نسخه آزمایشی
جمعه, 07 ارديبهشت 1403 - Fri, 26 Apr 2024

جلسه 60 / تعارض عموم و اطلاق (4)

متن زیر تقریر و خلاصه ای از جلسه 60 درس خارج اصول مبحث تعادل و تراجیح؛ جناب حجت الاسلام و المسلمین میرباقری است که در تاریخ دوشنبه 3 آذر 93 برگزار شده است. قابل ذکر است که متن برداشت شاگردان ایشان از مباحث است

گفتیم که عامی که با مطلق محل اجتماع داشته باشد، در حال اتصال مانع انعقاد ظهور مطلق میشود (چون محتمل القرینیه است) و در حال انفصال هم گفته شده که مرحوم نایینی عام را مانع حجیت مطلق میداند.

مرحوم خویی در توجیه کلام مرحوم نایینی بیانی دارند که هم ابهام کلام مرحوم نایینی را رفع میکند و هم به اشکال شهید صدر رحمه الله مبتلا نیست.

ایشان میفرماید که درست است که ظهور تصدیقی مطلق در حال انفصال منعقد شده است ولی این انعقاد مانع نیست که در مقام حجیت و اثبات اراده جدی، عام بتواند قرینه بر مطلق باشد. بعبارتی حجیت ظهور تصدیقی متوقف است بر اینکه قرینه بعدا هم نیاید. البته نه الی الابد بلکه تا هر زمان که قرینه نیامده باشد حجیت تا آن زمان تمام است. ایشان تصریح دارند که ظهور تصدیقی مطلق، با عدم قرینه متصله تمام میشود ولی حجیتش منوط به عدم قرینه است ولو منفصلا. یعنی اگر قرینه ای آمد که ظهور دارد در اینکه الی الابد قرینه و حجت است، از باب تبدل در حکم ظاهری، حجیت ظهور تصدیقی را از بین میبرد. مانند اماره ای که حجیت اصل عملی را از بین میبرد.

حال در محل بحث، آیا عام منفصل قرینیت بر مطلق دارد؟

مرحوم خویی به مرحوم آخوند اشکال میکنند که ایشان در کفایه تصریح دارند که عام چنین قرینیتی دارد، لذا اینکه در این بحث منکر این قرینیت میشوند، تهافتی در کلام ایشان است. در بحث واجب مشروط مرحوم آخوند، دلیل تقدیم عام بر مطلق را مانند همه موارد جمع عرفی، «اظهریت» میدانند و به کسانی که ادله ای غیر از این اظهریت اقامه کرده اند اشکال کرده و میفرمایند: «قد عرفت حكم تعارض الظاهر و الاظهر و حمل الاول على الآخر ، فلا إشكال فيما إذا ظهر أن أيهما ظاهر و أيهما أظهر ، و قد ذكر فيما أشتبه الحال لتمييز ذلك ما لا عبرة به أصلا ، فلا بأس بالاشارة إلى جملة منها و بيان ضعفها : منها : ما قيل في ترجيح ظهور العموم على الاطلاق ، و تقديم التقييد على التخصيص فيما دار الامر بينهما ، من كون ظهور العام في العموم تنجيزيا ، بخلاف ظهور المطلق في الاطلاق ، فإنه معلق على عدم البيان ، و العام يصلح بيانا ، فتقديم العام حينئذ لعدم تمامية مقتضى الاطلاق معه ، بخلاف العكس ، فإنه موجب لتخصيصه بلا وجه إلا على نحو دائر . و من أن التقييد أغلب من التخصيص . و فيه : إن عدم البيان الذي هو جزء المقتضي في مقدمات الحكمة ، إنما هو عدم البيان في مقام التخاطب لا إلى الابد ، و أغلبية التقييد مع كثرة التخصيص بمثابة قد قيل : ما من عام إلا و قد خص ، مفيد ، فلا بد  في كل قضية من ملاحظة خصوصياتها الموجبة لا ظهرية أحدهما من الآخر ، فتدبر .»

مرحوم خویی میفرماید که در اینجا هم مرحوم آخوند نمیفرماید که ظهور تصدیقی مطلق از بین میرود، بلکه حجیت ظهورش رفع میشود. در آنجا هم اگر قرینه منفصل باشد از زمان آمدن قرینه حجیت ظهور عام از بین میرود.

مرحوم آخوند در وجه تقدیم عام میفرمایند: «ترجيح عموم العام على اطلاق المطلق انما هو لاجل كون دلالته بالوضع لا لكونه شموليا، بخلاف المطلق فانه بالحكمة، فيكون العام أظهر منه فيقدم عليه.»

یعنی قبول دارند که تنافی عام و مطلق از موارد تنافی اظهر و ظاهر است.

لذا قرینیتی که در جلسات قبل به دنبال آن بودیم همین اظهریت است. به هر حال برای تقدیم نیاز به قرینیت است، چه قرینه ای که خود متکلم ایجاد کرده باشد (موارد حکومت) یا قرینه ای عرفی (مثل اظهریت یا تقدیم خاص بر عام و...)

پس اگر این اظهریت اختصاص به حال اتصال نداشته باشد در حال انفصال هم میتوان به این تهافت در کلام مرحوم آخوند اشکال کرد.

لذا در نظر مرحوم خویی ظهور تصدیقی منفصل منعقد میشود و عام فقط حجیتش را از بین میبرد. «والصحيح ما ذكره الشيخ (ره) إذ بعد كون العام صالحا للقرينية على التقييد، كما اعترف به صاحب الكفاية في بحث الواجب المشروط لا فرق بين كونه متصلا بالكلام أو منفصلا عنه. غاية الامر أنه مع ورود العام منفصلا يكون الاطلاق حجة ما لم يرد العام لتحقق المعلق عليه. وهو عدم البيان إلى زمان ورود العام. وبعده ينقلب الحكم من حين ورود العام لا من أول الامر»

 پس شهید صدر رحمه الله فقط باید در اظهریت و این قرینیت بر حجیت اشکال کند، مثلا به اینکه صرف بالوضع بودن موجب اظهریت نیست.

اما بعد از این کلام مرحوم شهید صدر به طریق دیگری اظهریت را اثبات میکنند که ممکن است مراد مرحوم خویی و نایینی و دیگران هم باشد.

تقریر شهید صدر برای اظهریت عام از مطلق

کلام متکلم یک ظهورات سلبی دارد که اگر کلامی گفت و قیدی ذکر نکرد، ظهور در این دارد که آنچه ذکر نکرده مرادش نبوده است. لب اطلاق هم به همین بر میگردد

یک ظهورات ایجابی در کلام هم هست و آن اینکه اگر قیدی در مقام اثبات گفته شد، در مقام ثبوت (مراد جدی) هم همان را اراده کرده است.

ایشان ادعا میکند که در سیره عقلاء ظهور ایجابی اظهر از ظهور سلبی است.

اگر مقید هم بر مطلق مقدم میشود به نکته اظهریت ظهور اثباتی بر ظهور سلبی است.

پس از آنجا که ظهور اطلاقی در مطلق، ظهور سلبی است، هم ظهور مقید و هم ظهور عام بر آن مقدم میشوند للاظهریة.

با این بیان شهید صدر، باید بگوییم که فرمایش مرحوم خویی تمام است و تطویل شهید صدر معنی ندارد الا اینکه ایشان وجهی برای اظهریت ذکر کرده اند که در کلام دیگران نیست.