نسخه آزمایشی
شنبه, 08 ارديبهشت 1403 - Sat, 27 Apr 2024

جلسه 164 / سب المومن (5)

متن زیر تقریر و خلاصه ای از جلسه 164 درس خارج فقه مبحث مکاسب محرمه؛ جناب حجت الاسلام و المسلمین میرباقری است که در تاریخ سه شنبه 25 فروردین 94 برگزار شده است. قابل ذکر است که متن برداشت شاگردان ایشان از مباحث است

بحث در مستثنیات سب بود.

اولین استثناء، سب متجاهر به فسق است که ادله آن مطرح شد. اما آیا این جواز سب از باب امر به معروف و مشروط به شرایط آن است؟ مرحوم شیخ میفرمایند: ظاهر روایت این است که صب او اصلا اهانت به او محسوب نمیشود  و او اصلا حرمت ندارد، لذا مطلقا جائز است و مشروط به شرایط امر به معروف نیست. ولی احتیاط در جایی که شرایط امر به معروف نیست، ترک سب است. از کلام مرحوم شیخ و اطلاق جوازی که به آن قائلند معلوم میشود که این احتیاط واجب نیست.

استثناء بعدی، در جایی است که مخاطب از سب متأثر نشود. مثالی که مرحوم شیخ برای این استثناء میزنند پدر و مولی است. بعد هم قید دیگری بر این استثناء می افزایند و آن اینکه جواز در این مورد مشروط به عدم تنقیص مخاطب است. در این صورت سب، اصلا تنقیصی ایجاد نمیکند و در واقع شتمی به وسیله آن واقع نمیشود. ولی اگر ایذاء مخاطب واقع شود، دلیلی بر جواز نداریم و لو سب شونده فرزند یا عبد ساب باشند.

برخی خواسته اند به ادله لفظی مثل «انت و مالک لابیک» استدلال کنند که این استدلال تمام نیست و همانطور که مرحوم خویی میفرمایند این روایت ناظر است به حکمی اخلاقی که ناشی از حکمی تکوینی است و آن اینکه اگر پدر در جایی هم در اموالت تصرف کرد نباید از او شکایت اکنی چون «انت و مالک ...»

استثناء دیگر، استثناء اهل بدعت است به دلیل روایات بَابُ وُجُوبِ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَهْلِ الْبِدَعِ وَ سَبِّهِمْ وَ تَحْذِيرِ النَّاسِ مِنْهُمْ وَ تَرْكِ تَعْظِيمِهِمْ مَعَ عَدَمِ الْخَوْفِ‏.

21531- 1- مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا رَأَيْتُمْ أَهْلَ الرَّيْبِ وَ الْبِدَعِ مِنْ بَعْدِي فَأَظْهِرُوا الْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ وَ أَكْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَ الْقَوْلِ فِيهِمْ وَ الْوَقِيعَةِ وَ بَاهِتُوهُمْ كَيْلَا يَطْمَعُوا فِي الْفَسَادِ فِي الْإِسْلَامِ- وَ يَحْذَرَهُمُ النَّاسُ وَ لَا يَتَعَلَّمُونَ مِنْ بِدَعِهِمْ يَكْتُبِ اللَّهُ لَكُمْ بِذَلِكَ الْحَسَنَاتِ وَ يَرْفَعْ لَكُمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِي الْآخِرَةِ.

بدعت عبارت است از نسبت دادن چیزی که از دین نیست به دین و اعم است از بدعت در اصول و فروع. بحث در معنی بدعت و راه شناخت آن بحثی مفصل می طلبد که باید مستقلا مطرح شود.

ظاهر روایت در این است که بهتان به ایشان هم اشکالی ندارد یا واجب است. گرچه گفته شده است که «باهتوهم» به معنی مبهوت نمودن ایشان در مجادله است.

اما آیا سب اهل بدع فقط در مورد بدعتشان جائز است یا اعم است از همه امور و سب و وقیعه ها؟

مرحوم خویی میفرمایند: اصلا استثناء اهل بدعت، استثناء عنوان مستقلی نیست بلکه داخل در استثناء متجاهر به فسق است. حتی اگر بدعت در اصول ایجاد کرده باشد هم مصداق کافر است که موضوع سب المومن از او منتفی است.

اما صحیح این است که روایات سب اهل بدعت را از باب تجاهر به فسق و به آن اندازه و غرض استثناء نکرده اند بلکه سب آنها از باب وقیعه در ایشان است به عنوان مبتدع و برای جلوگیری از گسترش امر و نشر بدعتشان. لذا این سب به عنوان مستقل واجب است نه به عنوان امر به معروف و ... لذا ممکن است بگوییم اختصاص به عنوان بدعتشان ندارد و به همین خاطر بهتان به آنها هم جائز است. لذا تبری از خودشان هم واجب است و آنها از اساس حرمتی ندارند، اگر چه در سایر مومنین متجاهر به فسق، تبری از خودشان جائز نیست و فقط باید از عملش تبری نمود.