نسخه آزمایشی
جمعه, 07 ارديبهشت 1403 - Fri, 26 Apr 2024

جلسه اول حرم مطهر/ زهد و کثرت عمل برای اخرت؛دو خصلت بهشتیان در دنیا/ دلبستگی به امام تنها راه رسیدن به زهد

متن زیر سخنان آیت الله میرباقری به تاریخ  17 آذرماه 94 است که در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها برگزار شده است. ایشان در این جلسه بیان می دارند، یک رزق عظیمی از جانب خدای متعال است و آن رزق، حب اهل بیت علیهم السلام می باشد و اگر خدای متعال آن را روزی کسی بکند خیر دنیا و آخرت را نصیب او کرده است. محب اهل بیت ده خصلت در دنیا و ده خصلت در آخرت دارد. رزق باطنی از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است انسان برای طلب و وصول به آن باید تهذیب نفس داشته باشد. در حرم اهل بیت باب هایی به سوی جنت باز می شود. از خصلت های دنیایی محبین زهد در دنیا و حرص بر اعمال خیر می باشد.

حب اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین، منشأ تمام خیرات

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم والحمدلله رب العالمین و صل الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و اللعن علی أعدائهم أجمعین. یک حدیث نورانی در خصال مرحوم صدوق رحمت الله علیه که از قدما و بزرگترین محدثین شیعه است از وجود مقدس رسول الله صل الله علیه و اله و سلم نقل شده که حضرت فرمودند: « مَنْ رَزَقَهُ اللَّهُ حُبَّ الْأَئِمَّةِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَقَدْ أَصَابَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَلَا يَشُكَّنَّ أَحَدٌ أَنَّهُ فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ فِي حُبِّ أَهْلِ بَيْتِي عشرون [عِشْرِينَ‏] خَصْلَةً عَشْرٌ مِنْهَا فِي الدُّنْيَا وَ عَشْرٌ مِنْهَا فِي الْآخِرَة»(۱)، حضرت فرموند: اگر کسی این رزقِ حب اهل بیت سلام الله علیهم برای او فراهم بشود و خدای متعال این رزق را نصیب او بکند، به همه خیر دنیا و آخرت رسیده است و کسی تردید نکند که او با این رزق الهی همه خیرات دنیا و آخرت را درک کرده است. به تعبیر دیگر این رزق، رزق جامع است و همه رزق های دیگر در آن هست و شک نکنید چنین آدمی که خدای متعال این روزی را برای او مقدر می کند قطعاً از اهل بهشت است.

 سپس حضرت خیر دنیا و آخرتی که در این روزی و رزق هست را چنین توضیح دادند: ده خصلت در دنیا و ده تا خصلت در آخرت است. آن کسی که خدای متعال محبت ائمه از اهل بیت مرا رزق او قرار بدهد به همه خیر دنیا و خیر آخرت رسیده و راه پیدا کرده است و کسی که به این رزق رسید شک نکنید که دیگر بهشتی است؛ یعنی نمی شود خدا این رزق را برای یک نفر مقرر بکند و او اهل بهشت نباشد. آن هایی که به رزقِ محبت ائمه علیهم السلام می رسند بیست خصوصیت پیدا می کنند که ده تا در دنیا و ده تا در آخرت است. ما می توانیم دنیایی هایش را مبنا قرار دهیم و از این خصلت ها بفهمیم که ما چقدر به محبت اهل بیت علیهم السلام راه پیدا کردیم و چقدر به این رزق رسیدیم، چون این رزق آثاری دارد و حضرت فرمودند که آثارش باید در دنیا ظاهر شود.

