نسخه آزمایشی
شنبه, 29 ارديبهشت 1403 - Sat, 18 May 2024

جلسه 308 خارج فقه کتاب الخمس/ استناد به آیه سوره حشر برای اثبات ملکیت عنوان حاکم و مصرفیت در بحث

متن زیر تقریر جلسه 308 درس خارج فقه خمس آیت الله میرباقری است که در تاریخ 20 آذرماه 1400 برگزار شده است. در این جلسه ایشان فرمودند محقق هاشمی یکی از قرائنی که ذکر کرده اند این است که شبیه همین تعبیر خمس در انفال در سوره حشر هم آمده است و آنجا ظاهر آیه این است که مصرف است و کل مال در اختیار رسول الله است. ایشان به قرائن دیگری هم در این آیه اشاره کرده است که کل انفال برای رسول خداست و بعد در اختیار امام است. در مقابل محقق خویی در بحث انفال فرمودند آیه دوم در سوره ربطی به انفال ندارد و برای غنیمت دارالحرب است لذا قرینه از دست می رود. در ضمن ایشان به صحیحه محمد بن مسلم اشاره می کنند که این روایت بین آیه اول و دوم یک تفصیل ایجاد کرده است...

قرینه دیگر محقق هاشمی آیه انفال

همانطور که گفته شد بعضی ادعا کرده اند که خمس ملک عنوان حاکم است و موارد سه گانه ای که ذیل آیه ذکر شده است مصرف خمس هستند. برای این مدعا به آیات سوره حشر هم استناد شده. در این آیات خدای متعال برای فیء که اموالی هستند که بدون درگیری بدست آمده حکم به ملکیت حضرت رسول صلی الله علیه و آله کرده است.  فیء به معنی مالی است که بازمی گردد و وجه تسمیه آن، نکته ای است که در روایات هم آمده است که ارض ملک الامام است و خدای متعال این اموال را به امام علیهم السلام بازگردانده است.

در آیه ششم آمده است که: «وَ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‏ رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍ وَ لكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلى‏ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ» یعنی در این درگیری با بنی نضیر مسلمین مقاتله و درگیری نداشته اند و خدای متعال حضرت رسول صلی الله علیه و آله را مسلط بر این اموال کرده است. در این آیه توضیح داده نشده است که این اموال ملک کیست، مگر با کنایه و تعبیر«ما افاء الله علی رسوله». به این بیان که خبری در تقدیر باشد که اثبات ملکیت کند مثلا «ما افاء الله علی رسوله فهو للرسول».

بنابراین در آیه ششم توضیحی برای مصرف بیان نشده و آیه هفتم درصدد بیان مصرف فیء است که می فرماید: «ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‏ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى‏ فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقاب‏»

این آیه ای که ذیل آیه فیء آمده است یک دامنه خیلی گسترده ای دارد که در مقام تفویض دین خدای متعال مکررا این آیه بیان شده است و حتی امیرالمومنین علیه السلام به این آیه استشهاد کرده اند که حضرت رسول صلی الله علیه و آله ائمه علیه السلام را نصب نکرده است و خدای متعال ایشان را منصوب کرده است. همین ذیل آیه دلالت بر این نکته دارد که فیء مربوط به حضرت رسول صلی الله علیه و آله و از شؤون ایشان است و کسی نباید در آن دخالت کند.

بیان مرحوم شاهرودی در آیات فیء

مرحوم شاهرودی فرموده اند که خود آیه اول دلالت بر ملکیت حضرت رسول صلی الله علیه و آله نسبت به فیء دارد زیرا اولا خود «ما افاء الله علی رسوله» دلالت بر این دارد که فیء ملک حضرت است و ثانیا در خود آیه برای اینکه کسی طمعی هم نداشته باشد فرموده است که شما لشکرکشی و مقاتله ای نکرده اید که غنیمتی ببرید. بنابراین خود آیه اول دلالت بر این دارد که فیء ملک حضرت است. و در آیه دوم هم همین «ما افاء الله علی رسوله» دوباره تکرار شده است که به همین معناست که فیء ملک حضرت رسول صلی الله علیه و آله است.

سپس ایشان این نکته که آیه اول دلالت بر ملکیت حضرت دارد را قرینه گرفته اند بر اینکه مصرف شش گانه ای که در آیه دوم بیان شده است به معنای ملکیت این شش قسم نیست بلکه ملک عنوان حاکم است و عناوین دیگر مصرف هستند.

قرینه دیگری که ایشان اقامه کرده اند این است که در ذیل این آیه شریفه آمده است که: «كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ». ایشان به این بیان به این ذیل آیه استشهاد کرده اند که اینکه اموال دست به دست بین ثروتمندان نشود از شؤون و اغراض حکومت است لذا همین نکته قرینه بر این است که این اموال در اختیار حاکم است.

