نسخه آزمایشی
پنج شنبه, 13 ارديبهشت 1403 - Thu, 2 May 2024

جلسه 186 خارج فقه کتاب الخمس/ بررسی روایت مکاتبه علی بن مهزیار و بیان صدر و ذیل روایت در حد ترجمه اولیه

متن زیر تقریر جلسه 186 درس خارج فقه خمس آیه الله میرباقری است که به تاریخ 19 آبان ماه سال 99 برگزار شده است. ایشان در این جلسه به صحیحه ابن مهزیار طویله اشاره می کنند که مکاتبه معروف ایشان است و معارف و احکام مختلفی در این روایت بیان شده است. ابتدا در روایت ترجمه مختصری را اشاره می کنند و اینکه صدر و ذیل این روایت در کل به چه نکاتی پرداخته است. و بعد به بررسی سند روایت و شکل مکاتبه و اینکه چه کسی آن را قرائت کرده است و... می پردازند و طبق احتمالات مختلف بیان می کنند که اینها هیچ کدام به سند روایت لطمه نمی زند...

بررسی صحیحه علی بن مهزیار

در روایت مهم این باب فرمود: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ قَالَ كَتَبَ إِلَيْهِ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ قَرَأْتُ أَنَا كِتَابَهُ إِلَيْهِ فِي طَرِيقِ مَكَّةَ قَالَ: إِنَّ الَّذِي أَوْجَبْتُ فِي سَنَتِي هَذِهِ وَ هَذِهِ سَنَةُ عِشْرِينَ وَ مِائَتَيْنِ فَقَطْ لِمَعْنًى مِنَ الْمَعَانِي أَكْرَهُ تَفْسِيرَ الْمَعْنَى كُلَّهُ خَوْفاً مِنَ الِانْتِشَارِ وَ سَأُفَسِّرُ لَكَ بَعْضَهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ إِنَّ مَوَالِيَّ أَسْأَلُ اللَّهَ صَلَاحَهُمْ أَوْ بَعْضَهُمْ قَصَّرُوا فِيمَا يَجِبُ عَلَيْهِمْ فَعَلِمْتُ ذَلِكَ فَأَحْبَبْتُ أَنْ أُطَهِّرَهُمْ وَ أُزَكِّيَهُمْ بِمَا فَعَلْتُ (فِي عَامِي هَذَا) مِنْ أَمْرِ الْخُمُسِ فِي عَامِي هَذَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ‏ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ وَ لَمْ أُوجِبْ ذَلِكَ عَلَيْهِمْ فِي كُلِّ عَامٍ وَ لَا أُوجِبُ عَلَيْهِمْ إِلَّا الزَّكَاةَ الَّتِي فَرَضَهَا اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ إِنَّمَا أَوْجَبْتُ عَلَيْهِمُ الْخُمُسَ فِي سَنَتِي هَذِهِ فِي الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ الَّتِي قَدْ حَالَ عَلَيْهِمَا الْحَوْلُ وَ لَمْ أُوجِبْ ذَلِكَ عَلَيْهِمْ فِي مَتَاعٍ وَ لَا آنِيَةٍ وَ لَا دَوَابَّ وَ لَا خَدَمٍ وَ لَا رِبْحٍ رَبِحَهُ فِي تِجَارَةٍ وَ لَا ضَيْعَةٍ إِلَّا ضَيْعَةً سَأُفَسِّرُ لَكَ أَمْرَهَا تَخْفِيفاً مِنِّي عَنْ مَوَالِيَّ وَ مَنّاً مِنِّي عَلَيْهِمْ لِمَا يَغْتَالُ السُّلْطَانُ مِنْ أَمْوَالِهِمْ وَ لِمَا يَنُوبُهُمْ فِي ذَاتِهِمْ فَأَمَّا الْغَنَائِمُ وَ الْفَوَائِدُ فَهِيَ وَاجِبَةٌ عَلَيْهِمْ فِي كُلِّ عَامٍ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى‏ عَبْدِنا يَوْمَ الْفُرْقانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ. فَالْغَنَائِمُ وَ الْفَوَائِدُ يَرْحَمُكَ اللَّهُ فَهِيَ الْغَنِيمَةُ يَغْنَمُهَا الْمَرْءُ وَ الْفَائِدَةُ يُفِيدُهَا وَ الْجَائِزَةُ مِنَ الْإِنْسَانِ لِلْإِنْسَانِ الَّتِي لَهَا خَطَرٌ وَ الْمِيرَاثُ الَّذِي لَا يُحْتَسَبُ مِنْ غَيْرِ أَبٍ وَ لَا ابْنٍ وَ مِثْلُ عَدُوٍّ يُصْطَلَمُ فَيُؤْخَذُ مَالُهُ وَ مِثْلُ مَالٍ يُؤْخَذُ لَا يُعْرَفُ لَهُ صَاحِبٌ وَ مَا صَارَ إِلَى مَوَالِيَّ مِنْ أَمْوَالِ الْخُرَّمِيَّةِ الْفَسَقَةِ فَقَدْ عَلِمْتُ أَنَّ أَمْوَالًا عِظَاماً صَارَتْ إِلَى قَوْمٍ مِنْ مَوَالِيَّ فَمَنْ كَانَ عِنْدَهُ شَيْ‏ءٌ مِنْ ذَلِكَ فَلْيُوصِلْ إِلَى وَكِيلِي وَ مَنْ كَانَ نَائِياً بَعِيدَ الشُّقَّةِ فَلْيَتَعَمَّدْ لِإِيصَالِهِ وَ لَوْ بَعْدَ حِينٍ فَإِنَّ نِيَّةَ الْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ فَأَمَّا الَّذِي أُوجِبُ مِنَ الضِّيَاعِ وَ الْغَلَّاتِ فِي كُلِّ عَامٍ فَهُوَ نِصْفُ السُّدُسِ مِمَّنْ كَانَتْ ضَيْعَتُهُ تَقُومُ بِمَئُونَتِهِ وَ مَنْ كَانَتْ ضَيْعَتُهُ‏ لَا تَقُومُ بِمَئُونَتِهِ فَلَيْسَ عَلَيْهِ نِصْفُ سُدُسٍ وَ لَا غَيْرُ ذَلِكَ»