اهمیت و جایگاه رزق باطنی

ما همان طوری که چشم و گوش و زبان و اعضا و جوارح داریم یک قوای فراوان دیگری هم داریم که نباید از آن ها غافل باشیم که مهم ترینش قلب انسان یعنی لُب انسان است. در روایات آمده است که اگر قلب انسان اصلاح شد همه وجودش اصلاح می شود و اگر قلب فاسد شد همه وجودش فاسد می شود. همان طوری که قوای ظاهری ما یک رزق و روزی دارند قوای باطنی ما هم رزق و روزی دارند؛ روزی فقط در خوردنی ها و آشامیدنی ها و پوشیدنی ها خلاصه نمی شود؛ بلکه علم، رزق و طعام انسان است. قرآن می فرماید: «فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ»(عبس/۲۴)، توجه به طعام خوتان داشته باشید که از کجا خدا برایتان مقدر کرده است. حضرت در تفسیر این آیه فرمود: «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ‏ قَالَ قُلْتُ مَا طَعَامُهُ قَالَ عِلْمُهُ الَّذِي يَأْخُذُهُ عَمَّنْ يَأْخُذُه‏»(۲)؛ یعنی به علمتان نگاه کنید ببیند از چه کسی آن را می گیرید. علم طعام است و اگر از غیر اهلش گرفتید، طعام ناپاک و اگر از اهل گرفتید حلال و پاک می شود.

 بنابراین رزق ها خلاصه در این روزی های ظاهری نمی شوند و خیلی وقت ها خدای متعال رزق های بهتر از این ها را برای انسان مقرر و مقدر کرده است اما از آن رزق ها غافل است و فقط این رزق ظاهری را می بیند و شروع به شکایت کردن می کند؛ یا همه چیز خدا به او داده اما او به رزق ظاهری که خدا به دیگران داده چشم دوخته و به آنها خیره می شود. قرآن می فرماید: « وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى»(طه/۱۳۱) ای پیغمبر، چشمتان را روی این چیزی که به اهل دنیا دادیم ندوزید (البته مخاطب اصلی ما هستیم) آنها طوایف مختلفی هستند که به هر طایفه چیزی دادیم، از جمله قدرت، ثروت و امکانات مادی اما اصلاً نگاهتان را به اینها ندوزید.

 بخاطر دو نکته، یکی اینکه آنها امتحان و فتنه آنهاست و این طور نیست که وقتی این روزی را به آنها می دهیم معنایش این است که آنها را دوست می داریم و احترامشان کردیم، اصلاً این طور نیست برعکس آن چه می دهیم امتحان است که اگر از عهده امتحان بر آمدند آن وقت به یک مقام بالاتری می رسند و در آن مقام است که ما اکرامشان می کنیم و دوستشان می داریم؛ والا امکانات ابتدائاً دلیل اکرام نیست؛ و بعد آنکه آن رزقی که از جانب خدای متعال برای شما قرار داده شده است از این رزق ها از این روزی ها خیلی بهتر است. این جور نباشد که انسان فقط روزی های ظاهری را ببیند و از آن نعمت های باطنی غافل شود که طبیعتاً به کفران نعمت ختم می شود.

محبت خدا و اهل بیت؛ برترین رزق ها

در روایات به همین مطلب خیلی تذکر داده شده است. به عنوان نمونه یک نفر به محضر حضرت آمد و خیلی اصرار کرد و عرض کرد که من فقیر و ندار و گرفتار هستم (البته به حسب ظاهر واقعاً دستش خالی بود)؛ حضرت فرمود: این طور نیست. او متوجه نشد حضرت چه می فرمایند؛ لذا باز اصرار کرد و گفت که آقا واقعاً ندارم. حضرت فرمودند: که حاضری یک معامله ای بکنی و محبت ما را بدهی اما همه دنیا را به تو بدهیم؟ گفت: من حاضر نیستم؛ زیرا محبت شما قابل مقایسه با دنیا نیست. حضرت فرمود: پس نگو من فقیر هستم؛ خدا این رزق را به تو داده که رزق مهمی است.

داستان دیگری را عرض می کنم که در سفینه محدث قمی نقل کردند: البته در مصادر اولیه هم هست. موسی کلیم از خدا خواست تا عابدترین بنده زمان خودش را به او نشان دهد. در خرابه ای در یک قریه ای در کنار دریا با یک پیرمرد زمین گیر جزامی برخورد کرد که مشغول ذکر و تسبیح بود. به جبرئیل سلام الله علیه گفت: آن بنده محبوبی که می گفتید همین بود؟ من خیال کردم یک آدمی است همیشه روزه است و همیشه شب زنده داری می کند. جبرئیل گفت: من مامورم تا چشم هایش را هم بگیرم؛ ببین چه میگوید. پیرمرد همین که نابینا شد شروع کرد خدا را اینگونه شکر کردن: یا بار و یا وصول،یعنی ای کسی که همیشه به من نیکی و صله می کنی.