قرینه سومی که می توان بیان کرد، ادامه همین آیات است که می فرماید: «لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرينَ الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أَمْوالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً وَ يَنْصُرُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ * وَ الَّذينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإيمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَيْهِمْ وَ لا يَجِدُونَ في‏ صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ يُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»

مراد از انصار در آیه دوم کسانی هستند که در شهر رسول که وادی ایمان است سکونت داشته اند و ایشان هستند که از تقسیم اموال با مهاجرین احساس رنج نمی کنند و خود را از آن اموال بی نیاز می بینند ولو در سختی هستند و احتیاج به آن امکانات داشته باشند. لذا حضرت رسول صلی الله علیه و آله امکاناتی را که به دست آوردند بیشتر به مهاجرین دادند و مقداری کمی را به انصار بخشیدند.

این آیات به این معناست که فیء ملک عنوان حاکم است و یکی دیگر از مصارف آن فقرای مهاجرین هستند و انصار هم به گونه ای تربیت شده اند که نسبت به این امکانات احساس نیاز نمی کنند و اگر هیچ چیزی به آنها داده نشود هم احساس رنج نمی کنند. و واقعا در این صحنه که در این آیات بیان شده است اعتراضی از هیچ یک از انصار بیان نشده است لکن در جریان تبوک تحمل نکرده و اعتراض کردند.

مرحوم شاهرودی بعد از اینکه اثبات کردند که آیه فی دلالت بر ملکیت عنوان حاکم دارد و مسکین و یتیم و ابن سبیل مصرف هستند، می فرمایند در آیه خمس هم که به همان بیان است همینطور است یعنی خمس ملک عنوان حاکم است و موارد دیگر مصرف هستند.

بیان مرحوم خویی در آیات فیء

مرحوم خویی می فرمایند که «ما افاء الله علی رسوله» به معنای اموالی است که خدای متعال به حضرت رسول صلی الله علیه و آله بازگردانده است که به قرینه روایتی می فرمایند در آیه اول حکم اموالی که بدون لشکر کشی به حضرت بازگشته بیان شده است که کل آن ملک ایشان است و در آیه دوم حکم اموالی بیان شده که با لشکر کشی به حضرت بازگشته است که از آیه غنیمت استفاده می شود که اموال که با لشکر کشی به حضرت رسول صلی الله علیه و آله بازمیگردد همان خمس غنائم است.

این روایت که سند صحیحی دارد، در باب اول از ابواب انفال آمده است. حضرت در این روایت می فرمایند: «وَ عَنْهُ عَنْ سِنْدِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلَاءٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ الْفَيْ‏ءُ وَ الْأَنْفَالُ مَا كَانَ مِنْ أَرْضٍ لَمْ يَكُنْ فِيهَا هِرَاقَةُ الدِّمَاءِ وَ قَوْمٌ صُولِحُوا وَ أَعْطَوْا بِأَيْدِيهِمْ وَ مَا كَانَ مِنْ أَرْضٍ خَرِبَةٍ أَوْ بُطُونِ أَوْدِيَةٍ فَهُوَ كُلُّهُ مِنَ الْفَيْ‏ءِ فَهَذَا لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ فَمَا كَانَ لِلَّهِ فَهُوَ لِرَسُولِهِ يَضَعُهُ حَيْثُ شَاءَ وَ هُوَ لِلْإِمَامِ بَعْدَ الرَّسُولِ وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‏ رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍ قَالَ أَ لَا تَرَى هُوَ هَذَا وَ أَمَّا قَوْلُهُ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‏ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى‏ فَهَذَا بِمَنْزِلَةِ الْمَغْنَمِ كَانَ أَبِي يَقُولُ ذَلِكَ وَ لَيْسَ لَنَا فِيهِ غَيْرُ سَهْمَيْنِ سَهْمِ الرَّسُولِ وَ سَهْمِ الْقُرْبَى ثُمَّ نَحْنُ شُرَكَاءُ النَّاسِ فِيمَا بَقِيَ»

در این روایت می فرماید کل فیء ملک خدای متعال و رسول صلی الله علیه و آله است و حضرت آیه اول را بیانگر این نکته دانسته اند و اما آیه دوم را حضرت به منزله غنیمت جنگی می دانند که امام علیه السلام دو سهم در آن دارد یکی سهم رسول و دیگری سهم قربی است. این دو سهم در مقابل سه سهم نیست بلکه چون سهم خدای متعال، ملک رسول صلی الله علیه و آله است، دو سهم بیان شده یکی سهم رسول که شامل سهم الله هم هست و دیگری سهم امام.

بنابراین در این روایت شریفه دو نوع «ما افاء الله» بیان شده که یکی فیء است و دیگری به منزله مغنم است که همان مصرف خمس را دارد؛ لذا مرحوم خویی می فرمایند آیه اول ناظر به فیئی است که بدون درگیری به دست حضرت رسیده که کل آن ملک ایشان است و آیه دوم ناظر به غنائم دارالحرب است که ناظر به خصوص خمس است و همان مصرف را دارد. بررسی کلام مرحوم خویی و ادامه بحث در جلسه آینده بیان خواهد شد.