نسخه آزمایشی
دوشنبه, 10 ارديبهشت 1403 - Mon, 29 Apr 2024
در هبه و هدیه گفته شد که مانعی از تعلق خمس به آنها وجود ندارد اما درباره میراث، مرحوم سید در ارث غیر محتسب توقف و احتیاط کرده و در میراث محتسب فتوی به عدم خمس داده اند البته احتیاط مستحب را نیز بیان کرده اند.
مرحوم سید درباره میفرمایند اکتسابات قطعا متعلق خمس است اما نسبت به فوائدی که اکتساب نیست همانند هبه نیز فرموده اند علی الاقوی متعلق خمس است (البته ایشان هبه، هدیه و جایزه را بیان کرده اند که اختلافاتی بین آنهاست و ایشان میخواهند بفرمایند همگی متعلق خمس هستند) و در بعض موارد همانند ارث غیر محتسب و و ...
همانطور که گفته شد مرحوم سید قائل اند که همه انواع تکسبات متعلق خمس هستند و همچنین در اجارات و بلکه اجرت بر عبادات هم ایشان قائل به خمس هستند و حتی ایشان فرموده اند مطلق الفوائد متعلق خمس هستند لکن ایشان در مواردی هم به نحو احتیاط واجب حکم به پرداخت خمس کرده اند همانند ارث غیر محتسب و حاصل وقف خاص ...
از مجموع این روایات وجوب خمس در مطلق درآمد ها استفاده میشود و بلکه خمس برای خمس هدیه هم کفایت میکند، اما باید در جمع بین ادله بحث شود که آیا مطلق هدیه متعلق خمس است یا مقید به خطیره بودن میشود و هکذا
عالم برای حرکت به سمت پرستش و بندگی، امری در آن صادر شده است و همین فرمان است که بساط بندگی در عالم را فراهم کرده است و این فرمان اولاً به وجود مقدس نبی اکرم می رسد و ایشان حامل این امر است و این حکمت در وجود خود حضرت محقق است –لذا حکیم علی الاطلاق عالم است- و بعد فروعات این حکمت با تفصیل در امر، ا ...
وقتی انسان در مقابل امر الهی خضوع می کند این امر حکیم در او جاری می شود و آثار این امر با متعلق در او ایجاد می شود. هر امری آثار خودش را دارد و البته تولی به هر امری مستوای خودش را پیدا می کند؛ لذا آثار مختلفی هم خواهد داشت. ولی اگر امر حکیم در انسان جاری نشود، انسان با این امتثال نورانی نخواهد شد ...
اگر امر و نهی در کار نباشد، بندگی حاصل نمی شود. خدایی که هیچ اراده و طلبی ندارد، بندگی و پرستش او چه معنایی دارد؟! حکمت بندگی، بدون حُکم خدا اصلاً جاری نمی شود. اینکه خدا مصلحت ما را در بندگی قرار دهد ولی هیچ اراده ای نداشته باشد اصلاً برای بندگی موضوع پیدا نمی شود. به تعبیری بین این فعل و فرمان ال ...
اگر خداوند متعال به هردلیلی ما را امر و نهی کرده است، اینکه در روایت فرمود حجج الهی هم باید آمر و ناهی باشند آیا این ابلاغ امر و نهی خداست یا اینکه واقعاً خود آنها امر و نهی دارند و الا این مصالح استیفاء نمی شود و حکمت الهی واقع نمی شود؟! و به تعبیر دیگر اگر حجج الهی «المظهرین لامر الله و نهیه» هست ...
مفهوم محوری که در بحث بقاء و فناء باید توجه شود همانطور که در بحث مصلحت و مفسده اشاره کردیم، توحید و شرک است. محیط توحید و ولایت حقه، محیط صلاح و بقاء است ولی این محیط توحید در نگاه دیگر محیط ولایت اولیاء الهی است. آنچه عامل بقاء است وجه الهی است که انسان باید همه وجودش و شئون حیانش ذیل امام تعریف ...
اگر ما حیات و بقاء خودمان را ساده معنا کنیم، ممکن است گفته شود که انسان بدون انبیاء هم می تواند بقاء خودش را تضمین کند و نیازهای خود را خواهد شناخت و طریق رفع این نیازها را هم به تجریه و عقل خود پیدا خواهد کرد. بطور مثال نیاز به خورد و خوراک دارد؛ نیاز به پوشش و سرپناهی دارد؛ نیاز به تمتعات جنسی دا ...