 موسی سلام الله علیه گفت: من مستحاب الدعوه هستم آیا دعا کنم خدا همه چیز را به تو برگرداند؟ گفت: نه من آنچه که خدا دوست دارد، دوست دارم. برای من فرق نمی کند و اگر خدا این جور دوست دارد، من این را دوست دارم و این طور نیست که رنج می برم؛ بلکه لذت می برم. بعد موسی به او فرمود: چرا به خدا عرض کردی یا بار و یا وصول؛ خدا به تو چه داده است؟ عرض کرد: در این قریه یک نفر خداشناس است، آن هم من هستم، خدا خودش را به من داده است. بقیه چیزها مهم نیست، باشد یا نباشد علی السویه است. چنین آدمی محبوب ترین بنده می شود و موسی وقتی محبوب ترین بنده را میخواهد این آدم را به او معرفی می کنند.

راه طلب و وصول به رزق های باطنی

انسان باید رزق های باطنی و معنوی خدا را هم ببیند و دنبال آن رزق ها هم باشد تا به آنها برسد. همین طوری که این رزق های مادی حلال و حرام دارد، آن رزق ها هم حلال و حرام دارد. همین طور که این رزق ها پاک و ناپاک دارد آنها هم پاک و ناپاک دارد و باید این رزق ها را هم طلب کنی تا به آنها برسی. بعضی تلقی می کنند که ما فقط مکلف به اعمال ظاهری هستیم؛ و ایمان محبت و برائت دست ما نیست. این طور نیست بلکه این ها هم از آنجا که فعل قلبی ماست، نسبت به آنها مکلف هستیم. علمای اخلاق می گویند: ما باید تهذیب نفس کنیم یعنی نفس خودمان را اصلاح کنیم؛ اگر تهذیب نفس و صفات قلبی در اختیار انسان نباشد ما مکلف به ایمان و تهذیب نفس نیستیم. در نتیجه، این امور، هم در اختیار ماست و هم، خیر و شر دارد. حلال و حرام دارد و هم می شود دنبال حلال و پاکش بود و پاکش را بدست آورد.

 یکی از مهم ترین رزق هایی که خدا برای ما قرار داده که رزقی از این بالاتر دیگر نیست رزق محبت خدا و اولیاء خدا است. از این بالاتر ما رزقی در عالم نداریم که کسی در مقام محبت خدا و در مقام محبت اولیاء خدا باشد؛ البته محبت اهل بیت همان محبت خداست. چنانچه در زیارات هم داریم: «مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّه‏» (۳) این همه آثار و برکاتی هم که دارد بخاطر همین است زیرا در متن همین محبت، محبت خدا افتاده است. در توضیح این رزق حضرت فرمودند: اگر این روزی به کسی رسید و خدای متعال دلش را سرشار از محبت ائمه کرد، بدانید که این شخص هر چه خیر در دنیا و آخرت است به دست آورده است و شک نکنید وسط بهشت است. آدمی که محبت امام در قلبش است هم در دنیا هم در آخرت در متن جنت است.

چگونگی ورود به بهشت در همین دنیا

کسی که در مقام محبت است از همینجا در بهشت است. این که ما از حضرت معصومه سلام الله علیها تقاضا میکنیم؛ « يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي‏ لِي‏ فِي الْجَنَّة» ، ‌این تقاضا فقط در آخرت نیست که دست ما را بگیرند و ما را از گردنه های آخرت  عبور داده و به بهشت ببرند، بلکه ما می خواهیم که از همین دنیا در بهشت باز شود و ما به بهشت برویم. همانطور که در روایات نوشته است؛ چندین در بهشت از قم باز می شود که حتماً یکی از آنها از حرم حضرت معصومه سلام الله علیها است. این شفاعت یعنی الان این در را باز کنید و مرا وارد بهشت کنید؛ و نه این که فقط در قیامت باشد؛ البته در سختی های قیامت هم می خواهیم که حضرت دستمان را بگیرند و به بهشت ببرند؛ ولی از همین دنیا هم انسان می تواند وارد بهشت شود و از همین جا آدمی که در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها است، اگر وارد باطن حرم حضرت معصومه سلام الله علیها شد، باطن حرم حضرت معصومه سلام الله علیها یکی از روضه های بهشتی است.

