضه شان را چطوری برگزار می کنند، ما باید این کار را بکنیم. ولی سخن این است که این برخورد خشن و این دیکتاتوری که مدرنیسم دارد بر جهان اعمال می کند، هیچ سابقه نداشته لست. ده ها میلیون ادم را در سراسر جهان بیکار کرده و بحران های اقتصادی ایجاد کرده اند، عجیبش هم این است که مثل موم همه جامعه جهانی در دستشان نرم است.

اینها الد الخصام اند و حرف و طرح دارند، حرف و طرحشان هم هماهنگ و زیباست و منتهی به نتیجه می شود. به دنبال این طرح هم یک سعی و توانی گذاشته می شود. اگر به اندازه ای که اینها در اتاق های فکرشان فکر می کنند، ما در اینجا در هیئت های اندیشه ورزمان فکر می کردیم، اوضاع عوض می شد! این جریان الد الخصام و سخت ترین دشمن انبیاء است. سخت ترین کسانی که درگیر می شوند همین ها هستند، ولی تمام تلاششان منتهی به فساد و هلاکت حرث و نسل می شود.

واقعا وقتی شما آدم را با این ظرفیت در حد دنیا و هفتاد سال آوردید و خواستید تحریک به دنیا کنید، این جنگ های بزرگ و این درگیری ها و این تنازع ها ایجاد می شود و در آن خانواده ها و عواطف از بین می رود اما اینها می گویند مهم نیست! اصلا این عاطفه ها عاطفه های بالغی نبوده است! همه اخلاق و عاطفه ای که انبیاء آورده اند برای دوره قبل از بلوغ بشر است!

سیاست های جمعیتی غرب و از بین بردن نسل ها

یک نکته دیگر را هم من اینجا عرض کنم. الان یکی از نکات مهمی که قابل تأمل است سیاست های جمعیتی همین آدمهاست. از آن دوره ای که مالتوس آن حرف را زد ببینید چه بلایی سر نسل آوردند؟! «يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ». او یکی از این سیاست مدارهای غربی است که با صدای بلند می گوید ما برای گسترش تمدن خودمان در جهان و برای گسترش و افزایش نسل و کنترل نسل طرح داریم. باید کشورها طرح ما را بپذیرند تا گسترش نسل آنطوری که ما می گوییم باشد! اینها نهادهایی دارند که برنامه ریزی می کنند و در ایران هم در دو دوره دخالت کردند، یکی دوره قبل از انقلاب اسلامی که در امارهای رسمی آمده جلوی سه میلیون نسل را گرفتند، یکی هم در دهه هفتاد که به اسم الزامات پیشرفت و توسعه این کار را انجام دادند. آیا این «يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ» نیست؟! من نمی دانم در این دوره چند میلیون نسل را نابود کردند و چه توجیهی دارند برای این کار؟! اینها واقعا الد الخصام اند، چون محاسبات ریاضیش همین را می گوید. می گوید ما انقدر امکانات داریم و در برنامه ریزی توسعه در سال فلان می توانیم به اینجا برسیم، اینقدر مدرسه داریم و اینقدر محصل می خواهیم. مثلی است که می گوید بگو چقدر علف داریم تا بگویم چقدر گاو تولید کنید!! آنها هم اینطوری نگاه می کنند و می گویند ادم هم مثل حیوانات است! محاسباتشان هم دقیق است، «يُعْجِبُكَ‏ قَوْلُهُ‏ فِي‏ الْحَياةِ الدُّنْيا» و برای همین برنامه کنترل نسل فرمولهای علمی فراوانی دارند. می گوید: خدا و پیغمبر فرموده این کار را نکنید، بعد می بینی انتهایش یک عده شیاطین نشسته و می گویند ما می خواهیم عالم را اداره کنیم و باید برای کثرت نسل فرمول داشته باشیم.

مالتوس در ادامه می گوید: اگر هم گوش نکردند تا پاکیزه این برنامه ما را عملیاتی بکنند و جمعیتشان را  تنظیم کنند، به شکل کثیف این کار انجام می گیرد! نمی گوید ما انجام می دهیم بلکه می گوید مثل السالوادور جنگ های داخلی راه می افتد و مثل ایران که در آن هشت سال جنگ تحمیل کردیم، اینطوری نسلشان را کنترل می کنیم!

