نسخه آزمایشی
جمعه, 07 ارديبهشت 1403 - Fri, 26 Apr 2024

جلسه سی و نه / موارد قرینیت عرفیه، از مصادیق و موارد جمع عرفی و تعارض غیرمستقر

متن زیر تقریر و خلاصه ای از جلسه سی و نهم درس خارج اصول مبحث تعادل و تراجیح؛ جناب حجت الاسلام و المسلمین میرباقری است که در تاریخ یکشنبه 25 خرداد ماه سال 93 برگزار شده است. در این جلسه فرآیند شکل گیری قرینیت در موارد قرینیت عرفیه مورد برسی قرار گرفته شده است. قابل ذکر است که متن برداشت شاگردان ایشان از مباحث است.

نوع بعدی از اقسام جمع عرفی و تعارض غیر مستقر، موارد قرینیت نوعیه است. به این معنا که در متن خودشان دلالت زائدی که آنها را بر خطاب دیگری قرینه قرار داده باشد ندارند بلکه قرینیتشان از باب سیره عقلاست. به این معنی که عقلا خاص را قرینه فهم عام و مقید را قرینه مطلق میدانند. و الا اگر مطلقی نبود، خطاب مقید خود خطابی مستقل بود که دلالتی بر این که بر خطاب دیگری ناظر است در آن وجود ندارد.

رفع این دسته از تعارضات هم از باب تقدیم قرینه بر ذوالقرینه است.

اما این قرائن نوعیه در کدام دلالت خطاب تصرف میکند:

سید شهید صدر با تحلیل ارتکازات عقلاییه به اکتشاف قواعد این تصرف به روش تحلیل عقلی اقدام کرده اند. اما حجیت این تصرف در ذوالقرینه منوط به حجیت سیره عقلاء در این حیطه است.

سید شهید صدر میفرمایند: در کلام سه دلالت وجود دارد: دلالت تصوری- دلالت تصدیقی نوع اول (تفهیمی)- دلالت تصدیقی نوع دوم (مراد جدی)

دلالت تصوری این است که با القای لفظ، معنایی به ذهن مخاطب خطور میکند که مدلول تصوری خطاب است بدون اینکه تصدیقی در بین باشد. این ترسیم مدلول تصوری، قطعا روال و فرآیند اجتماعی را طی میکند تا در ذهن ایجاد دلالت کند (مثل دلالت تصوری تابلوهای راهنمایی که با طی فرایندی اجتماعی حاصل میشود).

دوالّ اجتماعی موجود در جامعه، که یکی از آنها کلام مستعمل است که کاربرد اجتماعی دارد، معناهایی را بدون هیچ تصدیقی، در فضای ذهنی مخاطب ترسیم میکند که میشود دلالت تصوری. این دلالت ناشی از دلالت زبانی است. برخی از این دوالّ، ریشه در تجربه دارد لذا قطعیتشان به اندازه قطعیت دوال تجربی است.

بعد از این ایجاد تصور، در ذهن مخاطب تصدیق ایجاد میشود که متکلم، با این ایجاد تصور، میخواسته معنا و تصدیقی را به ذهن من القاء کند نه اینکه قصد آواسرایی و .... داشته باشد.

اما اینکه قصد تفهیم داشته است، به دلالت ظهور حال متکلم است. در جایی که این ظهور حالی نباشد، مثل کسی که در کنار نهر آواز میخواند، این دلالت وجود ندارد. سید شهید صدر معتقدند: در جایی که این ظهور حال وجود دارد، از غلبه و تکرار ناشی شده است.

و اما اینکه قصد تفهیم همین معانی تصوری را داشته است، به دلالت عقلایی بودن سیره متکلم است. یعنی متکلم عاقل، به نحوی تفهیم میکند که مخاطب بفهمد و هر خطاب یک مدلول محاوره ای اجتماعی دارد. لذا اگر متکلم عاقل، خلاف آن را قصد کرده باشد باید قرینه اقامه کند و الا حکم میشود که قصد داشته همان معنای تصوری را تفهیم کند.

بعد از این، در ذهن مخاطب این حکم ایجاد میشود که مراد جدی اش هم همین بوده است.

و در مرحله آخر، حجیت ظهور، حکم میکند که ظاهر کلام متکلم علیه و له او حجت است.

در هر سه سطح دلالت (1 تا 3)، میتوان با اقامه قرینه تصرف ایجاد کرد.

توضیح این مطلب انشاءالله در جلسه آینده خواهد آمد