نسخه آزمایشی
جمعه, 07 ارديبهشت 1403 - Fri, 26 Apr 2024

جلسه 208 / غناء (21)

متن زیر تقریر و خلاصه ای از جلسه 208 درس خارج فقه مبحث مکاسب محرمه؛ جناب حجت الاسلام و المسلمین میرباقری است که در تاریخ یکشنبه 1 آذر 94 برگزار شده است. قابل ذکر است که متن برداشت شاگردان ایشان از مباحث است.

3. حدا خوانی

روایات دال بر استثناء شدن غناء در حدا از حرمت در باب 37 ابواب آداب السفر از کتاب الحج وسائل آمده است:

37 بَابُ اسْتِحْبَابِ الِاسْتِعَانَةِ عَلَى السَّفَرِ بِالْحُدَاءِ وَ الشِّعْرِ دُونَ الْغِنَاءِ وَ مَا فِيهِ خَنًا

15149- 1- مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ السَّكُونِيِّ بِإِسْنَادِهِ يَعْنِي عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ زَادُ الْمُسَافِرِ الْحُدَاءُ وَ الشِّعْرُ مَا كَانَ مِنْهُ لَيْسَ فِيهِ جَفَاءٌ (وَ فِي نُسْخَةٍ لَيْسَ فِيهِ حَنَانٌ).

وَ رَوَاهُ الْبَرْقِيُّ فِي الْمَحَاسِنِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِ‏

أَقُولُ: تَسْمِيَتُهُ زَاداً مِنْ حَيْثُ مَعُونَتِهِ عَلَى السَّفَرِ كَالزَّادِ فَهُوَ مَجَازٌ وَ الْخَنَا مِنْ مَعَانِيهِ الطَّرَبُ وَ يَأْتِي مَا يَدُلُّ عَلَى تَحْرِيمِ الْغِنَاء.

این روایت بنابر مبنای مرحوم شیخ طوسی در عده که روایات سکونی را قابل اخذ میدانند قابل اخذ است. حضرت امام این کلام مرحوم شیخ را ملازم با قبول روایات نوفلی هم میدانند زیرا اکثر روایاات سکونی از نوفلی نقل شده است و این کلام قابل دفاعی است.

اما در یل این روایت سه نسخه متفاوت نقل شده است که دلالت حدیث را متفاوت میکنند.

خناء به معنی فحش است و حنان یعنی طرب. جفاء نیز گناه و ظلم است که این عبارت ظاهرا اصح نسخ است. ظاهر امر این است که جفاء و خناء نبودن قید حلیت شعر است، اما حنان قید حداست. لذا اگر حنان باشد معلوم نیست این استثناء قابل استفاده باشد.

15150- 2-أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيُّ فِي الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ بَعْضِ مَشِيخَتِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَ مَا يَسْتَحْيِي أَحَدُكُمْ أَنْ يُغَنِّيَ عَلَى دَابَّتِهِ وَ هِيَ تُسَبِّحُ.

15151- 3-وَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: لَا تُغَنُّوا عَلَى ظُهُورِهَا أَ مَا يَسْتَحْيِي أَحَدُكُمْ أَنْ يُغَنِّيَ عَلَى ظَهْرِ دَابَّتِهِ وَ هِيَ تُسَبِّحُ.

این دو روایت اصلا مفید جواز و یا حرمت نیست. اصلا موضوع این دو روایت تغنی است نه حدا.

روایتی عامی هم در نهایه ابن اثیر نقل شده:

وقد روي أنه صلى الله عليه وآله قال لعبدالله بن رواحة: «حرك بالقوم، فاندفع يرتجز» وكان عبد الله جيد الحداء، وكان مع الرجال، وكان أنجشة مع النساء، فلما سمعه أنجشة تبعه، فقال النبي صلى الله عليه وآله لانجشة: «رويدك رفقا بالقوارير» يعني: النساء

که این روایت حتی به فرض قبول سندی هم دلالتی بر جواز ندارد گرچه تقریری است بر جواز رجز خوانی.

 

اما حداء چیست؟ در لغت گفته اند حداء تحریک و راه انداختن شتر با صوت و مانند آن است اعم از غنایی و غیر آن. همچنین قیل حداء مشترک لفظی است بین تحریک با صوت یا غیر صوت. و قیل تحریک به غناست که این قول در کلمات فقهاء دیده میشود نه لغویین.

اگر به این معنای اخیر باشد مانند روایات استثناء در عروسی موجب استثناء حکمی از حرمت مطلق غناء میشود. اما اگر مشترک لفظی باشد باز بخاطر یکی از معانی اش یعنی تحریک به تغنی، موجب استثناء شدن میشود. ولی اگر مفهومی عام باشد (اعم از غنایی و غیر صوتی) یا اعم از صوت غنایی و غیره باشد با روایات حرمت مطلق غناء تعارض میکند به نحو عامین من وجه و در مجمع ترجیح با مخالفت عامه است. اما دلیلی عرفی مبنی بر اینکه نسبت این روایات مانند روایات عروسی باشد و تعارض از این قسم نباشد نداریم.

اگر روایت یک ناظر به خصوص صوت غنایی باشد معارض روایات دوم و سوم همین باب میشود و این معارضه نسبت روایت یک را با مطلقات حرمت غناء منقلب میکند. اما اگر روایت یک ناظر به اعم از صوت غنایی باشد تعارضی با آن دو روایت ندارد و اخص مطلق از مطلقات غناست و مخصص آنها.

لذا در مجموعی دلیلی برای استثناء حدا خوانی از حرمت غناء نداریم