بررسی سند روایت شریفه

سند مرحوم شیخ تا مرحوم صفار که صاحب بصائر الدرجات هستند تمام است و احمد بن محمد بن عیسی وهمچنین عبدالله بن محمد حجال هم که از بزرگان هستند و علی بن مهزیار هم که روشن است. بنابراین سند صحیحه است و مناقشه ای در آن نیست

تبیین اجمالی معنی روایت شریفه

حضرت امام جواد صلوات الله علیه در سال 220 به علتی که نخواسته اند ذکر کنند تصرفی در امر خمس دارند؛ حضرت فرموده اند موالی من کوتاهی هایی دارند که من میخواهم با تصرفی که در امر خمس انجام میدهم آن را جبران کنم. سپس حضرت آیاتی را بیان فرموده که صدقات شما به خدای متعال میرسد و خدا شاهد بر آن است و صدقات به دلیل تطهیر و تزکیه خود شیعیان است.

در ادامه حضرت فرموده اند این تصرفی که در امر خمس شده است مختص به همان سال است. اما آنچه در هر سال باید بپردازند همان زکات است. آنچه در آن سال خاص حضرت واجب کرده اند خمس طلا و نقره ای است که یک سال بر آن گذشته باشد. سپس حضرت مواردی را برشمرده اند که این خمسی که حضرت در آن سال واجب کرده اند در آنها واجب نشده است بلکه تنها در نقدینی که سال بر آن گذشته باشد واجب شده است. مگر ضیعه ای که در پایان حضرت آن را بیان میکنند.

بنابراین حضرت امام جواد علیه السلام از طرفی خمس را در عنوان طلا و نقره قرار داده اند -که در اصل متعلق زکات هستند نه خمس؛ بله اگر طلا و نقره فایده یا ربح باشند متعلق خمس هم میشود اما نه به عنوان طلا و نقره بلکه به عنوان فایده.- و از طرف دیگر هم خمس را از بعض موارد برداشته اند. حضرت در ادامه میفرمایند این برداشتن خمس از متاع و موارد دیگر به دلیل تخفیف و منتی است که دلیلش اغتیال سلطان نسبت به اموال شیعه و گرفتاری هایی که خود شیعیان دارند است.

علاوه بر این خمسی که وضع شده و خمسی که تخفیف داده شده است، حضرت یک خمس دیگر را هم مطرح کرده اند که خمسی است که باید هر سال پرداخت شود؛ یعنی حضرت غنائم و فوائدی که در آیه شریفه آمده است را به صورت خاصی معنی کرده و فرموده اند این خمس باید هر سال پرداخت شود.

حضرت در معنای غنیمت در آیه شریفه میفرمایند مقصود غنیمت و فایده ای است که کسی ببرد یا هدیه ای که خطیر باشد یا یا ارثی که غیر مترقبه باشد و یا مالی که از دستگیری دشمن بدست آمده باشد و یا مالی که صاحبی نداشته باشد. البته در بعض نسخ بجای «لایعرف له صاحب»، «لایعرف صاحبه» آمده است؛ اگر «لایعرف له صاحب» باشد مراد این است که اصلا مالک و صاحبی نداشته باشد اما اگر «لایعرف صحابه» باشد به معنی مجهول المالک است و معارض با روایات مجهول المالک خواهد بود.

نسبت این غنائم و فوائدی که هر سال واجب است با خمس که حضرت تخفیف داده اند باید روشن شود که آیا این موارد مشمول آیه نیست یا آیه شریفه شامل آن میشود و لکن حضرت تخفیفی در آن سال نسبت به آنها بیان داشته اند. در نگاه ابتدائی ممکن است گفته شود این مواردی که تخفیف داده شده اند، اصلا داخل در خمس فریضه نبوده است اما وجوه دیگری نیز میتوان بیان کرد.