در روایات دارد چندین در بهشت به قم باز می شود یا اینکه بیست زراع در بیست زراع در حرم سیدالشهداء علیه السلام یکی از روضه های بهشتی است و اگر کسی آنجا برود در وسط بهشت است یعنی اگر درهای باطن حرم باز شود و آدم به باطن حرم راه یابد در واقع همین الان وارد بهشت می شود. به همین خاطر هیچ پیغمبری نیست الا اینکه از خدا تقاضا می کند به زیارت امام حسین علیه السلام بیاید، زیرا آنقدر این بهشت نورانی است که انبیاء هم می خواهند از عالم بالا و از بهشت خودشان بیایند و در بهشت حرم سیدالشهدا علیه السلام نفس بکشند. حرم حضرت معصومه سلام الله علیها هم این طور است یکی از درهای بهشت از این حرم باز می شود و اگر حضرت شفاعت کنند و ما را از همین دنیا به بهشت ببرند ما می توانیم در بهشت حرم حضرت معصومه سلام الله علیها نفس بکشیم؛ به همین دلیل چنین آدمی وقتی از حرم بیرون بیاید دیگر با دنیا بیگانه است؛ یعنی کسی که طعم بهشت را چشید و بوی بهشت به مشامش خورد دیگر با دنیا غریبه می شود و دائم مشغول به آن بهشت است.

کسی که محبت اهل بیت علیهم السلام روزی اش شد و این رزق را خدا به او داد، شک نکنید که در بهشت است؛ زیرا بهشت فقط برای قیامت نیست و از الان هم این آدم در بهشت است. لذا تعبیر حضرت در آن حدیث ذکر شده این است که اگر کسی را خدای متعال به رزق محبت ائمه از اهل بیت من رساند به خیر دنیا و آخرت او را رسانده است و شک نکنید که در بهشت است. بعد حضرت خیر دنیا و آخرت را که توضیح می دهند، ده خصلت را برای دنیا و ده خصلت را برای آخرت بیان فرمودند که هر ده خصلت دنیا خصلت بهشتی ها است؛ آخرت هم که برای بهشت آخرت است.

کسی که به محبت اهل بیت سلام الله علیهم رسید الان در بهشت است نه اینکه در قیامت در بهشت است و لذا صفاتش هم الان صفات بهشتی ها است. متقین این گونه هستند یعنی از الان در بهشت هستند. در قیامت هم در های بهشت باز می شود و در آن مقامات عالی بهشت قرار می گیرند. « إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ »(مطففین/۲۲)؛ ابرار همین الان در بهشت هستند. اگر کسی خدای متعال این روزی را برای او مقدر کرد محبت اهل بیت سلام الله علیهم در دل او آمد، این محبت یک رزق بهشتی است و مسیر بهشت است که او را به بهشت برده و به ولایت اهل بیت سلام الله علیهم وصل می کند. محیط ولایت امام علیه السلام عین بهشت است و ما بهشتی بالاتر از محیط ولایت امام نداریم. همه بهشت، فروع آن بهشت اصلی است.

زهد؛ اولین خصلت بهشتیان در دنیا

محبین ده خصلت در دنیا و ده خصلت در آخرت دارند. ما این رزق را باید بشناسیم و در طلب این رزق باشیم. راه های بدست آوردنش هم شاید بعد عرض کنم که چگونه می شود انسان به محبت امام برسد؛ والا اگر انسان طلب نکند این چیزی نیست که به راحتی بدست بیاید. محبت امام جرعه جرعه به انسان عطا می شود. باید طلب باشد. آنهایی که به محبت امام می رسند و بهشتی می شوند و آنهایی که بدن هایشان در زمین و در عالم دنیا است، اما قلبشان در بهشت است خصالی در دنیا دارند. امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه و در خطبه قاصعه در خصوص خودشان این را می فرمایند: « قُلُوبُهُمْ فِي الْجِنَانِ وَ أَجْسَادُهُمْ فِي الْعَمَل‏»  من از آن قومی هستم که یکی از صفاتشان این است که قلبشان در بهشت است اما بدنشان در دنیا و برای بهشت کار می کند. شیعیان حضرت هم همین طور هستند. اصل بهشت برای حضرت امیر علیه السلام است و شیعیان و محبین حضرت هم به تبع حضرت الان قلبشان در بهشت است. صفات این بهشتی هایی که به جنت محبت می رسند در این دنیا این است: «أَمَّا الَّتِي فِي الدُّنْيَا فَالزُّهْدُ »، اول صفت بهشتی ها و محبین و آن هایی که وارد بهشت محبت شدند، زهد است. شاید بتوان گفت که بالاترین و عالی ترین درجه بهشت مقام رضوان است که برای محبین است؛ یعنی آنهایی که در مقام محبت هستند و خدا را از سر محبت عبادت می کنند « قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ حُبّاً»(4)؛ اینها درجه شان در بهشت مقام رضوان است.