خشن ترین طراحی ها را اینها دارند می کنند. چه کسی در عالم این کارها را کرده؟! کی فرعون این کار را می کرده است؟! می گوید: معادله علمی است، پس اینقدر نسل باید رشد کند و آدابش هم این است، ازدواج در این سن شکل بگیرد و فرزندآوری اینطوری بشود. پشت سرش هم ده ها جلد کتاب نوشتند، این همین است که «يُعْجِبُكَ‏ قَوْلُهُ‏ فِي‏ الْحَياةِ الدُّنْيا». اطلاعات و آمار های جهانی و آینده نگری و محاسباتی که نسبت به آینده ها دارند، آنها را پشتیبانی می کند و می گوید وضعیت جهان اینطور است. در سال فلان امکانات ما اینقدر است و اینقدر باید ادم باشد. من هم که دارم پیشرفت می کنم و هر آدمی در آن زمان اینقدر  امکانات می خواهد، امکاناتی هم که ما می توانیم در این جهان فراهم کنیم متزاحم اینقدر جمعیت است، پس کل جمعیت در جهان باید به این حد برسد! یکی از راه هایی هم که دنبال می کنند برای کنترل نسل استفاده از همین جریان پزشکی و همین چیزهاست. واقعا «يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ» اند. البته به آنها هم بگویی می گویند درست همین است و سیاست های جمعیتی شما غلط بوده است! الان هم ما داریم به یک وضعیت بحران می رسیم و در دو دهه اینده یک کشوری داریم که وضعیت سرمایه اجتماعی مان در معرض خطر جدی است!

اینها هنوز هم دست برنمی دارند و هنوز هم همان مزخرفات را می گویند. هنوز هم حاضر نیستند زیر بار بروند که ظلم کردند و می گویند که درست همین است. بعد هم تا می گویی، می گوید فلان کشور با همین سیاست در حال پیشرفت است! اولا آنها خودشان خیلی وقتها متوجه خطاهای خودشان شده اند، ثانیا چه کسی گفته آنها در این زمینه ها پیشرفته اند؟! یک کشور پیر درست کرده اند و دارند از آن حمایت هم می کنند! پشت سرش هم دایره المعارف هایی است که اصلا نمی شود سرفصل کتابهایش را بخوانی! وقتی با آنها می نشینی بمباران اطلاعاتیت می کنند ولی ته آن را که در می آوری می بینی که هیچ خبری نیست.

خدا رحمت کند مرحوم حاج شیخ علی آقای صفایی می گفتند در بحث کردن با این کسانی که فیلسوف هستند و مکتب دارند، هیچ وقت در زمین بازی آنها نروید. سوال های اساسی خودتان را بکنید، یا جواب دارند یا ندارند! فرمود: شما اگر بخواهید بروید کفش بخرید اما شما را در یک کارخانه بزرگ کفش بردند، انقدر کفش پایت می کنند تا آخر یک کفش بی قواره برداری، پول هم ازت می گیرند و بیرونت می کنند. شما نرو در بازی آنها بلکه بگو: آقا، کفش این شماره زمستانی با این نقطه مختصات دارید یا ندارید؟! یا دارند یا ندارند دیگر! وقتی می خواهید از مکاتب سوال کنید، به دنبال ماتریالیسم فلسفی و تاریخی نروید، چون انقدر دنبال فلسفه هگل و شاگردانش شما را می دوانند که گیج میشوی. آخرش هم حرفشان را قالب کرده و شما را بیرون می کنند. یک کلمه بگو من همه حرفهایتان را قبول کردم و دنبال شما راه رفتم، اصلا همه حرفهایتان درست، اما شما می خواهی من را کجا ببری؟!

یکی از آنها می گوید من تو را به یک جامعه ای می رسانم که همه در آنجا به نحو مشاع و مشترک کار و غذا و مسکن دارند. خب گاوها که الان همه شان همین را دارند! این که این قدر دویدن نمی خواهد!  آن یکی هم کلبه الکترونیکی تافلر را نشان می دهد و موج اول و دوم و سوم که موج سوم آن همان فضای حکمرانی الکترونیکی و سایبر است. این که دیگر این قدر دویدن ندارد و از اول باطل است! این همانی است که «يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ». این همانی است که الان دنبالش هستند و تازه می خواهند از همین فسادی که الآن در جهان به پا کردند، بدترش کنند. تصمیم هایی که برای دهه های اینده در این زمینه گرفتند خیلی تصمیم های خطرناکی است. اینها می خواهند همین زندگی عالم ما را که در عالم حس زندانی کردند حالا در سیاهچال ببرند.