در واقع اگر مراد حضرت از تفسیر غنیمت در آیه این باشد که شامل مطلق الفوائد میشود باید گفت که مواردی که تخفیف داده شده اند، داخل در فوائد هستند؛ ولی اگر مراد حضرت فوائد خاصی مثل فوائد غیر مترقبه باشد که همه مثال هایی که بیان شده به همین صورت است دیگر مواردی که استثناء شده است اصلا جزء خمس که هرسال باید پرداخت شود نیست و تخصصا خارج هستند.

در ادامه روایت شریفه حضرت نسبت به جنگی در آذربایجان بوده که با طرفداران بابک خرم جنگ شده بوده است فرموده اند: غنائم آن جنگ را باید به وکلا بپردازند و اگر دسترسی به وکلا هم نداشته باشند باید تعهد و قصد پرداخت داشته باشد (بنابر اختلاف نسخه ای که دراینجا نیز وجود دارد که در بعض نسخ بجای «فَلْيَتَعَمَّدْ»، «فلیتعهد» و در بعض نسخ هم «فلیعمد» است) که این نیت و قصد پرداخت از خود پرداخت کردن بهتر است. نکته ای که در اینجا وجود دارد این است که این پرداخت نکردن غنائم از همان مواردی است که حضرت میفرمایند شیعیان تقصیراتی دارند که باید تطهیر شوند.

سپس حضرت در آخر این مکاتبه حکم خاصی را در زمین های کشاورزی بیان کرده اند و بجای یک پنجم در آنها یک دوازدهم را واجب کرده اند، آن هم بعد از مؤونه.

بررسی فراز های روایت شریفه

عبارت اول روایت این است: «قَالَ كَتَبَ إِلَيْهِ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ قَرَأْتُ أَنَا كِتَابَهُ إِلَيْهِ فِي طَرِيقِ مَكَّةَ قَالَ» ضمیر در «قال» در ممکن است به علی بن مهزیار بازگردد و ممکن هم هست طبقه بعدی که راوی از علی بن مهزیار هستند قائل باشند و اثری هم ندارد که کدامیک باشند، گرچه که همین که مفرد آمده است ظهور در این دارد که قائل خود علی بن مهزیار است چراکه دو نفر از ایشان روایت کرده اند لذا باید تثنیه می آمد نه مفرد. اما روشن است که «الیه» به علی بن مهزیار بازمیگردد که مکاتبه به ایشان است.

از طرفی هم ضمیر «قرأت» به علی بن مهزیار بازنمیگردد بلکه راوی، این مکاتبه را در طریق مکه از علی بن مهزیار نقل میکند که در اینجا هم مفرد آمده است که ممکن است به راویان از علی بن مهزیار بازگردد و لکن به این دلیل که این طبقه دو نفر هستند بعضی فرموده اند به محمد بن حسن صفار بازمیگردد که دو طبقه بعد از علی بن مهزیار است؛ که در این صورت ضمیر «قال» هم ممکن است به صفار بازگردد.

البته این احتمال هم وجود دارد که ضمیر «الیه» به شخص سومی بازگردد که مخاطب مکاتبه بوده است و علی بن مهزیار در طریق مکه این مکاتبه را دیده است و لکن ظاهر این روایت این است که مکاتبه به خود علی بن مهزیار شده است.

علی ای حال هریک از این احتمالات صحیح باشد، تاثیری در صحت سند روایت شریفه ندارد، چراکه همه از بزرگان و اجلاء هستند.

نکته دیگر در روایت اینکه حضرت در ابتدای مکاتبه فرمودند: «أَكْرَهُ تَفْسِيرَ الْمَعْنَى كُلَّهُ خَوْفاً مِنَ الِانْتِشَارِ وَ سَأُفَسِّرُ لَكَ بَعْضَهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ» وجوهی برای نگرانی حضرت نسبت به انتشار آن بیان شده است؛ مرحوم مجلسی فرموده اند شاید وجه آن این باشد که سال آخر عمر حضرت بوده است و حضرت نخواسته اند این امر را بیان کنند. اما امور دیگری هم محتمل است که حضرت بیان نکرده اند و هرچه گفته شود در حد احتمال است.

فقط حضرت در ادامه فرموده اند: «إِنَّ مَوَالِيَّ أَسْأَلُ اللَّهَ صَلَاحَهُمْ أَوْ بَعْضَهُمْ قَصَّرُوا فِيمَا يَجِبُ عَلَيْهِمْ» که شاید همان «سَأُفَسِّرُ لَكَ بَعْضَهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ» باشد.

اما سوالی که در این فراز باید پاسخ داده شود این است که استشهاد حضرت به این آیات که مربوط به زکات هستند چه ارتباطی به بحث خمس دارد؟ که در جلسه بعد بررسی خواهد شد. والحمدلله...