 علامه طباطبایی رحمت الله علیه در تفسیرالمیزان فرمودند: خدا بهشت را توصیف می کند ولی « وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّـهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ »(توبه/۷۲)؛ در مقام رضوان کبریای الهی بیشتر ظهور دارد و بیشتر از مقامات دیگر است. ایشان می فرماید: بهشت رضوان، برای آنهایی است که در مقام محبت هستند و کاری با مزد خدا ندارند؛ خدا را دوست دارند و عبادتش می کنند. اینها بهشتشان بهشت رضوان است. اگر کسی به مقام محبت امام علیه السلام رسید طبق فرمایش نبی اکرم صلوات الله علیه در آن حدیث فَلَا يَشُكَّنَّ أَحَدٌ أَنَّهُ فِي الْجَنَّة شک نکنید، الان وسط بهشت است محبت امام جلوه امام در قلب انسان است. امام از بهشت بالاتر است و کسی که در مقام محبت است الان در بهشت و درمقام رضوان است. بهشتی هایی که در مقام رضوان و محبت هستند خصلت هایی دارند.

اولین خصلت در دنیا این است که زاهد در دنیا هستند. امیرالمومنین علیه السلام در حدیثی که در توحید صدوق و کافی نقل شده است فرمودند: « فَأَمَّا الزَّاهِدُ، فَقَدْ خَرَجَتِ الْأَحْزَانُ وَ الْأَفْرَاحُ مِنْ قَلْبِهِ، فَلَا يَفْرَحُ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الدُّنْيَا، وَ لَايَأْسى‏ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ مِنْهَا فَاتَهُ فَهُوَ مُسْتَرِيح‏‏»(5)؛ زاهد آن کسی است که شادی ها و غصه های دنیا از دلش بیرون رفته است؛ نه برای دنیا غصه می خورد و نه برای دنیا خوش حال می شود. این حداقل زهد است؛ درجات بالاترش این است که از بهشت و جهنم هم فارغ است.

این آدمی که غصه ها و شادی های دنیا از دلش بیرون رفته است اگر دنیا به او داده شود خوش حالش نمی کند و اگر دنیا را از او بگیرند یا چیزی از دنیا از او فوت شود غصه نمی خورد؛ چون زاهد است. زهد یعنی مقام فراغت؛ و لذا حضرت فرمودند: این آدم درمقام راحت است؛ آمدن و رفتن دنیا اذیتش نمی کند؛ نه آن خوش حالش می کند و نه این غصه دارش می کند؛ البته این هم غصه و شادی دارد اما غصه ها و شادی هایش خیلی رفیع تر شده است. او سرورش از قرب است؛ یعنی اگر یک قدم به خدا نزدیک شود خوش حال می شود؛ و اگر از خدا دور شد غصه می خورد چون محبوبش خدا است نه دنیا. آدمی که دنیا را دوست دارد اگر به دنیا برسد خوش حال می شود چون به محبوبش رسیده است و اگر دنیا را از او بگیرند غصه می خورد چون محبوبش را گرفتند. کسی که درمقام محبت خداست اگر به خدا نزدیک شد خوش حال می شود و اگر از خدا دور شد گریه می کند.