فساد در عالم و از بین بردن نسل توسط جریان غرب گرا

این یک جریان است که قرآن می فرماید اینها الد الخصام اند. من نسبت نمی دهم اما بعضی مفسرین اینطوری گفته اند که این جریان های غرب گرا در دنیای اسلام که فریفته غرب اند، همین الد الخصام هستند. البته واقعا یک جریان شگفت انگیزی هم هست، شما سر و ته این تمدن چند صد ساله را می بینید واقعا شگفت انگیز است. اتفاقاتی که از انقلابات فلسفی و علمی و صنعتی و طراحی های بزرگ برای جامعه جهانی افتاده، واقعا چیز شگفت انگیز است. ان ها سعی و توان زیادی را پشت سز گذاشتند تا این طرح ها را به یک واقعیت در زندگی اجتماعی بشر تبدیل کرده و تمدن درست کنند ولی انتهایش را که نگاه می کنی می بینی که همه اش حیات الدنیاست. یک موقع ادم را در در عالم طبیعت زندانی کردند، حالا هم می خواهند در سیاهچال فضای مجازی زندانی کنند.

همه اینها «يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ» است. اصلا خانواده را نابود کردند و در بعضی از کشورهای غربی تا 50 درصد هم نقل شده که بچه ها تک والدینی اند! یعنی اصلا پدرش معلوم نیست و اسم پدر در شناسنامه اش نیست! از این بدتر هم می شود؟! بعد هم می گویند آدم که برای یک من شیر که گاو نمی خرد! این نگاهشان به خانواده و زندگی است!

اینها الد الخصام اند و یک جریانی هستند که در عالم فساد می کنند. من مصداق بارزش را عرض کردم اما آیه را تفسیر نمی کنم، چون در وزان روایات عمدتا در سطح منافقین تأویل شده است. البته اینها هم یک منزلتی از نفاق است. هم خودشان را مسلمان می دانند، هم می گویند ما از پیغمبر خدا بیشتر می فهمیم و می خواهند به ایشان چیزی یاد بدهند، هم برای سر و ته زندگی بشر طرح دارند! این بدترین نوع نفاق است. می گوید من پیغمبر را قبول دارم اما برای اول تا آخر زندگی بشر برنامه دارم. از روز تولدش می گویم کجا به دنیا بیاید، چطوری ازدواج کند، چطوری فرزند اوری داشته باشد، کدام مهد کودک برود و چطوری در خانه سالمندان از دنیا برود!  اعتقاد به انبیاء دیگر یعنی چه؟! اعتقاد به خدا یعنی چه؟!

من نمی فهمم این چه خدا پرستی است که از سر و ته بحث را خودت داری طراحی می کنی!! این بدترین نوع نفاق است. به نظر من غرب گراهایی که واقعا ملتزم به این تمدن غرب هستند، منافق ترین مسلمان ها هستند و دقیقا از جنس داعش اند. داعش مگر چه کار می کند؟ یک اعتقاداتی دارد که پای آن ایستاده و خون می ریزد. اما جنایت هایی که این غربی ها کردند بگونه ای است که اصلا روی داعش را سفید می کند! جنایت های داعش پیش جنایت های غربی ها در جنگ اول و دوم اصلا به حساب نمی اید! غرب گراها شهرهای همدیگر را شخم کردند. یک دانه اش همین بمب است که در لبنان انداخته شده که حالا مشکوک هم هست و معلوم نیست اتمی است یا نه! این جریان کارشان این است که یک شهر و چند هزار خانه را ویران می کنند «يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ».

بعد هم دفاع می کند، مثل دفاعی که از بمباران هیروشیما دفاع کردند و گفتند این کار اخلاقی بود. آنها از حمله ای که در آغاز این سده به دنیای اسلام کردند و صدها هزار بلکه میلیون ها انسان را قتل عام کردند و سایر جنایاتی که کردند دفاع می کنند و می گویند این جنگ اخلاقی است! بعضی هایشان هم واقعا می گویند که این جنک اخلاقی است «وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى‏ ما فِي قَلْبِه‏»! می گوید ما اگر این کار را نکنیم این اسلام سر بر می دارد و دنیا را به هم می ریزد، ما برای این که کنترل کنیم باید این جنگ را بکنیم، باید میلیون ها آدم را بکشیم که ده ها میلیون کشته نشود!

بعد هم می بینید که تا ته خط می رود، تهدید به استفاده از سلاح های کشتار جمعی می کند و دست به اسلحه می شود، جلوی او هم نایستی اقدام می کند. اینها همین آدم های کروات زده و ادکلن زده هستند که هیچ وقت اتوی کروات و خط شلوارش از بین نمی رود. برای این ها اصلا آدم ها مطرح نیستند، یک میلیون باشد یا ده میلیون، کارش همین است! لبنان را ببینید، جنایت همین هاست دیگر! اینها برای این که مسلط بشوند با تمام توان طراحی می کند ولی «لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ».

پس این هم یکی از ریشه های فسادی است که در امت حضرت شکل گرفته است. حالا ان شاء الله بعدا یک کمی این را باز می کنم. السلام علیک یا اباعبدالله.