مگر حضرت آدم سلام الله علیه چه اتفاقی برایش افتاده بود؟ در بعضی روایات دارد که ۲۰۰ سال گریه کرد چون خدا از او گلایه مند شده بود. او را که جهنم نمی برند؛ اما گلایه مند شدن خدا او را آزار می داد؛ یا حضرت یونس سلام الله علیه که قومش را هر چه دعوت به خدا کرد بت پرستان دست بر نداشتند و آزار و اذیتش کردند؛ بنا شد که عذاب نازل شود و ایشان زود از شهر بیرون آمد و خدا هم او را در شکم ماهی فرستاد. در شکم ماهی گفت: « لَّا إِلَـهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ»(انبیاء/۸۷)؛ خدایا تو منزه هستی من اشتباه کردم. بعضی گفتند منظور از ظلمات فقط تاریکی شکم ماهی و دریا نبود؛ بلکه یک احساس تیرگی کرد، احساس کرد خدا از او ناراضی است لذا شروع کرد التماس کردن که ای خدا تو منزه هستی من اشتباه کردم مرا ببخش. بنابراین آنهایی که اهل زهد در دنیا هستند خوش حالی و غصه دیگری دارند، خوش حالی شان با آمدن دنیا نیست و غصه هایشان هم با رفتن دنیا نیست.

زهد در دنیا با درک مقام محبت امام علیه السلام

حال باید دید که چه کسی زاهد می شود؟ یعنی دنیا با این وسعت و با این همه لذت های متنوعی است که ما هنوز نچشیدیم، چطور می شود دنیا از چشم انسان بیفتد و در دل انسان کوچک شود؟ انسان اگر بالغ شد و در محبت به بلوغ رسید محبت دنیا ازدلش می رود. به عنوان مثال ما همه دوران کودکی را پشت سر گذاشتیم؛ یک محبوب هایی داشتیم همه مان اسباب بازی هایمان را دوست می داشتیم و با آنها خوش حال می شدیم و اگر گم می شد غصه می خوردیم؛ ولی الان اگر یک کسی برود مسافرت، بیاید برای ما هدیه بیاورد این را اهانت به خودمان می دانیم؛ یا اگر بازیچه ای برای ما بیاورد اگر گم هم بشود، غصه نمی خوریم چون دیگر بزرگ و بالغ شدیم و دلبستگی های ما بزرگتر شده است.

اگر انسان به یک دلبستگی های رفیع تری نرسد، نمی شود زاهد در دنیا باشد؛ حب امام یک مرتبه ای از نورانیت و محبت در قلب انسان ایجاد می کند که همه دنیا در نگاه انسان تحقیر و کوچک می شود. انسان وقتی به امام رسید دنیا را می خواهد چکار کند؟ وقتی امام حسین علیه السلام به اصحاب فرمود: که بروید اوضاع عوض شده است زهیر رحمت الله علیه یک جمله به امام علیه السلام عرض کرد که آقا اگر عمر دنیا جاودانه بود و همه اش هم عیش و خوشی و جوانی بود و پیری بیماری و سختی نبود، ما شهادت در رکاب شما را بر عیش دائمی در دنیا ترجیح می دادیم. این سخن یعنی یک درکی از امام حسین علیه السلام پیدا کرده است که می فهمد امام حسین علیه السلام از عیش دائمی دنیا بهتر است. اگر کسی به مقام محبت رسید خاصیت محبت امام این است که آن قدر این محبت و نورانیت رفیع است و این قدر قلب، با آن محبت رفعت پیدا می کند که دیگر همه دنیا در نگاهش کوچک می شود. در این حال است که انسان زاهد می شود.

اگر کسی می خواهد علامت محبین یعنی آنهایی که اهل بهشتند و همین الان در جنت الرضوان هستند و در محبت امام غرق هستند را بشناسد، اول خصلتشان در دنیا این است که فارع از دنیا و زاهد در دنیا هستند؛ چون به امام رسیدند. علامت حب الامام این است که، دنیا در نگاه انسان کوچک می شود و از چشمش می افتد. امیرالمومنین علیه السلام متقین را اینگونه توصیف می فرمایند: « عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِم‏ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِم‏»؛  عظمت خالق در دلشان جلوه کرده است و وقتی آن عظمت آمد ما بقی کوچک می شوند. آدم تا به آن عظمت نرسیده خیال می کند دنیا بزرگ است وقتی عظمت الهی در دل جلوه کرد همه کیهان وکهشان ها درنظر انسان کوچک می شود.

 اگر حب امام نیامد انسان اسیر حب دنیا است. اگر دنیا را از او گرفتند یا به او دادند غصه می خورد، میز و موقعیت و آمد و شد دنیا او را تحت تاثیر قرار می دهد؛ ولی اگر به حب الامام رسید دیگر همه دنیا را هم به او بدهی خوش حال نمی شود و همه دنیا را هم از او بگیری غصه نمی خورد. افرادی مثل حبیب و زهیر رحمت الله علیهما کاری با دنیا ندارند، اگر همه دنیا را به حبیب بدهند؛ اگر همه دنیا را به مالک رضوان الله تعالی علیه بدهند خوش حال نمی شوند. همه دنیا را از سلمان سلام الله علیه بگیرند غصه نمی خورد تمام دل خوشی اش امیرالمومنین علیه السلام است. به همین دلیل است که حضرت فرمود: کسی که خدای متعال این روزی را به او بدهد همه خیر دنیا و آخرت را به او داده است و از الان در بهشت است. اولین علامت و خصلت دنیایی اش زهد در دنیا است.

حرص بر اعمال خیر؛ دومین صفت بهشتیان

دومین صفتی که محبین دارند این است « وَ الْحِرْصُ عَلَى الْعَمَل‏» محبین اهل بیت بر عمل حریص هستند؛ یعنی به عمل کم قانع نیستند؛ مثلاً به این قانع نیست که پنج رکعت نماز بخواند و دست فقیر را بگیرد و ماه رمضان روزه بگیرد؛ بلکه حرص بر عمل دارند و هر چقدر عمل انجام می دهند، سیر نمی شوند. یکی از علامت های محبت اهل بیت علیهم السلام، این است؛ اگر این محبت در دلی آمد از عمل سیری پذیری ندارد؛ نماز شب می خواند، زیارت عاشورا می خواند، جهاد می رود، انفاق می کند، اما هیچ وقت اقناع و سیر نمی شود. اشتهای سیری ناپذیری بر عبادت در دلش پیدا می شود و حریص برعمل می شود. خاصیت حب اهل بیت علیهم السلام این است که حب عمل برای خدا می آورد و انسان را حریص بر عمل می کند، یعنی با تمام وجود ولع دارد به اینکه هر چه بیشتر عمل خیر انجام دهد. نوافل را می خواند، زیارت امام حسین علیه السلام می رود، دستگیری از فقرا می کند؛ اما قانع نیست زیرا بر عمل خیر حریص است.

اینها آدم هایی هستند که اصلاً یک لحظه قرار ندارند و دائماً در حال عمل خیر هستند. آن هایی که در بهشت رضوان و در مقام محبت هستند دومین صفتشان این است که در دنیا نمی توانند، بی کار باشند. قلب بهشتی حریص بر عمل است که هر چه بیشتر از این دنیا برای مقام رضوان بردارد؛ چون آدم هر چه بیشتر برای خدا عمل کند خدا بیشتر دوستش دارد. در حدیثی قدسی است که خدای متعال می فرماید: اگر کسی بعد از فرایض نوافل را انجام داد به یک مقامی می رسد که من دوستش دارم.

کسی که در مقام محبت است علامتش این است که نسبت به دنیا فارغ است و برای دنیا کار نمی کند؛ ولی حریص در عمل خیر است؛ کسی که برای دنیا کار نمی کند و زاهد در دنیاست، پیداست که برای خدا کار می کند. کسی که زاهد در دنیا نیست ممکن است حریص در عمل باشد اما عمل را برای دنیا می کند. دو دسته حریص در عمل هستند یکی آنهایی که شدید به دنیا هستند یعنی هر چه از دنیا بدست می آورند، راضی نیستند و باز هم کار می کنند؛ یک دسته هم آن هایی که در مقام محبت خدا هستند و هر چه عمل می کنند از نظرشان کم است؛ اینکه امیرالمومنین علیه السلام هزار رکعت در هر شب نماز می خواند به همین دلیل است. این محبت که می آید هم توان می آید و هم حرص در عمل می آید و هم نشاط در قیام در لیل دارند و شب ها خوابشان نمی برد، با نشاط بیدار می شوند. برای محبین اهل بیت علیهم السلام در دنیا صفات فراوانی ذکر شده است؛ از جمله در این روایت که خیلی لطیف است و فرمود ده صفت دارد .

پی نوشت ها:

(1) الخصال، ج‏2، ص: 515

(2) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 50

(3) عيون أخبار الرضا عليه السلام «باب هفتادم» ص : 524

(4) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص : 84

(5) الكافي (ط - الإسلامية)،ج‏2، ص : 456